sweetener

/ˈswiːtənər//ˈswiːtnə/

(به ویژه مواد مصنوعی مانند ساخارین) شیرین ساز، شیرین کننده، شیرین گر

جمله های نمونه

1. These tax cuts are just a pre-election sweetener.
[ترجمه گوگل]این کاهش مالیات فقط شیرین کننده قبل از انتخابات است
[ترجمه ترگمان]این کاهش های مالیاتی تنها گزینه پیش از انتخابات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The artificial sweetener sorbitol has a laxative effect.
[ترجمه گوگل]شیرین کننده مصنوعی سوربیتول اثر ملین دارد
[ترجمه ترگمان]sorbitol مصنوعی نیز اثر laxative دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But Devenish shareholders get a dividend sweetener.
[ترجمه گوگل]اما سهامداران Devenish یک شیرین کننده سود سهام دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان] \"ولی سهام\" Devenish shareholders \"برای\" dividend sweetener \" سود میبرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sprinkle a little artificial sweetener on the fruit if desired.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل کمی شیرین کننده مصنوعی روی میوه بپاشید
[ترجمه ترگمان]در صورت تمایل کمی نور مصنوعی بر روی میوه بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sweeten to taste with the artificial sweetener.
[ترجمه گوگل]با شیرین کننده مصنوعی آن را به طعم شیرین کنید
[ترجمه ترگمان]sweeten برای مزه کردن با the مصنوعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I usually use artificial sweetener in my coffee instead of sugar.
[ترجمه گوگل]من معمولا به جای شکر از شیرین کننده مصنوعی در قهوه استفاده می کنم
[ترجمه ترگمان]من معمولا به جای شکر از sweetener مصنوعی استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Taste and add a little sugar or artificial sweetener, if desired.
[ترجمه گوگل]بچشید و در صورت تمایل کمی شکر یا شیرین کننده مصنوعی اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]مزه و اضافه کردن کمی شکر و یا sweetener مصنوعی، در صورت تمایل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That, Eaton thought, was the sweetener that would surely make Rickey sell.
[ترجمه گوگل]ایتون فکر می‌کرد که این شیرین‌کننده‌ای است که مطمئناً باعث فروش ریکی می‌شود
[ترجمه ترگمان]Eaton فکر کرد که این، بود که مطمئنا ریکی را به فروش می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The greatest sweetener of human life is Friendship. To raise this to the highest pitch of enjoyment, is a secret which but few discover. Joseph Addison
[ترجمه گوگل]بزرگترین شیرین کننده زندگی انسان دوستی است بالا بردن این رازی به بالاترین سطح لذت، رازی است که افراد کمی آن را کشف می کنند جوزف ادیسون
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین sweetener زندگی انسانی دوستی است برای این که این را به اوج لذت برساند رازی است که فقط عده کمی آن را کشف می کنند جوزف آدیسون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Add the artificial sweetener to taste if required.
[ترجمه گوگل]در صورت نیاز شیرین کننده مصنوعی را اضافه کنید تا مزه دار شود
[ترجمه ترگمان]the مصنوعی را در صورت نیاز به سلیقه اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The added ingredients included sodium cyclamate, an artificial sweetener nearly 30 times sweeter than sugar, as well as potassium sorbate, a food preservative.
[ترجمه گوگل]مواد افزوده شده شامل سیکلامات سدیم، شیرین کننده مصنوعی تقریبا 30 برابر شیرین تر از شکر، و همچنین سوربات پتاسیم، نگهدارنده مواد غذایی بود
[ترجمه ترگمان]ترکیبات اضافه شامل سدیم cyclamate، sweetener مصنوعی حدود ۳۰ بار شیرین تر از شکر و همچنین پتاسیم sorbate، نگهدارنده غذا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Natural sweetener, cane-sugar, stevia and liquiritin modified by enzyme methods are summarized, then the drawback and the development of enzyme modification of natural sweetener is described.
[ترجمه گوگل]شیرین کننده طبیعی، نیشکر-شکر، استویا و لیکویریتین اصلاح شده با روش های آنزیمی خلاصه شده، سپس اشکال و توسعه اصلاح آنزیمی شیرین کننده طبیعی شرح داده می شود
[ترجمه ترگمان]sweetener طبیعی، نیشکر، stevia و liquiritin با استفاده از روش های آنزیم به طور خلاصه بیان می شوند، و سپس عیب و توسعه آنزیم طبیعی of طبیعی توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You should add more sweetener to the soup to make it taste better.
[ترجمه گوگل]برای خوش طعم شدن سوپ باید شیرین کننده بیشتری به آن اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید بیشتر به سوپ اضافه کنی تا مزه اش بهتر شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tagatose, a natural low - calorie sweetener, has many physiological functions including - hyperglycemia - biotic effects and - cariogenicity.
[ترجمه گوگل]تاگاتوز، یک شیرین کننده طبیعی کم کالری، دارای عملکردهای فیزیولوژیکی بسیاری از جمله - هیپرگلیسمی - اثرات زیستی و - پوسیدگی زایی است
[ترجمه ترگمان]Tagatose که یک کالری کم کالری طبیعی است، دارای کارکرده ای فیزیولوژیکی بسیاری از جمله اثرات جانبی زیستی و - زیستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. That taste was nothing but artificial sweetener.
[ترجمه گوگل]آن طعم چیزی جز شیرین کننده مصنوعی نبود
[ترجمه ترگمان] اون مزه چیزی جز sweetener مصنوعی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] شیرین کننده : ماده ای که باعث ایجاد طعم شیرین می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• something that sweetens; added incentive
a sweetener is an artificial substance that can be used instead of sugar.
a sweetener is also something that you give or offer to someone in order to persuade them to do something that they do not want to do.

پیشنهاد کاربران

محلی. [ م ُ ح َل ْ لی ] ( ع ص ) کسی که زینت میکند قبضه و غلاف شمشیر را. رجوع به تحلیه شود. || شیرین کننده. ( ناظم الاطباء ) . شیرین گرداننده. ( آنندراج ) . رجوع به احلاء و تحلیة شود. || آن که بیان می کند و وصف می نماید برای کسی حلیه و آرایش ظاهری وی را. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به تحلیة شود. || آن که حلیه سپاهی را نزد عارض بیاض بیان کند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
...
[مشاهده متن کامل]

آمد به عرضگاه دلارام من فراز
پیش بساط عارض در جمله حشم
دادش جواب گفت محلی که هست راست
این است آنچه گفتی و یک ذره نیست کم.
مسعودسعد.
محلی. [ م ُ ] ( ع ص ) آرایش کننده چشمها. رجوع به احلاء شود. || کسی که چیزی را شیرین می کند. ( ناظم الاطباء ) . شیرین گرداننده. || شیرین یابنده چیزی را. ( آنندراج ) . رجوع به احلاء و تحلیة شود.

1 -
an artificial substance that has a similar taste to sugar, or a small pill made of this
ماده انسان ساز که طعم و مزه شبیه شکر دارد. قرص آن نیز تولید شده است، ساخارین، شکر مصنوعی
Excessive use of any artificial sweetener is unwise
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
something that you give to someone in order to persuade him or her to do something/ a present or money given to persuade someone to do something, especially in a way that is secret and often dishonest
زیر میزی، اصطلاح مودبانه آن شیرینی!
غالباً به صورت مخفی و نادرست به افراد پول یا هدیه داده می شود تا کاری انجام شود، رشوه
a financial sweetener
The tax bill includes sweeteners for both parties, so it looks likely to pass

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/sweetener
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sweeten
✅️ اسم ( noun ) : sweet / sweetie / sweetness / sweetener
✅️ صفت ( adjective ) : sweet / sweetish
✅️ قید ( adverb ) : sweetly
[سرمایه گذاری]
شیرینساز
معادل warrant به معنی ضمانت
این ضمانت از این جهت شیرینساز است که از یکطرف خود بهابرگ درآمدثابت، کف درآمدی ثابتی دارد و ازطرف دیگر این شیرینکننده امکان تبدیل آن به تعدادی سهام می دهد و درنتیجه سقف بالای درامدی آن هم بازمیشود.
...
[مشاهده متن کامل]

دوستان گرامی وقتی مفهوم کلمه یا عبارتی را ازطریق کمک کاربران متوجه میشویم حداقل کاری که میتوانیم بکنیم، لایک کردن آن معنی به منظور دلگرم نمودن آن مترجم برای ادامه کار و کمک بیشتر آتی به خودمان است. زبان فارسی مانند هر دارایی دیگری برای بقا نیازمند کمک همه فارسی دانان برای بقا است.

رشوه

بپرس