1. a swag of letters to read
یک عالمه نامه برای خواندن
2. Another night I dragged my swag about fifteen feet outside the flock and fell into unconsciousness.
[ترجمه گوگل]یک شب دیگر چنگکم را حدود پانزده فوت به بیرون از گله کشیدم و بیهوش شدم
[ترجمه ترگمان]یک شب دیگر من swag را در حدود پانزده قدم بیرون از گله کشیدم و به بی هوشی افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Grapevines swag down from overhead, and tree roots are crumbling the bricks.
[ترجمه گوگل]انگورها از بالای سر به پایین می ریزند و ریشه های درختان در حال فرو ریختن آجرها هستند
[ترجمه ترگمان]Grapevines پرده را از بالای سرشان پایین می آورد و ریشه های درخت در حال فروریختن آجرها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Garden machinery is the most popular swag - a grass-cutting tractor costs over £000.
[ترجمه گوگل]ماشینآلات باغی محبوبترین ماشینها هستند - یک تراکتور چمنبر بیش از 000 پوند هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]ماشین آلات باغ محبوب ترین فیلم است - یک تراکتور برای برش علف بیش از ۲۰۰۰ پوند هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Stitch braid to the top edge of the swag between the pleats.
[ترجمه گوگل]قیطان را به لبه بالایی سواگ بین چینها بدوزید
[ترجمه ترگمان]braid را مرتب می کردند و braid را در حاشیه آن جمع می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The swag leads to a wall outlet where the fan is plugged in.
[ترجمه گوگل]سواگ به پریز دیواری منتهی می شود که در آن فن به برق وصل است
[ترجمه ترگمان]سرقت به یک خروجی دیواری منتهی می شود که در آن پنکه به پریز برق متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To waltz Matilda is to carry a swag.
[ترجمه گوگل]والس ماتیلدا به معنای حمل چماق است
[ترجمه ترگمان]برای این که waltz یلدا را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sleep under the stars in an Aussie-style swag bed or sleeping roll given a chic upgrade with a canopied futon-style platform base.
[ترجمه گوگل]زیر ستارهها در یک تخت خواب یا رول خواب به سبک استرالیایی بخوابید که با یک پایه سکویی به سبک فوتون سایباندار ارتقا یافته است
[ترجمه ترگمان]خوابیدن زیر ستاره ها در بس تر swag با سبک بالی و یا غلت خوردن شیک با یک پایگاه فضایی به سبک futon به روز رسانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A man camp up one evening, humping his swag.
[ترجمه گوگل]مردی در یک روز غروب اردو زد و چماق هایش را قوز کرد
[ترجمه ترگمان]یه شب یه مرد رو با گرفتن his اردو زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Between him and Stevenson, Washington has swag to spare.
[ترجمه گوگل]بین او و استیونسون، واشنگتن باید از تقلب در امان باشد
[ترجمه ترگمان]بین او و استیون سن، واشنگتن حق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Can't we swag a fax machine and get it to this guy?
[ترجمه گوگل]آیا نمیتوانیم یک دستگاه فکس را به دست این یارو ببریم؟
[ترجمه ترگمان]نمی شه یه ماشین فکس به ما بده و به این یارو برسیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Attach webbing tape to the top edge of tails on the lining side, in the same way as for the swag.
[ترجمه گوگل]نوار تار را به لبه بالای دم در سمت آستر وصل کنید، به همان روشی که برای سواگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نوار چسب دار را به لبه بالایی دم وصل کنید، به همان شکل که در طرف پرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tom, something's always told me we'd never get holt of that swag. "
[ترجمه گوگل]تام، همیشه چیزی به من میگفت که ما هرگز از آن سواچ دست نخواهیم گرفت "
[ترجمه ترگمان]تام، همیشه به من می گفت که ما هرگز دستم ون به اون طلا نمی رسه \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Every morning, it is a tussle between staying in my swag ( bed ) or a hike.
[ترجمه گوگل]هر روز صبح، این کشمکش بین ماندن در چماق من (تخت) یا پیاده روی است
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح، نزاع بین staying و یا پیاده روی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید