1. bank switching
کلید زنی گروهی
2. She worked as a librarian before switching to journalism.
[ترجمه Goodboy] او قبل از این که خبرنگاری را شروع کندیک کتابداربود|
[ترجمه گوگل]او قبل از روی آوردن به روزنامه نگاری به عنوان کتابدار کار می کرد[ترجمه ترگمان]او قبل از تبدیل به خبرنگاری به عنوان کتابدار کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Do you remember switching the lights off before we came out?
[ترجمه سیدی تمک] آیا قبل از اینکه بیرون بیایم یادآوری می کنی که چراغها را خاموش کنم؟|
[ترجمه گوگل]یادت هست قبل از بیرون آمدن چراغ ها را خاموش کردیم؟[ترجمه ترگمان]یادت میاد قبل از اینکه بیایم بیرون چراغ ها رو خاموش کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Check all your wiring before switching on the current.
[ترجمه محسن] پیش از وصل کردن جریان، تمام سیم کشی هایتان را بررسی کنید.|
[ترجمه گوگل]قبل از روشن کردن جریان، تمام سیم کشی خود را بررسی کنید[ترجمه ترگمان]قبل از روشن کردن جریان، تمام سیم کشی را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They are always switching the furniture round.
[ترجمه گوگل]آنها همیشه مبلمان را تغییر می دهند
[ترجمه ترگمان]همیشه اسباب اثاثیه را عوض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همیشه اسباب اثاثیه را عوض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She's neurotic about switching lights off at home to save electricity.
[ترجمه محسن] او از خاموش کردن چراغهای خانه برای عدم مصرف برق عصبانی است.|
[ترجمه گوگل]او در مورد خاموش کردن چراغ های خانه برای صرفه جویی در مصرف برق عصبی است[ترجمه ترگمان]او عصبی است در مورد چراغ ها در خانه برای صرفه جویی در برق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Log out before switching the computer off.
[ترجمه گوگل]قبل از خاموش کردن رایانه از سیستم خارج شوید
[ترجمه ترگمان]ورود به سیستم قبل از خاموش کردن رایانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ورود به سیستم قبل از خاموش کردن رایانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We're in the process of switching over to a new system of invoicing.
[ترجمه گوگل]ما در حال تغییر به سیستم جدیدی از صورتحساب هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در فرآیند سوییچ کردن به سیستم جدیدی از صورت حساب نویسی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما در فرآیند سوییچ کردن به سیستم جدیدی از صورت حساب نویسی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I've got into the habit of switching on the TV as soon as I gethome.
[ترجمه محسن] عادت کرده ام که به محض وارد شدن به منزل تلویزیون را روشن کنم.|
[ترجمه گوگل]من عادت کردم به محض اینکه به خانه رسیدم تلویزیون را روشن کنم[ترجمه ترگمان]به محض اینکه وارد شدم، عادت دارم تلویزیون را عوض کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They blacked out the city by switching off all lights.
[ترجمه محسن] آن ها با خاموش کردن تمامی چراغ ها شهر را در تاریکی فرو بردند.|
[ترجمه گوگل]آنها با خاموش کردن همه چراغ ها شهر را تاریک کردند[ترجمه ترگمان]آن ها با روشن کردن همه چراغ ها، شهر را سیاه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The encouragement of a friend spurred Chris into switching jobs.
[ترجمه گوگل]تشویق یکی از دوستان کریس را تشویق کرد تا شغل خود را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]تشویق یک دوست، کریس را وادار به تغییر شغل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تشویق یک دوست، کریس را وادار به تغییر شغل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Many factories are switching over to a shorter working week.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارخانه ها به هفته کاری کوتاه تری روی می آورند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارخانجات به مدت یک هفته کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارخانجات به مدت یک هفته کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Estonia is switching to a market economy.
[ترجمه گوگل]استونی در حال روی آوردن به اقتصاد بازار است
[ترجمه ترگمان]استونی در حال تبدیل به یک اقتصاد بازاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استونی در حال تبدیل به یک اقتصاد بازاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Computers are everywhere now our firm is switching over soon.
[ترجمه گوگل]رایانه ها همه جا هستند و اکنون شرکت ما به زودی تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]کامپیوترها در همه جا هستند که شرکت ما به زودی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کامپیوترها در همه جا هستند که شرکت ما به زودی تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. By switching to a lower-rate loan with your existing lender or a competitor you can cut your monthly outgoings.
[ترجمه گوگل]با تغییر به وام با نرخ پایین تر نزد وام دهنده یا رقیب فعلی خود، می توانید هزینه های ماهانه خود را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]با تعویض به یک وام با نرخ پایین با وام دهنده فعلی خود و یا رقیب تان می توانید هزینه های ماهانه خود را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با تعویض به یک وام با نرخ پایین با وام دهنده فعلی خود و یا رقیب تان می توانید هزینه های ماهانه خود را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید