swelled head

/ˈsweldˈhed//sweldhed/

(عامیانه) غرور، بادسر، باد کله، فیس، خودخواه، دارای عقاید بزرگ، خود فروش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: swell-headed (adj.), swell-headedness (n.)
• : تعریف: (informal) an extremely high opinion of oneself; conceit; vanity.

جمله های نمونه

1. Don't compliment him any more, or he'll get a swollen head.
[ترجمه گوگل]دیگر از او تعریف نکنید وگرنه سرش ورم می کند
[ترجمه ترگمان]از او بیشتر تعریف نکنید، وگرنه سرش ورم خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has had a swelled head since he went to Harvard.
[ترجمه هیا] از وقتی که به هاروارد رفته مغرور شده
|
[ترجمه گوگل]او از زمانی که به هاروارد رفته است سرش ورم کرده است
[ترجمه ترگمان]از وقتی به هاروارد رفته سرش ورم کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pretty girls shouldn't get a swelled head about it.
[ترجمه گوگل]دختران زیبا نباید در مورد آن احساس ورم کنند
[ترجمه ترگمان]دخترهای خوشگل نباید سرش ورم کرده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has a somewhat swelled head, I don't like this.
[ترجمه گوگل]او تا حدودی سرش متورم است، من این را دوست ندارم
[ترجمه ترگمان]سرش ورم کرده بود، این را دوست ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has a swelled head.
[ترجمه گوگل]سرش متورم است
[ترجمه ترگمان]سرش ورم کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Swelled head If I win the math contest, I promise not to get a swelled head.
[ترجمه گوگل]سر ورم کرده اگه تو مسابقه ریاضی برنده بشم قول میدم سرم ورم نکنه
[ترجمه ترگمان]اگه من مسابقه ریاضی رو ببرم قول میدم کله ورم نکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So it gave us a little bit of a swelled head.
[ترجمه گوگل]بنابراین کمی سر ما را متورم کرد
[ترجمه ترگمان] واسه همین یه سر بزرگ رو به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was not are cord of imaginary transactions such as so many people keep merely to make or lose millions of dollars without getting the swelled head or going to the poorhouse.
[ترجمه گوگل]این مجموعه ای از معاملات خیالی نبود، مانند بسیاری از مردم که صرفاً میلیون ها دلار را به دست می آورند یا از دست می دهند، بدون اینکه سر متورم را بدست آورند یا به فقیرخانه بروند
[ترجمه ترگمان]این نوع از معاملات خیالی نیست، به طوری که بسیاری از مردم فقط میلیون ها دلار پول می گیرند، بی آنکه سر آماس کرده و به گدا تعلق داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If I win the math contest, I promise not to get a swelled head.
[ترجمه گوگل]اگر در مسابقه ریاضی برنده شوم قول می دهم سرم ورم نکند
[ترجمه ترگمان]اگه من مسابقه ریاضی رو ببرم قول میدم کله ورم نکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

عبارت have a swelled head یا کله ی بادکرده داشتن، به معنای مغرور و متکبر بودن است.

بپرس