1. Dad told me the worst swearword of all!
[ترجمه گوگل]بابا بدترین فحش رو بهم گفت!
[ترجمه ترگمان]بابا به من بدترین دروغ دروغ را گفت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'm going to tell him the actual worst swearword in the world.
[ترجمه گوگل]من می خواهم به او بدترین فحش دنیا را بگویم
[ترجمه ترگمان]می خواهم بدترین دروغ دنیا را به او بگویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You can speak to the swearword demon dimension system, as well.
[ترجمه گوگل]همچنین میتوانید با سیستم ابعاد شیطانی سوگند صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با آن موجود خبیث و بعد از آن صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. "That's the worst swearword of all, " I say.
[ترجمه گوگل]من می گویم: «این بدترین فحش است
[ترجمه ترگمان]من می گویم: \" این بدترین swearword است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The survey found almost 90 percent of people were offended by strong swearwords.
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی نشان داد که تقریباً 90 درصد از مردم از فحش های شدید رنجیده شده اند
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی نشان داد که تقریبا ۹۰ درصد مردم از swearwords قوی ناراحت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. You are not going to tell Joel the worst swearword in the world!
[ترجمه گوگل]قرار نیست بدترین فحش دنیا را به جوئل بگویی!
[ترجمه ترگمان]شما قرار نیست به جوئل بدترین آدم های دنیا را بگویید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And without emotion, all that is left of a swearword is the word itself, unlikely to soothe anyone's pain.
[ترجمه گوگل]و بدون احساس، تنها چیزی که از یک فحش باقی می ماند خود کلمه است، بعید است که درد کسی را تسکین دهد
[ترجمه ترگمان]و بدون هیچ احساسی، تنها چیزی که از یک swearword باقی می ماند، خود کلمه است، بعید است که درد کسی را تسکین دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید