swear to something

پیشنهاد کاربران

( informal ) to say that something is definitely true.
I think I put the keys back in the drawer, but I couldn't swear to it ( = I'm not completely sure ) .
بر چیزی صحه گذاشتن، چیزی را تایید کردن، شهادت دادن به چیزی، سوگند خوردن بر چیزی، مطمئن بودن.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال :
I think I put the keys back in the drawer, but I couldn't swear to it ( = I'm not completely sure ) .
فکر کنم کلیدها رو گذاشتن توی کشو، اما مطمئن نیستم.

بپرس