sweet lemon


لیمو، لیموی شیرین

جمله های نمونه

1. Preceding flavor: Sweet lemon, Chinese orange, Field mint, Lavender, Chinese juniper berry.
[ترجمه گوگل]طعم قبلی: لیمو شیرین، پرتقال چینی، نعناع صحرایی، اسطوخودوس، توت عرعر چینی
[ترجمه ترگمان]طعم preceding: لیمو شیرین، پرتقال چینی، Field Field، لاوندر، berry سرو کوهی چینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fragrance of sweet lemon can make the person alleviates the psychological pressure that creates by external environment, dissolve care to consider worry.
[ترجمه گوگل]رایحه لیمو شیرین می تواند باعث شود که فرد فشار روانی ناشی از محیط بیرونی را کاهش دهد، نگرانی را برطرف کند
[ترجمه ترگمان]عطر لیمو شیرین می تواند باعث شود فرد در فشار روانی که محیط بیرونی ایجاد می کند و مراقبت از نگرانی را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dietary fiber, Beneficial bacteria, Magnesium Citrate, Certified organic Natural Sweet Lemon Flavor.
[ترجمه گوگل]فیبر غذایی، باکتری های مفید، سیترات منیزیم، طعم لیمو شیرین طبیعی ارگانیک تایید شده
[ترجمه ترگمان]فیبر رژیمی، باکتری Beneficial، منیزیم citrate، Flavor organic شیرین و شیرین Lemon
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The objective was to show the characters which make Chilean chardonnay so outstanding. Ripe sweet lemon, being full bodied and well structured, yet very approachable.
[ترجمه گوگل]هدف نشان دادن شخصیت هایی بود که شاردونای شیلی را بسیار برجسته می کنند لیمو شیرین رسیده، بدن کامل و ساختار خوبی دارد، اما بسیار قابل دسترس است
[ترجمه ترگمان]هدف این بود که شخصیت هایی را نشان دهیم که chardonnay را اینقدر برجسته می کنند لیموی شیرین، سالم و دارای ساختار خوب، اما بسیار نزدیک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lemon tastes a lot different, I think it is slightly sweet lemon to eat the best.
[ترجمه گوگل]طعم لیمو بسیار متفاوت است، به نظر من لیموترش کمی شیرین است که بهترین خورده شود
[ترجمه ترگمان]لیمو مزه بسیار متفاوتی دارد، من فکر می کنم لیمو شیرین است که بهترین ها را بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

اصطلاحی که تقریباً معکوس �انگور ترش - sour grapes� است، اگرچه اصطلاحی بسیار نادر است.
به معنای چیزی ناخوشایند در واقع مطلوب است، به ویژه اگر شخص قبلاً به طور فعال به دنبال آن بوده است.

بپرس