1. A victim of a swinish system.
2. But the fundamental and most vicious, swinish, murderous, and unchangeable fact is that we totally misunderstand each other -- we operate on alien wave lengths.
 [ترجمه گوگل]اما اساسیترین و شرورترین، فریبندهترین، قاتلکنندهترین و تغییرناپذیرترین واقعیت این است که ما کاملاً یکدیگر را اشتباه میفهمیم -- ما در طول موجهای بیگانه عمل میکنیم 
[ترجمه ترگمان]اما واقعیت اساسی و most، swinish، کشنده و تغییر ناپذیر این است که ما کاملا متوجه یکدیگر شده ایم - - ما با طول موجی بیگانه کار می کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. But the fundamental and most vicious, swinish, murderous, and unchangeable fact is that we totally misunderstand each other . . .
 [ترجمه گوگل]اما اساسیترین و شرورترین، قاتلترین و تغییرناپذیرترین واقعیت این است که ما کاملاً یکدیگر را اشتباه میفهمیم   
[ترجمه ترگمان]اما واقعیت اساسی و most، swinish، کشنده و تغییر ناپذیر این است که ما کاملا یکدیگر را درک نمی کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The extensive use of TianJi swinish to everything, it can be predicted, almost all-encompassing.
 [ترجمه گوگل]استفاده گسترده از TianJi swinish به همه چیز، می توان آن را پیش بینی کرد، تقریبا همه جانبه 
[ترجمه ترگمان]استفاده گسترده از TianJi swinish به همه چیز، می توان پیش بینی کرد که تقریبا تمام شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. This man was not like Rahmi or Pepe; he was neither a hotheaded idealist nor a swinish mafioso.
 [ترجمه گوگل]این مرد شبیه رحمی یا پپه نبود او نه یک ایده آلیست سرسخت بود و نه یک مافیوز قلابی 
[ترجمه ترگمان]این مرد نه مثل دون پپه و نه دون پپه بود؛ او نه اهل hotheaded و نه گراز وحشی بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. I had been out to lunch during one of life's revisions and missed the announcement that it was swinish to treat a woman like a lady.
 [ترجمه گوگل]در یکی از بازبینیهای زندگی برای ناهار بیرون رفته بودم و این اعلامیه را از دست دادم که رفتار کردن با یک زن مانند یک خانم غیرقابل تصور است 
[ترجمه ترگمان]در یکی از روزه ای زندگی برای صرف ناهار بیرون رفته بودم و این اعلام خطر را از دست داده بودم که چگونه با زنی مثل یک خانم رفتار کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. I had been out to lunch during one of life's revisionsmissed the announcement that it was swinish to treat a woman like a lady.
 [ترجمه گوگل]من برای ناهار بیرون رفته بودم در یکی از بازنگریهای زندگی که اعلام میکرد رفتار کردن با یک زن مانند یک خانم غیرقابل تصور است 
[ترجمه ترگمان]در یکی از عمرم برای صرف ناهار بیرون رفته بودم که با زنی مثل یک خانم رفتار کنم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Thomas Carlyle (1795-188 called utilitarianism "pig philosophy"; as it appeared to base the goal of ethics on the swinish pleasures of the multitude.
 [ترجمه گوگل]توماس کارلایل (۱۸۸-۱۷۹۵) فایدهگرایی را «فلسفه خوک» نامید؛ زیرا به نظر میرسید که هدف اخلاق را بر لذتهای کثیف انبوه استوار میکند 
[ترجمه ترگمان]تامس Carlyle (۱۷۹۵ - ۱۸۸)فلسفه خوک را \"فلسفه خوک\" نامید؛ زیرا به نظر می رسید که هدف اخلاق بر روی لذات swinish جمعیت بنا شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. I had been out to lunch during one of life's revisions and missed the announcement that it was swinish to treat a woman like a lady.
 [ترجمه گوگل]در یکی از بازبینیهای زندگی برای ناهار بیرون رفته بودم و این اعلامیه را از دست دادم که رفتار کردن با یک زن مانند یک خانم غیرقابل تصور است 
[ترجمه ترگمان]در یکی از روزه ای زندگی برای صرف ناهار بیرون رفته بودم و این اعلام خطر را از دست داده بودم که چگونه با زنی مثل یک خانم رفتار کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید