اسم ( noun )
• : تعریف: a large man-made tank or pool, usu. concrete and using water-filtering equipment, filled with water and used for swimming.
• مشابه: pool
• مشابه: pool
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. The opening of the new swimming pool has been set back by a few weeks.
[ترجمه گوگل]افتتاح استخر جدید چند هفته ای به تعویق افتاده است
[ترجمه ترگمان]باز کردن استخر شنای جدید تا چند هفته ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باز کردن استخر شنای جدید تا چند هفته ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Diving into the swimming pool, he splattered water on me all over.
[ترجمه گوگل]با شیرجه رفتن در استخر، همه جا روی من آب پاشید
[ترجمه ترگمان]به داخل استخر شیرجه رفت و روی من آب ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به داخل استخر شیرجه رفت و روی من آب ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The swimming pool is drained and cleaned every winter.
[ترجمه گوگل]استخر شنا هر زمستان تخلیه و تمیز می شود
[ترجمه ترگمان]استخر هر زمستان خشک و تمیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استخر هر زمستان خشک و تمیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Roz and I sat by the swimming pool, drooling over all the gorgeous young men.
[ترجمه گوگل]من و رز کنار استخر نشسته بودیم و تمام مردان جوان زیبا را آب می ریختیم
[ترجمه ترگمان]من و \"رز\" کنار استخر شنا کردیم و روی همه مردای جوون خوشگل آب drooling
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من و \"رز\" کنار استخر شنا کردیم و روی همه مردای جوون خوشگل آب drooling
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The swimming pool is the focal point of the hotel.
[ترجمه گوگل]استخر نقطه کانونی هتل است
[ترجمه ترگمان]استخر شنا نقطه کانونی هتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استخر شنا نقطه کانونی هتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The swimming pool drains very slowly.
[ترجمه گوگل]زهکشی استخر بسیار کند است
[ترجمه ترگمان]استخر آب به آرامی تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استخر آب به آرامی تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Can we all go to the swimming pool this afternoon?
[ترجمه Mohammad] میتونیم امروز بعد از ظهر بریم استخر شنا؟|
[ترجمه گوگل]آیا همه ما می توانیم امروز بعد از ظهر به استخر برویم؟[ترجمه ترگمان]میتونیم امروز بعد از ظهر بریم استخر شنا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The children are disporting themselves in the swimming pool.
[ترجمه گوگل]بچه ها در استخر شنا می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در استخر شنا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بچه ها در استخر شنا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He drove in the direction of the swimming pool.
[ترجمه گوگل]او به سمت استخر حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]او به طرف استخر شنا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طرف استخر شنا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He is immersed in the swimming pool.
[ترجمه گوگل]او در استخر شنا غوطه ور است
[ترجمه ترگمان]او در استخر شنا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در استخر شنا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The hotel has a restaurant, bar and swimming pool.
[ترجمه گوگل]این هتل دارای رستوران، بار و استخر است
[ترجمه ترگمان]این هتل دارای یک رستوران، بار و استخر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این هتل دارای یک رستوران، بار و استخر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It was a luxury hotel with its own swimming pool and restaurant.
[ترجمه گوگل]هتلی مجلل با استخر و رستوران مخصوص به خود بود
[ترجمه ترگمان]یک هتل لوکس با استخر و رستوران مخصوص خودش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک هتل لوکس با استخر و رستوران مخصوص خودش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The allure of the moonlit swimming pool proved too much for him.
[ترجمه گوگل]جذابیت استخر مهتابی برای او بیش از حد ثابت شد
[ترجمه ترگمان]جذابیت استخر شنا با نور مهتاب بیش از حد به او ثابت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جذابیت استخر شنا با نور مهتاب بیش از حد به او ثابت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The swimming pool adjoins the hotel.
[ترجمه گوگل]استخر در مجاورت هتل است
[ترجمه ترگمان]استخر شنا هتل را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استخر شنا هتل را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Our yard is spacious enough for a swimming pool.
[ترجمه گوگل]حیاط ما به اندازه کافی برای یک استخر بزرگ است
[ترجمه ترگمان]حیاط ما برای استخر به اندازه کافی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حیاط ما برای استخر به اندازه کافی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
استخر (اسم)
pool, lin, linn, watering place, lake, lough, swimming pool, stank
استخر شنا (اسم)
swimming pool, natatorium
تخصصی
انگلیسی به انگلیسی
a swimming pool is a place that has been built for people to swim in. it consists of a large hole that has been tiled and filled with water.
پیشنهاد کاربران
swimming pool ( n ) ( swɪmɪŋ pul ) ( also pool )
استخر شنا
اسم swimming pool به معنای استخر شنا
معادل فارسی اسم swimming pool استخر شنا است. swimming pool ( معمولا مستطیل شکل و پر شده از آب ) به مکانی گفته می شود که افراد برای شنا کردن به آنجا می روند. البته swimming pool توسط انسان ساخته شده است و نه بصورت طبیعی. مثال:
... [مشاهده متن کامل]
an indoor swimming pool ( یک استخر سرپوشیده )
. the kids were playing in the swimming pool ( کودکان در استخر شنا بازی میکردند. )
منبع: سایت بیاموز
معادل فارسی اسم swimming pool استخر شنا است. swimming pool ( معمولا مستطیل شکل و پر شده از آب ) به مکانی گفته می شود که افراد برای شنا کردن به آنجا می روند. البته swimming pool توسط انسان ساخته شده است و نه بصورت طبیعی. مثال:
... [مشاهده متن کامل]
an indoor swimming pool ( یک استخر سرپوشیده )
. the kids were playing in the swimming pool ( کودکان در استخر شنا بازی میکردند. )
منبع: سایت بیاموز
مکانی برای شنا کردن
یک جور بازی والیبال هستش که توی استخر انجام میشود. . .
Two teams of players swimming in a swimming pool. players try to throw a ball . into the other teams goal
✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻
✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻✍🏻
استخر
مکان شنا کردن