swage

/sweɪdʒ//sweɪdʒ/

معنی: قالب یا پرس اهنگری، بشکل قالب در اوردن، قالب ریزی کردن
معانی دیگر: (آهن کاری سردوچکش کاری)، ماتریس خوشه، قالب خوشه، قالب شکل انداز، قرار، قالب و سنبه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tool used to bend and shape cold metal.

(2) تعریف: a die, stamp, or tool used to bend or shape metal with a hammer.

(3) تعریف: a metal block with grooves or holes used to shape metal objects that are difficult to work on an anvil; swage block.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: swages, swaging, swaged
مشتقات: swager (n.)
• : تعریف: to bend, shape, or taper (a metal object) by or as if by forging or swaging.

جمله های نمونه

1. And what would she have to swage her grief.
[ترجمه گوگل]و چه چیزی برای غم و اندوه خود دارد
[ترجمه ترگمان]و او چه خواهد شد که غم و اندوه خود را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This among them, transportation road of urban light swage carries a system ( LRT ) is most conspicuous.
[ترجمه گوگل]این در میان آنها، جاده حمل و نقل شهری سبک swage حمل یک سیستم (LRT) برجسته ترین است
[ترجمه ترگمان]این در میان آن ها، مسیر حمل و نقل نور شهری دارای سیستم (LRT)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A flat faced swage or hammer used by blacksmiths.
[ترجمه گوگل]چکش یا چکش با صورت صاف که آهنگرها از آن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]یک چکش یا چکش که توسط آهنگران به کار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Flatter: a flat faced swage or hammer used by blacksmiths.
[ترجمه گوگل]مسطح: چکش یا چکش با صورت صاف که آهنگرها از آن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]Flatter: یک چکش یا چکش آبی که توسط آهنگران به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rainwater id drained into upper water through storm sewer, and the capacity of swage treatment reaches 2000 tons.
[ترجمه گوگل]شناسه آب باران از طریق فاضلاب طوفان به آبهای فوقانی تخلیه می شود و ظرفیت تصفیه فاضلاب به 2000 تن می رسد
[ترجمه ترگمان]اب باران از طریق اگوی طوفان به آب بالایی رسید و ظرفیت درمان swage به ۲۰۰۰ تن رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The retrofitting of control system for gypsum centrifuge in swage treatment system of a copper smelter acid plant is described.
[ترجمه گوگل]مقاوم سازی سیستم کنترل برای سانتریفیوژ گچ در سیستم تصفیه آب یک کارخانه اسید ذوب مس توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]بازسازی سیستم کنترل برای سانتریفیوژ سنگ گچ در سیستم درمانی swage یک کارخانه ذوب مس توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Test, selection and application of porcelain filter in the swage treatment system of a copper smelter acid plant are described.
[ترجمه گوگل]آزمایش، انتخاب و کاربرد فیلتر چینی در سیستم تصفیه سوآج کارخانه اسید ذوب مس تشریح شده است
[ترجمه ترگمان]تست، انتخاب و کاربرد فیلتر چینی در سیستم تصفیه swage یک کارخانه ذوب مس به شرح زیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Press the Foot Switch to close the head and perform the swage.
[ترجمه گوگل]سوئیچ پا را فشار دهید تا سر بسته شود و swage انجام شود
[ترجمه ترگمان]دستگاه تعویض را فشار دهید تا سر را ببندید و the را اجرا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results: 30 child patients wore the transparent pressure - swage space maintainer and there was no adverse reaction.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: 30 بیمار کودک از نگهدارنده فضای فشاری شفاف استفاده کردند و هیچ واکنش نامطلوبی نداشتند
[ترجمه ترگمان]نتایج: ۳۰ بیمار کودک تحت فشار شفاف space قرار گرفتند و هیچ واکنش معکوس وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The once prosperous area is filled with trash and swage sewage and lacks electricity.
[ترجمه گوگل]منطقه زمانی مرفه پر از زباله و فاضلاب است و برق ندارد
[ترجمه ترگمان]این منطقه که زمانی پر رونق است، مملو از زباله و فاضلاب swage است و فاقد برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When swaging vinyl-sheathed wire rope, always retract sheathing to reveal wire rope before proceeding to swage.
[ترجمه گوگل]هنگام چرخاندن طناب سیمی با غلاف وینیل، همیشه غلاف را جمع کنید تا طناب سیمی نمایان شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که طناب سیمی vinyl - غلاف شده، همیشه قبل از رفتن به swage، پوشش را پس می گیرد تا طناب سیمی را آشکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قالب یا پرس اهنگری (اسم)
swage

بشکل قالب در اوردن (فعل)
swage

قالب ریزی کردن (فعل)
found, swage

انگلیسی به انگلیسی

• tool used for shaping cold metal; die or stamp used to shape metal with a hammer; swage block, perforated metal block for creating metal shapes that are difficult to make using an anvil
shape or bend metal by means of a swage

پیشنهاد کاربران

( پزشکی ) انتهای سوزن بخیه که دور نخ بخیه پرس شده است.

بپرس