1. Get a bucket to swill the yard down.
 [ترجمه گوگل]یک سطل بگیرید تا حیاط را به سمت پایین بکشید 
[ترجمه ترگمان] یه سطل بیار تو حیاط 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. We heard the swill of flood waters.
3. He does nothing but swill beer all day.
 [ترجمه گوگل]او هیچ کاری انجام نمی دهد جز نوشیدن آبجو در تمام روز 
[ترجمه ترگمان]او تمام روز فقط آبجو می خورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Swill the car with clear water.
5. Don't swill the tealeaves out into the sink.
 [ترجمه گوگل]برگ های چای را داخل سینک نریزید 
[ترجمه ترگمان]the را در سینک خالی نکنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Give the sink a quick swill to get it clean.
 [ترجمه گوگل]سینک را سریع بچرخانید تا تمیز شود 
[ترجمه ترگمان] یه swill سریع بیار تا تمیز شه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Do you swill out the milkpan?
8. The Channel swill chopped and slapped all around.
 [ترجمه گوگل]کانال به اطراف خرد شد و سیلی زد 
[ترجمه ترگمان]شبکه پخش کانال پخش شد و سیلی محکمی به اطراف زد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Remarkably, they can still swill and swagger at the same time, weaving toward an exit.
 [ترجمه گوگل]قابل توجه است که آنها هنوز هم می توانند همزمان بچرخند و به سمت خروجی ببافند 
[ترجمه ترگمان]قابل توجه است که در عین حال می توانند در عین حال swill و swagger کنند و به سمت خروجی حرکت کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. I throw what's left down the sink and swill out the flask.
 [ترجمه گوگل]آنچه را که باقی مانده در سینک می اندازم و فلاسک را بیرون می کشم 
[ترجمه ترگمان]چیزی را که از ظرف شویی رها می کنم و بطری را از قمقمه بیرون می کشم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Strain off the surplus fat and swill out the pan with the wine and stock.
 [ترجمه گوگل]چربی اضافی را صاف کنید و تابه را با شراب و آب گوشت بشویید 
[ترجمه ترگمان]با استفاده از چربی اضافی، چربی و چربی را از ماهی تابه بیرون آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The beer was just warm swill, and he drank it because Arthur put it down in front of him.
 [ترجمه گوگل]آبجو فقط آبجو گرم بود و او آن را نوشید زیرا آرتور آن را جلویش گذاشت 
[ترجمه ترگمان]آبجو فقط swill گرم بود و او آن را نوشید، زیرا آرتور آن را جلوی او گذاشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Without his casual left guard he was bucket swill, the ugly effluvia that boxers deposit from their lacerated mouths between rounds.
 [ترجمه گوگل]بدون گارد چپ معمولیاش، او سطلسویل بود، آبریزش زشتی که بوکسورها از دهان بریدهشدهشان در بین راندها میریزند 
[ترجمه ترگمان]بی آن که نگهبان معمولی خود را ببیند، he سطل آشغال را که با effluvia boxers که از دهانشان پاره بود بیرون آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. I wouldn't know though, I swill have much to learn.
 [ترجمه گوگل]با این حال نمی دانم، هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارم 
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من دیگر نمی دانم، باید چیزهای زیادی برای یاد گرفتن داشته باشم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید