swastika

/ˈswɑːstɪkə//ˈswɒstɪkə/

معنی: صلیب شکسته المان نازی
معانی دیگر: (نشان) صلیب شکسته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a symbol consisting of a cross with four arms of equal length that are bent at right angles.

(2) تعریف: such a symbol, with clockwise arms, used to represent the German Nazi Party and the Third Reich.

جمله های نمونه

1. A flag with a swastika on a red background waved in the center of the muddy space surrounded by barracks.
[ترجمه گوگل]پرچمی با صلیب شکسته روی زمینه قرمز در مرکز فضای گل آلود احاطه شده توسط پادگان به اهتزاز درآمد
[ترجمه ترگمان]پرچمی با a بر روی یک پس زمینه قرمز در مرکز فضای گل آلود محصور شده توسط سربازخانه ها، تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The origin of the Swastika has become a source of speculation for western researchers throughout time.
[ترجمه گوگل]منشا سواستیکا در طول زمان به منبع حدس و گمان محققان غربی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]منشا این Swastika به منبعی از گمانه زنی برای محققان غربی در طول زمان تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the border, swastika flags fluttered from passport control and police sauntered to the car to demand identification.
[ترجمه گوگل]در مرز، پرچم‌های صلیب شکسته از روی کنترل گذرنامه به اهتزاز درآمدند و پلیس برای درخواست شناسایی به سمت خودرو حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]در مرز، پرچم های swastika از کنترل گذرنامه به اهتزاز در آمدند و پلیس به سمت اتومبیل رفت تا خواستار شناسایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the exception of the flag with the swastika, I do not remember colors other than gray.
[ترجمه گوگل]به جز پرچم با صلیب شکسته، رنگ های دیگری جز خاکستری را به خاطر ندارم
[ترجمه ترگمان]به استثنا پرچم با the، رنگ ها را به جز خاکستری به یاد نمی آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Swastika in both its configurations adorning the fence at the one-time residence in Athens of Schliemann, the founder of Troy.
[ترجمه گوگل]سواستیکا در هر دو پیکربندی خود، حصار اقامتگاه یکباره شلیمان، بنیانگذار تروا، در آتن را تزئین می کند
[ترجمه ترگمان]Swastika در هر دو پیکر بندی خود را در محل اقامت دائم در آتن (اشلیمن)، بنیانگذار (تروا)زینت داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To wear a swastika in 1981 was to say that something real was on the march again.
[ترجمه گوگل]پوشیدن سواستیکا در سال 1981 به این معنا بود که بگوییم چیزی واقعی دوباره در راهپیمایی است
[ترجمه ترگمان]برای پوشیدن a در سال ۱۹۸۱ به این معنا بود که چیز واقعی دوباره در حرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 198 you couldn't pass off wearing a swastika as a sick joke.
[ترجمه گوگل]در سال 198 نمی‌توانستید از پوشیدن صلیب شکسته به عنوان یک شوخی بیمار رد شوید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که تو نمی توانی به عنوان یک شوخی مسخره، جا به جا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was especially noticeable that no swastika banners were to be seen on houses where news of fallen relatives had been received.
[ترجمه گوگل]به ویژه قابل توجه بود که هیچ بنر سواستیکا در خانه هایی که اخبار مربوط به بستگان کشته شده دریافت شده بود، دیده نمی شد
[ترجمه ترگمان]به ویژه قابل توجه بود که هیچ پرچم swastika در خانه هایی دیده نمی شد که در آن خبره ای مربوط به خویشاوندان کشته شده دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A special presentation of the film From Swastika to Jim Crow begins at 7 p. m.
[ترجمه گوگل]ارائه ویژه فیلم از سواستیکا تا جیم کرو در ساعت 19 آغاز می شود متر
[ترجمه ترگمان]نمایش ویژه فیلم از Swastika تا جیم کرو در ساعت ۷ بعد از ظهر آغاز می شود متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With relieved swastika meanders however, some examples of affinity with comparable mosaics from sites possessing Orpheus pavements is apparent.
[ترجمه گوگل]با این حال، با پیچ و خم های تسکین یافته صلیب شکسته، نمونه هایی از قرابت با موزاییک های مشابه از سایت های دارای سنگفرش های اورفئوس آشکار است
[ترجمه ترگمان]با این حال، با meanders relieved، نمونه هایی از پیوستگی با موزائیک های قابل قیاس از سایت هایی که pavements Orpheus را دارا می باشند، آشکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jiajia Te Swastika net price for your ticket booking service extremely helpful!
[ترجمه گوگل]قیمت خالص Jiajia Te Swastika برای خدمات رزرو بلیط شما بسیار مفید است!
[ترجمه ترگمان]قیمت خالص واقعی سرویس رزرو بلیط خیلی مفید است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper lantern with the infamous swastika sign on it was doubtless a feature in many a home.
[ترجمه گوگل]این فانوس کاغذی با علامت صلیب شکسته بدنام روی آن بدون شک یکی از ویژگی های بسیاری از خانه ها بود
[ترجمه ترگمان]این فانوس کاغذی که روی آن نوشته بود بی شک در بسیاری از خانه ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jewel : I saw a guy with a swastika on his scooter helmet the other day.
[ترجمه گوگل]جواهر: روز پیش مردی را دیدم که یک صلیب شکسته روی کلاه اسکوترش داشت
[ترجمه ترگمان]یه نفر رو دیدم که اون روز کلاه ایمنی اش رو گذاشت کنار! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He told the Associated Press that the swastika was probably intended as a warning and expressed hope that it will persuade reasonable people to maintain a more substantive debate.
[ترجمه گوگل]او به آسوشیتدپرس گفت که صلیب شکسته احتمالاً به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شده بود و ابراز امیدواری کرد که افراد منطقی را متقاعد کند تا بحث های اساسی تر را ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]او به اسوشیتد پرس گفت احتمالا the به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شده است و ابراز امیدواری کرده است که مردم منطقی را متقاعد کند که بحث های اساسی تری را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صلیب شکسته المان نازی (اسم)
swastika

انگلیسی به انگلیسی

• ancient religious symbol or ornamental figure in the shape of a greek cross with the four arms bent at right angles; official emblem of the german nazi party and the third reich

پیشنهاد کاربران

واژه Swastika با تلفظ معمولی یا رایج سواستیکا قابل تفکیک به شکل زیر می باشد : Swast با تلفظ سواست یعنی جُداست و ika با تلفظ یکا جمع یک یعنی یک ها. حال باید دید یا فهمید که منظور خردمندان گم نام هندوی ماقبل
...
[مشاهده متن کامل]
ودا ها و اُپانیشاد های نوشتاری یعنی کاشفین چرخه تولد و مرگ که این نام را با استفاده از کلمات فارسی ماقبل اوستای نوشتاری برآن نهاده اند از سوا یا جدا بودن یک ها، واحد ها، یگان ها، فردیت ها یا افراد انسانی ( منجمله فردیت های نباتی و حیوانی ) چه بوده است؟ این سوال را میتوان بصورت زیر هم طرح نمود: آیا منِ یک فرزند انسانی در روند پیدایش یا به وجود آمدن از ترکیب نیمی از منِ پدر و نیمی از منِ مادر تولید میگردد یا اینکه من های فرزندان و والدین در آفرینش اولیه ملکوتی یا آسمانی همین دنیای به اصطلاح مادی یا فیزیکی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، بطور همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی و مستقل از هم و هرکدام بصورت زوجی ( زن و مرد خودی ) در نهایت کمال خوبی و زیبایی آفریده شده و از جاودانگی بر خوردار گردیده اند یا جملگی سلسله وار از نفس یا منِ یک موجود خیالی اوهامی تحت نام آدم؟ در زمینه کشف شهودی مولانا عارف بزرگ مسلمان و فارسی زبان مبنی بر اینکه نفوس نباتی کمال نفوس معدنی و نفوس حیوانی کمال نفوس نباتی و نفوس انسانی کمال نفوس حیوانی اند، حقیقت ندارد. خداوند متعال حقیقی و واقعی ( یعنی خدا از دیدگاه علمی و نه از دیدگاه دینی و فلسفی و عرفانی ) در آفرینش اولیه ( سرمدی، مبدئی و معادی ، ازلی و ابدی ) محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، کلیه نفوس نباتی و حیوانی و انسانی را از نفس واحد و بیکران خود آفریده و نه از نفس یک موجود خیالی اوهامی تحت نام آدم. نفس مجرد یعنی من و نه روح، نه روان، نه جان، نه فهم و عقل، نه هوش و نه آگاهی و نه خود آگاهی و نه چیز دیگری. سواستیکای هندوان و چلیپای ایرانیان حاکی از جاودانگی عشق و زندگی انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) بوده و می باشند. انسان امروز و آینده میتواند جدی تر از پیشینیان سوال زیر را طرح نماید و سعی کند تا حد توان دینی ، فلسفی ، عرفانی و علمی به آن یک پاسخ معقول و منطقی ارائه نماید: عشق و زندگی انسانی چگونه و از چه راهی و به کدام روش می توانند از جاودانگی برخوردار باشند؟ آیا راه و روش های ارائه شده توسط پیشینیان از قبیل گردش روان یا تناسخ ، قبض یا جدایی روح از بدن به اصطلاح مادی ، پریدن جان از قفس تنگ خاکی ، مهاجرت روان بین عالم ایده ها یا ماوراء طبیعت و عالم محسوسات یا طبیعت افلاطون، حقیقت دارند یا جملگی اوهامی اند و بریده از واقعیت؟

صلیب شکسته ( نشان آلمان نازی )
مثال:
He has a swastika tattoo on his arm.
او یک خالکوبی صلیب شکسته بر روی بازو اش دارد.
صلیب شکسته.
نشانه میهن پرستی که نازیسم هم از اون استفاده کرده و توی غرب وجهه بدی پیدا کرده.
خیلی جاها در مورد این کلمه خوندم همش متأسفانه تکراری بود و جواب نگرفتم اگه کسی می تونه جواب بده
تو همه نوشته ها این کلمرو به شکل سو آستی گفتن پس این پسوند کا چیه آخر کلمه ، میتونه بشکل سواس تیکا باشه یا سو آس تیکا که از اون حالت سانسکریتی در بیاد و معنی و مفهومش عوض شه
...
[مشاهده متن کامل]

یه سؤال دیگه اینکه این نماد اگر ریشه هندی و آسیایی داره پس چرا قدیمی ترین سوآستیکا تو اروپا پیدا شده و حتی از قدیم بین سرخپوستا و بومیای قاره آمریکا هم از این نماد استفاده میکردن
و یه چیز دیگه اونم اینکه پیدا شدن این نماد تو اروپا نظریه مهاجرت هندیار و به اروپا کاملا رد می کنه و شایدم یه نظریه جدید بوجود بیاد اونم مهاجرت اروپاییا به هند و آسیاست،
نظر شخصیه خودمم در مورد این کلمه آینه که از دو بخش تشکیل شده باشه
سوآس تیکا_ سوآس نمی دونم چی میشه ولی تیکارو میشه تیک، نشان، نماد، نشانه، علامت معنی کرد

سو آس تِکا
آرم و لوگویی که نازی ها استفاده میکردن
سواستیکا ( به سانسکریت: स्वस्तिक ) یا صلیب شکسته یا گردونه خورشید یک صلیب با شاخه های ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است که معمولاً با جهت افقی یا گوشه هایی با زاویه ۴۵ درجه است. در شکل هندی نقطه هایی در هر ربع آن قرار می دهند.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه �صلیب� در عبارت �صلیب شکسته� اشاره به صلیب مسیحی ندارد که در صورت شکسته شدن شکل متفاوتی به دست می آید، منظور صلیب ساده و اولیه ( و x ) است.
سواستیکا از واژه سانسکریت "Suvastika" مشتق شده و به معنای "هستی نیک" است. صلیب شکسته نشان بسیاری از چیزها، از جمله خورشید در آئین مهرپرستی و خوش اقبالی، سمساره و برهما در آیین هندو است.
در فرهنگ هندواروپایی، این نشان بر روی اشیا یا مردم ایجاد می شد تا برای آنان شانس خوب بیاورد. این نشان برای هزاران سال متداول بوده است. امروزه این نشان معمولاً در آثار هنری هندی و معماری کنونی و باستانی هندو و نیز در خرابه های شهر تاریخی تروآ دیده می شود. در روزگار باستان، صلیب شکسته در بین یونانی ها، هیتی ها، سومری ها، سلت ها و ایرانی ها استفاده می شد.
به علت استفاده حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان از این نماد، سواستیکا در جهان غرب به عنوان نماد نازیسم شناخته می شود و پس از جنگ جهانی دوم و شکست آلمان نازی، وجهه بدی در غرب پیدا کرده است.
نام
صلیب شکسته، سواستیکا، گردونهٔ مهر و گردونهٔ خورشید ( میترا ) چرخ گردون، چرخ روزگار از نام های این نماد هستند.
سواستیکا یک واژه سانسکریتی و آمیزه ای از دو واژه سو ( सु ) به معنی "خوب" و استی ( अस्ति ) به معنی "هست"، می باشد.
هندسه
صلیب شکست ها علامتی با شاخه های ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است که معمولاً با جهت افقی یا گوشه هایی با زاویه ۴۵ درجه است. این چلیپا می تواند زاویه ای غیر ۹۰ درجه داشته باشد؛ علاوه بر آن جهت گیری آن ( در جهت عقربه های ساعت / در خلاف جهت عقربه های ساعت ) می تواند نشان دهندهٔ دو مفهوم کاملاً جدا از هم باشد.

an ancient symbol in the form of an equal - armed cross with each arm continued at a right angle, used ( in clockwise form ) as the emblem of the German Nazi party
صلیب شکسته
چَلیپا، این نماد در واقع نماد کهن ایران باستان بوده که حزب نازی از آن استفاده کرد.

بپرس