1. she took a swig and then corked up the bottle
او یک قلپ خورد و سپس در بطری را گذاشت.
2. he drank the tea in one swig
چای را در یک قلپ (لاجرعه) سرکشید.
3. He took a deep swig from the bottle.
4. She took a swig of whisky, straight from the bottle.
[ترجمه گوگل]او یک تکه ویسکی را مستقیماً از بطری برداشت
[ترجمه ترگمان]جرعه ای ویسکی نوشید و یک راست از بطری نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Brian took a swig of his beer.
6. She took a long swig of coke.
[ترجمه گوگل]او یک لقمه طولانی کوکا مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]جرعه بزرگی از نوشابه نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He took a swig of whisky from his hip flask.
[ترجمه گوگل]او یک تکه ویسکی از فلاسک لگنش برداشت
[ترجمه ترگمان]جرعه ای ویسکی از شیشه اش نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She had a quick swig of water and then set off again.
[ترجمه گوگل]او به سرعت آب خورد و سپس دوباره به راه افتاد
[ترجمه ترگمان]جرعه ای آب نوشید و دوباره راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He took a long swig, put the glass down and wiped his mis-shaven upper lip contentedly.
[ترجمه گوگل]تکهای بلند کشید، لیوان را گذاشت و لب بالایی که تراشیده شده بود را با رضایت پاک کرد
[ترجمه ترگمان]جرعه ای طولانی نوشید، لیوان را کنار گذاشت و با رضایت لب بالایی اش را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Elinor took another swig of sherry and Henry arranged wine glasses at each place.
[ترجمه گوگل]الینور یک تکه شری دیگر برداشت و هنری در هر مکان لیوان های شراب ترتیب داد
[ترجمه ترگمان]الی نور جرعه دیگری از شری نوشید و دو لیوان شراب را در هر جایی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Brown tapped veteran social maven Charlotte Mailliard Swig to her former post as protocol chief.
[ترجمه گوگل]براون از شارلوت مایلیارد سویگ کهنه کار اجتماعی به عنوان رئیس پروتکل استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]براون به maven اجتماعی کهنه سرباز زد و به پست سابق خود به عنوان رئیس پروتکل اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He took a swig of beer waved the bottle once or twice to watch the foam rise, and began to speak.
[ترجمه گوگل]یک تکه آبجو برداشت و یکی دو بار بطری را تکان داد تا کف را تماشا کند و شروع به صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]هری جرعه ای آبجو نوشید و بطری را یکی دو بار تکان داد تا کف the را تماشا کند و شروع به صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He stopped, took a swig of the dead champagne.
[ترجمه گوگل]ایستاد، یک لقمه از شامپاین مرده برداشت
[ترجمه ترگمان]ایستاد و جرعه ای شامپاین نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She took a swig and rolled it around her tongue like mouthwash.
[ترجمه گوگل]او یک چاقو برداشت و مانند دهانشویه دور زبانش پیچید
[ترجمه ترگمان]جرعه ای نوشید و آن را دور دهانش چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hall winked and took a healthy swig from his canteen cup.
[ترجمه گوگل]هال چشمکی زد و از فنجان غذاخوری خود یک چنگک سالم برداشت
[ترجمه ترگمان]سرسرای بزرگ چشمکی زد و جرعه ای از فنجان چایش نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید