sweep away

پیشنهاد کاربران

wipe out
Obliterate
از جا کندن و بردن
برباد دادن ( امید و آرزو )
جارو کردن - زدودن
نابود کردن
حذف کردن
کاملاً درگیر یک داستان یا شرایط شدن
خراب کردن، ناپدید شدن
To destroy or remove something completely
از بین بردن ، خلاص شدن از چیزی

پاک شدن
جارو کردن , دور کردن بد شانسی , ,
زنگار زدایی
ازبین بردن/دور کردن
ویران کردن، جاروب کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس