sward

/ˈswɑːrd//swɔːd/

معنی: چمن، سطح چمنزار، تبدیل به مرغزار کردن
معانی دیگر: خاک پوشیده از چمن یا مرغ، مرغزار، کلوخ علف دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: grassy land or turf, or a section of such land.

جمله های نمونه

1. Clear leaves and other debris from the sward.
[ترجمه گوگل]برگ ها و سایر زباله ها را از شمشیر پاک کنید
[ترجمه ترگمان]برگ های پاک و آوار را از چمن پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sward is bared very closely.
[ترجمه گوگل]شمشیر خیلی نزدیک برهنه شده است
[ترجمه ترگمان]چمن زار از نزدیک برهنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An open sward was as smooth as any well - kept lawn.
[ترجمه گوگل]یک شمشیر باز مانند هر چمنی صاف بود
[ترجمه ترگمان]چمن زار باز هم مثل چمن صاف و صیقلی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A graceful creeper along the narrow strip of sward that edged the rice - field on our right.
[ترجمه گوگل]یک خزنده برازنده در امتداد نوار باریک شمشیر که مزرعه برنج را در سمت راست ما قرار داده بود
[ترجمه ترگمان]یک موجود زیبا و زیبا در امتداد نوار باریک چمن زار که مزارع برنج را به سمت راست ما می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A man's tongue is his sward. He who stirs another's porridge often burn his own.
[ترجمه گوگل]زبان مرد شمشیر اوست کسی که فرنی دیگری را هم می‌زند اغلب فرنی خودش را می‌سوزاند
[ترجمه ترگمان]زبان یک مرد چمن زار اوست او که معمولا فرنی دیگری را تکان می دهد، اغلب خودش را آتش می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The main snag is that damage usually goes unnoticed until large bare patches start to appear in the crop or sward.
[ترجمه گوگل]مشکل اصلی این است که آسیب معمولاً تا زمانی که لکه‌های لخت بزرگ در محصول ظاهر می‌شوند بدون توجه باقی می‌ماند
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی این است که آسیب معمولا نادیده گرفته می شود تا این که تکه های بزرگ برهنه شروع به ظاهر شدن در محصول یا چمن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the paddocks can be topped and harrowed after each grazing, a more even, tussock-free sward can be maintained.
[ترجمه گوگل]اگر بتوان بعد از هر چرای دام‌ها را در بالای آن قرار داد و آن‌ها را خراش داد، می‌توان یک دسته یکنواخت‌تر و بدون چنار را حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]اگر چراگاه ها را بتوان پس از هر یک از چراگاه رها کرد، چمن زاری آزاد حتی، را نیز می توان حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the west lawn a large motor mower progressed slowly across the sward shaving off the last half-millimetre of grass before perfection.
[ترجمه گوگل]در غرب چمن، یک ماشین چمن زنی موتوری بزرگ به آرامی در سراسر شمشیر پیش رفت و آخرین نیم میلی متر از چمن را قبل از کمال تراشید
[ترجمه ترگمان]در چمن غربی ماشین چمن زنی بزرگی داشت که به آرامی از چمن چمن زار نیم ساعت پیش از حد کمال رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A less direct method is to encourage the growth of clovers in the sward.
[ترجمه گوگل]یک روش کمتر مستقیم، تشویق رشد شبدر در شمشیر است
[ترجمه ترگمان]یک روش کم تر مستقیم، تشویق رشد of در چمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The further one can extend the grazing season in spring and autumn, without damage to soil or sward, the better.
[ترجمه گوگل]هرچه بتوان فصل چرا را در بهار و پاییز بدون آسیب رساندن به خاک یا شمشیر طولانی تر کرد، بهتر است
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر در فصل بهار و پاییز و بدون آسیب به خاک و یا چمن، بهتر باشد بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Second, there must be a constant supply of water to the sward even during long spells of dry weather.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، حتی در طلسم های طولانی هوای خشک، باید یک منبع دائمی آب برای شمشیر وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، حتی در طول مدت طولانی آب و هوای خشک، باید یک منبع آب دائمی برای چمن وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are used to cut up turf and consolidate a seed-bed, particularly after ploughing an old sward.
[ترجمه گوگل]از آنها برای بریدن چمن و تثبیت بستر بذر استفاده می شود، به ویژه پس از شخم زدن یک شمشیر قدیمی
[ترجمه ترگمان]آن ها برای قطع خاک و استحکام بس تر بذر، به ویژه پس از شخم کردن چمن زاری قدیمی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As all these, including buddleia, flower in their second year they soon supply more seeds to the young sward.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که همه اینها، از جمله بودلیا، در سال دوم خود گل می دهند، به زودی بذرهای بیشتری را به شمشیر جوان عرضه می کنند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که همه اینها، از جمله buddleia، گل در سال دوم به زودی تخم بیشتری را به چمن جوان می بخشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Light grazing or over grazing lead to deteriorative succession of artificial sward.
[ترجمه گوگل]چرای سبک یا چرای بیش از حد منجر به توالی زوال شمشیر مصنوعی می شود
[ترجمه ترگمان]چرای نور و یا چرای دام منجر به جانشینی deteriorative چمن مصنوعی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چمن (اسم)
arbor, grass, lawn, turf, sod, meadow, green, grass plot, prairie, greensward, sward

سطح چمنزار (اسم)
sward

تبدیل به مرغزار کردن (فعل)
sward

پیشنهاد کاربران

بپرس