1. The work has been going swimmingly.
2. We hope everything will go swimmingly .
[ترجمه گوگل]امیدواریم همه چیز به خوبی پیش برود
[ترجمه ترگمان] امیدواریم که همه چیز خوب پیش بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Everything went swimmingly until Peter started talking about money.
[ترجمه گوگل]همه چیز به خوبی پیش رفت تا اینکه پیتر شروع به صحبت در مورد پول کرد
[ترجمه ترگمان]همه چیز خراب شد تا پیتر شروع به صحبت درباره پول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Things were going swimmingly, what with remarkably honest plumbers, electricians and carpenters fixing up my new home.
[ترجمه گوگل]همه چیز به خوبی پیش می رفت، چه با لوله کش ها، برقکاران و نجاران که به طرز قابل توجهی صادقانه خانه جدید من را تعمیر کردند
[ترجمه ترگمان]اوضاع بر وفق مراد پیش می رفت، چه، با کارگران فوق العاده صادق، برق کار و نجارها خانه جدیدم را تعمیر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Somehow, this mix all works out swimmingly.
[ترجمه گوگل]به نوعی، این ترکیب همه به شکل شنا انجام می شود
[ترجمه ترگمان] یه جورایی، این مخلوط با \"swimmingly\" حل میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We're getting along swimmingly.
[ترجمه گوگل]ما با شنا کنار می آییم
[ترجمه ترگمان]ما داریم از swimmingly عبور می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Everything had been going swimmingly only a moment before.
[ترجمه گوگل]فقط یک لحظه قبل همه چیز به شکل شنا پیش می رفت
[ترجمه ترگمان]همه چیز فقط یک لحظه پیش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'm sure your party tomorrow will go swimmingly.
[ترجمه گوگل]من مطمئن هستم که مهمانی فردا شما به خوبی برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که party فردا به swimmingly خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We all swimmingly, and my wife and her sister have always been best friends.
[ترجمه گوگل]همه ما شنا می کنیم و همسرم و خواهرش همیشه بهترین دوستان بوده اند
[ترجمه ترگمان]همه ما swimmingly و زنم و خواهرش همیشه با هم دوست بوده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Everything went swimmingly, ie proceeded without difficulties.
[ترجمه گوگل]همه چیز به شکل شنا پیش رفت، یعنی بدون مشکل پیش رفت
[ترجمه ترگمان]همه چیز خراب شد و به هیچ مشکلی پیش نرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Despite of some mishaps, everything went swimmingly.
[ترجمه گوگل]علیرغم برخی اتفاقات ناگوار، همه چیز به خوبی پیش رفت
[ترجمه ترگمان]بر خلاف بعضی از اتفاقات ناگوار همه چیز خراب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Drainage: rainwater and sewage are discharged swimmingly.
[ترجمه گوگل]زهکشی: آب باران و فاضلاب به صورت شنا تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان]فاضلاب: آب باران و فاضلاب تخلیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So far all had gone swimmingly, but now we come to the snags.
[ترجمه گوگل]تا اینجا همه شنا کرده بودند، اما حالا به مشکلات می رسیم
[ترجمه ترگمان]تا حالا همه چیز خراب شده بود، اما حالا به طرف snags
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The bride looked beautiful and the whole wedding went swimmingly.
[ترجمه گوگل]عروس زیبا به نظر می رسید و کل عروسی شنا می کرد
[ترجمه ترگمان]عروس زیبا به نظر می رسید و تمام روز عروسی به پایان می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید