1. He once pulled a switchblade on his director because they couldn't agree on the way to do a scene.
[ترجمه گوگل]او یک بار یک سوئیچ را روی کارگردانش کشید زیرا نتوانستند در مورد نحوه اجرای یک صحنه به توافق برسند
[ترجمه ترگمان]او یکبار یک چاقوی switchblade را به سمت رئیس خود کشید چون نتوانست در راه انجام یک صحنه موافقت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The switchblade fell from his hand as he sagged to the ground, whimpering softly, his hands clutched between his legs.
[ترجمه گوگل]تیغه سوئیچ از دستش افتاد که روی زمین افتاد و به آرامی زمزمه کرد و دستانش بین پاهایش قفل شده بود
[ترجمه ترگمان]چاقوی ضامن دار از دستش افتاد که به زمین افتاده بود و به نرمی ناله می کرد، دست هایش را میان پاهایش نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I pulled the switchblade out of my pocket and pressed the button.
[ترجمه گوگل]تیغه سوئیچ را از جیبم بیرون آوردم و دکمه را فشار دادم
[ترجمه ترگمان]چاقوی ضامن دار را از جیبم بیرون اوردم و دکمه را فشار دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Switchblades opened in my skull, tunneling deep into the center of my brain.
[ترجمه گوگل]تیغه های کلید در جمجمه من باز شد و به عمق مرکز مغزم تونل زد
[ترجمه ترگمان]switchblades در جمجمه من باز شد و تونل به اعماق مغزم فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Like the switchblade I keep in my sock? No, I left it at home.
[ترجمه گوگل]مثل تیغه ای که در جورابم نگه می دارم؟ نه، من آن را در خانه گذاشتم
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! نه، تو خونه جا گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fought like a switchblade so no one could take him down.
[ترجمه گوگل]مثل یک سوئیچ جنگید تا کسی نتواند او را پایین بیاورد
[ترجمه ترگمان]اون مثل چاقوی ضامن دار می جنگید تا کسی نتونه اونو بکشه پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When the Switchblade returns to subsonic speeds, the wing will rotate back to perpendicular.
[ترجمه گوگل]وقتی Switchblade به سرعت های مادون صوت برمی گردد، بال به حالت عمود بر می گردد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the به سرعت subsonic باز می گردد، بال به حالت عمود بر می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Witness found a switchblade on the ground.
[ترجمه گوگل]شاهد یک تیغه کلید روی زمین پیدا کرد
[ترجمه ترگمان] شاهد یه چاقوی ضامن دار روی زمین پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Just give him your money. He's got a switchblade.
[ترجمه گوگل]فقط پولت رو بهش بده او یک تیغه سوئیچ دارد
[ترجمه ترگمان]فقط پولت رو بهش بده چاقوی ضامن دار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A deadly weapon, such as a firearm or switchblade.
[ترجمه گوگل]یک سلاح کشنده، مانند یک سلاح گرم یا تیغه سوئیچ
[ترجمه ترگمان]یه سلاح مرگبار مثل یه اسلحه گرم یا چاقوی ضامن دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Lucy looked down and realised that she was still carrying the switchblade.
[ترجمه گوگل]لوسی به پایین نگاه کرد و متوجه شد که هنوز تیغه سوئیچ را حمل می کند
[ترجمه ترگمان]لوسی نگاه کرد و دریافت که هنوز چاقوی ضامن دار را حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lenny swayed for a moment, then dropped to the ground, impaling himself on his switchblade.
[ترجمه گوگل]لنی برای لحظه ای تکان خورد، سپس روی زمین افتاد و خود را روی تیغه سوئیچش کوبید
[ترجمه ترگمان]لنی چند لحظه تلوتلو خورد و بعد روی زمین افتاد و با چاقوی ضامن دار خودش را خرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید