sweep stake

/ˈswiːpˈsteɪk//swiːpsteɪk/

معنی: شرط بندی اسب دوانی
معانی دیگر: stakes sweep شرط بندی اسب دوانی، sweepstake(s)
شرط بندی دراسب دوانی

جمله های نمونه

1. Sweepstakes winners will enjoy a week-long stay in luxury accommodations in Las Vegas.
[ترجمه گوگل]برندگان قرعه کشی از اقامت یک هفته ای در اقامتگاه های لوکس در لاس وگاس لذت خواهند برد
[ترجمه ترگمان]برندگان Sweepstakes از اقامت یک هفته ای در مکان های لوکس در لاس وگاس بهره مند خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Could it be one of those sweepstakes enticements that would bury me under a dune of unwanted magazines?
[ترجمه گوگل]آیا ممکن است یکی از آن فریفتگی های قرعه کشی باشد که مرا زیر تپه ای از مجلات ناخواسته دفن کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن بود یکی از آن sweepstakes باشد که مرا زیر یک تپه شنی ناخواسته دفن کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gap leaves both sides in the presidential sweepstakes with a strategic choice.
[ترجمه گوگل]این شکاف باعث می شود هر دو طرف در قرعه کشی ریاست جمهوری یک انتخاب استراتژیک داشته باشند
[ترجمه ترگمان]این فاصله هر دو طرف در انتخابات ریاست جمهوری با یک انتخاب استراتژیک ترک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clare felt as if she had won a sweepstake.
[ترجمه گوگل]کلر احساس می کرد که در قرعه کشی برنده شده است
[ترجمه ترگمان]کلیر طوری احساس می کرد که انگار پیروز شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Enter for that sweepstake? Not if I know it, once bit twice shy, I lost $ 100 last year.
[ترجمه گوگل]برای آن قرعه کشی وارد شوید؟ نه اگر آن را بدانم، یک بار کمی خجالتی، سال گذشته 100 دلار از دست دادم
[ترجمه ترگمان]به خاطر اون sweepstake وارد بشی؟ حتی اگه یه بار دوبار خجالت بکشم، سال پیش ۱۰۰ دلار رو از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This sweepstake was conducted under the watchful eyes of over 000 spectators.
[ترجمه گوگل]این قرعه کشی زیر نظر بیش از 000 تماشاگر انجام شد
[ترجمه ترگمان]این sweepstake تحت مراقبت بیش از ۰۰۰ تماشاچی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Enter for that sweepstake?
[ترجمه گوگل]برای آن قرعه کشی وارد شوید؟
[ترجمه ترگمان]به خاطر اون sweepstake وارد بشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Officials at Cheltenham, which stages the trial fixture on November have agreed to hold sweepstakes on the races.
[ترجمه گوگل]مقامات چلتنهام، که مسابقه آزمایشی را در نوامبر برگزار می کند، با برگزاری قرعه کشی در مسابقات موافقت کرده اند
[ترجمه ترگمان]مسئولان در Cheltenham که در ماه نوامبر برگزار شد، توافق کرده اند که sweepstakes را در این مسابقات برگزار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are then further prizes of gold medals, the Phillips Cup and the proceeds of two sweepstakes.
[ترجمه گوگل]سپس جوایز دیگری از جمله مدال های طلا، جام فیلیپس و درآمد حاصل از دو قرعه کشی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]سپس جوایز بیشتری از مدال های طلا، جام فیلیپس و درآمد حاصل از دو sweepstakes دریافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Since his last visit she has framed the letter that arrived with some magazine subscription sweepstakes.
[ترجمه گوگل]از آخرین دیدار او، او نامه‌ای را که با چند قرعه‌کشی اشتراک مجله رسیده بود، قاب کرده است
[ترجمه ترگمان]از آخرین باری که به ملاقات او آمده بود نامه ای را که به عنوان خبرنگار حاضر شده بود برای خود قاب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The entry ticket must be filled out completely and deposited in the specific sweepstake boxes during the sweepstake period. Incomplete entries will be voided.
[ترجمه گوگل]بلیط ورودی باید به طور کامل پر شده و در جعبه های قرعه کشی خاص در طول دوره قرعه کشی سپرده شود ورودی های ناقص باطل خواهند شد
[ترجمه ترگمان]بلیط ورودی باید به طور کامل پر شود و در جعبه sweepstake خاص در طول دوره sweepstake ته نشین شود ورودی های ناقص نیز باطل خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was the town with the highest rate of deaths from falling objects, with four times as many as San Diego, and had no lottery or sweepstake winners.
[ترجمه گوگل]این شهر با چهار برابر بیشتر از سن دیگو بیشترین میزان مرگ و میر ناشی از سقوط اجسام را داشت و هیچ برنده ای در قرعه کشی یا قرعه کشی نداشت
[ترجمه ترگمان]این شهر با بالاترین میزان مرگ و میر ناشی از سقوط اشیا، چهار برابر سن دیگو، و هیچ برنده بخت آزمایی و یا برنده مسابقه نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This lucky draw came first in the 2nd Category of the Sweepstake .
[ترجمه گوگل]این قرعه کشی شانس اول در رده دوم قرعه کشی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این قرعه کشی برای اولین بار در رده دوم of قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Players that achieve a cash win in either the Lottery or Sweepstake will be sent a claim form via email to be completed and returned.
[ترجمه گوگل]بازیکنانی که در قرعه‌کشی یا قرعه‌کشی به برد نقدی دست یابند، فرم درخواستی از طریق ایمیل ارسال می‌شود تا تکمیل و بازگردانده شود
[ترجمه ترگمان]بازیکنان که برنده یک پیروزی نقدی در بلیط بخت آزمایی یا بلیط بخت آزمایی خواهند شد، یک فرم درخواست از طریق ایمیل ارسال خواهند کرد تا تکمیل شوند و برگردانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شرط بندی اسب دوانی (اسم)
sweep stake, sweep stakes

انگلیسی به انگلیسی

• horse race or other competition in which all participants contribute to a prize that is later awarded to one or more winners, lottery, random drawing
a sweepstake is a method of gambling in which each person is given the name of a horse in a race and pays a small amount of money. the person who has the winning horse's name wins the money.

پیشنهاد کاربران

بخت آزمایی، شرط بندی، قرعه کشی
قرعه کشی تبلیغاتی
برنامه ای که در آن برای تبلیغ کالایی از مردم دعوت می شود به رایگان در قرعه کشی شرکت کنند تا توجهشان به آن کالا جلب شود.

بپرس