swindler

/ˈswɪndələr//ˈswɪndlə/

معنی: متقلب، طرار، سیاه بند، قاچاق، کلاه بردار، خزپوش، گول زن، گوش بر، کلاه گذار
معانی دیگر: شیاد

جمله های نمونه

1. I've been had by that swindler.
[ترجمه گوگل]من توسط آن شیاد مورد حمله قرار گرفته ام
[ترجمه ترگمان]من با اون شیاد سر و کار داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That swindler inspired dislike in me.
[ترجمه گوگل]آن کلاهبردار نفرت را در من برانگیخت
[ترجمه ترگمان]این حقه باز از من بدش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'll fix him for calling me a swindler!
[ترجمه گوگل]من او را درست می کنم که مرا کلاهبردار خطاب کرده است!
[ترجمه ترگمان]من او را درست می کنم که به من کلک بزند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She was a practised swindler and took advantage of the old man's confiding nature.
[ترجمه گوگل]او یک کلاهبردار عملی بود و از طبیعت محرمانه پیرمرد سوء استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]او یک شیاد تمام عیار بود و از آن پیرمرد اعتماد به نفس استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The swindler broke off in the middle of his talk when he saw a policeman coming.
[ترجمه گوگل]کلاهبردار وسط صحبت با دیدن پلیسی که می آید، حرفش را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]شیاد، وقتی پلیس را دید، سر صحبت را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I mean that he is a swindler.
[ترجمه گوگل]منظورم این است که او یک کلاهبردار است
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که او شیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The swindler tricked the old lady out of her necklace.
[ترجمه گوگل]کلاهبردار با فریب پیرزن را از گردنبندش بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]شیاد آن زن پیر را گول زد که از گردن بند بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The old man was done in by a swindler.
[ترجمه گوگل]کار پیرمرد توسط یک کلاهبردار تمام شد
[ترجمه ترگمان]این پیرمرد کلاه برداری را ازسر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I swear he's a swindler.
[ترجمه گوگل]قسم می خورم که او یک کلاهبردار است
[ترجمه ترگمان]قسم می خورم که حقه باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Alleged swindler Bernie Madoff is expected in court today.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که برنی مدوف، کلاهبردار ادعایی امروز در دادگاه حاضر شود
[ترجمه ترگمان]در دادگاه امروز \"swindler برنی Madoff\" (swindler برنی Madoff)مورد انتظار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bernard Madoff looks destined to be today's swindler - in - chief ( see article ) .
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد برنارد مادوف مقدر شده است که کلاهبردار امروزی باشد (به مقاله مراجعه کنید)
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که برنارد Madoff، swindler امروزی است (به این مقاله مراجعه کنید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The swindler beguiled her out of all her savings.
[ترجمه گوگل]کلاهبردار او را از تمام پس اندازش فریب داد
[ترجمه ترگمان]شیاد او را از تمام savings فریب داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This alone stamps him as a swindler.
[ترجمه گوگل]این به تنهایی او را به عنوان یک کلاهبردار نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این بار دیگر او را شیاد stamps
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For example:thief, robber, killer, swindler, communicable disease carrier, pillager, treacherous man, schemer etc, thousands of kinds.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: دزد، دزد، قاتل، کلاهبردار، ناقل بیماری مسری، چپاول، مرد خیانتکار، مکر و غیره، هزاران نوع
[ترجمه ترگمان]برای مثال دزد، دزد، قاتل، شیاد، carrier، ناقل بیماری communicable، pillager، مرد خائن، schemer، هزاران نوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متقلب (اسم)
adulterer, cheat, defrauder, falsifier, gyp, shammer, swindler, shark

طرار (اسم)
cheat, blackleg, impostor, imposter, swindler

سیاه بند (اسم)
sharp, cheat, swindler, rogue, faker, lurcher, rapscallion, ratbag

قاچاق (اسم)
swindler, contraband, free trade

کلاه بردار (اسم)
crook, swindler, rook, hustler

خزپوش (اسم)
crook, vagabond, swindler

گول زن (اسم)
swindler, trickster, skinner

گوش بر (اسم)
fraud, swindler

کلاه گذار (اسم)
swindler

تخصصی

[حقوق] متقلب، کلاهبردار

انگلیسی به انگلیسی

• one who swindles, cheater, one who defrauds others
a swindler is someone who swindles people.

پیشنهاد کاربران

بپرس