1. Our love grows stronger with every passing year. Happy Valentine's Day,sweetie.
[ترجمه آناهید] هر سال که میگذره، عشق ما مستحکم تر میشه. عزیزم، ولنتاین مبارک.
|
[ترجمه .] عشق ما هر سال محکم تر میشه ، ولنتاین مبارک عزیزم
|
[ترجمه کبری] عشق هر سال بیشتر بیشتر میشه ولنتاین مبارک
|
[ترجمه گوگل]عشق ما هر سال که می گذرد قوی تر می شود ولنتاین مبارک عزیزم [ترجمه ترگمان]عشق ما در هر سال هر سال قوی تر می شود روز ولنتاین مبارک عزیزم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I want to hold your hand on Valentine's Day. Happy Valentine's Day,sweetie.
[ترجمه گوگل]می خوام روز ولنتاین دستت رو بگیرم ولنتاین مبارک عزیزم [ترجمه ترگمان] میخوام دستت رو توی روز ولنتاین نگه دارم روز ولنتاین مبارک عزیزم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Be a sweetie and carry this for me.
[ترجمه گوگل]عزیزم باش و این را برای من حمل کن [ترجمه ترگمان] عزیزم باش و اینو به خاطر من بیار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you ask me, sweetie, you're making a big mistake.
[ترجمه گوگل]اگر از من بپرسی عزیزم، داری اشتباه بزرگی می کنی [ترجمه ترگمان] اگه از من بپرسی، عزیزم، داری اشتباه بزرگی می کنی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Thanks for helping, you' re a sweetie.
[ترجمه گوگل]ممنون از کمکت، تو عزیزی [ترجمه ترگمان] ممنون که کمک کردی، تو یه sweetie [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Guy's father is such a sweetie.
[ترجمه سمیرا] پدر گای مرد دوست داشتنی هست.
|
[ترجمه نگین] پدر گای مرد عزیزی هست.
|
[ترجمه گوگل]پدر گای خیلی نازنین است [ترجمه ترگمان]پدر اون مرد خیلی شیرینه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tessa sweetie, be firm with him.
[ترجمه گوگل]تسا عزیزم، باهاش محکم باش [ترجمه ترگمان] تسا عزیزم، با اون محکم باش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It's better not to use such terms of endearment as "sweetie" on the first date.
[ترجمه سمیرا] بهتر است در اولین قرار ملاقات، از القاب غیر رسمی مانند عزیزم یا دوست داشتنی استفاده نکنیم .
|
[ترجمه گوگل]بهتر است در اولین قرار ملاقات از اصطلاحات دوست داشتنی مانند "عزیزان" استفاده نکنید [ترجمه ترگمان]بهتر است که در تاریخ اول از چنین اصطلاحاتی به عنوان \"شیرینی\" استفاده نکنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He's a real sweetie.
[ترجمه گوگل]او یک شیرین واقعی است [ترجمه ترگمان]او یک جیگر واقعی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Oh, you are a sweetie pie.
[ترجمه گوگل]اوه، شما یک پای شیرین هستید [ترجمه ترگمان] اوه، تو یه کیک عسلی هستی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Rows of sweetie jars lined the shelves.
[ترجمه گوگل]ردیفی از شیشه های شیرینی روی قفسه ها قرار گرفته بودند [ترجمه ترگمان]دور قفسه ها ردیف چیده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You know we love you, sweetie.
[ترجمه گوگل]میدونی دوستت داریم عزیزم [ترجمه ترگمان] میدونی که ما دوستت داریم، عزیزم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. No need to beat about the bush sweetie.
[ترجمه گوگل]نیازی به ضرب و شتم در مورد بوش عزیزم [ترجمه ترگمان]لازم نیست در مورد بوته زاری بزنی، عزیزم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Between the sweetie shop and Sadie's earnings in the hosier's they barely managed.
[ترجمه گوگل]بین مغازه شیرینی فروشی و درآمد سادی در جوراب بافی، آنها به سختی موفق شدند [ترجمه ترگمان]از مغازه شیرینی فروشی و درآمد سیدی به ندرت موفق می شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sweetie, let me kiss you.
[ترجمه گوگل]عزیزم بذار ببوسمت [ترجمه ترگمان] عزیزم، بذار بوست کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
عزیزم (اسم)
my darling, my love, sweetie, my dear one
مامانی (اسم)
sweetheart, sweetie
انگلیسی به انگلیسی
• lover; sweetheart you call someone sweetie if you are fond of them, especially if they are younger than you are; an informal word. if you say that someone is a sweetie, you mean that they are kind, pleasant, and lovable; an informal word. children or adults speaking to children sometimes call sweets sweeties; an informal word.