swag

/swæɡ//swæɡ/

معنی: کوله پشتی، گودال، تاب دادن، بنوسان دراوردن، تاب خوردن، تلوتلو خوردن
معانی دیگر: (عامیانه) مقدار زیاد، یک عالمه، پس و پیش رفتن، تلوتلو خوردن، لقیدن، لقاندن، یک وری شدن، آویخته شدن، آویزان شدن، تکان، یک وری شدگی، هر گونه آذین آویخته، با تزیینات آویزان زینت کردن، (خودمانی) مال دزدی، پول سرقت شده، غارت، یغما، (استرالیا) بقچه ی لباس (مال کارگران دوره گرد)، تاب خوردن تلوتلو خوردن، استخر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a decorative curtain or other hanging, usu. draped in a curve from one point to another.

(2) تعریف: (slang) stolen goods or money; loot.
مشابه: loot, plunder
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: swags, swagging, swagged
(1) تعریف: to decorate or hang with a swag or swags.

(2) تعریف: to hang in a curve or curves from point to point.
مشابه: drape

جمله های نمونه

1. a swag of letters to read
یک عالمه نامه برای خواندن

2. Another night I dragged my swag about fifteen feet outside the flock and fell into unconsciousness.
[ترجمه گوگل]یک شب دیگر چنگکم را حدود پانزده فوت به بیرون از گله کشیدم و بیهوش شدم
[ترجمه ترگمان]یک شب دیگر من swag را در حدود پانزده قدم بیرون از گله کشیدم و به بی هوشی افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Grapevines swag down from overhead, and tree roots are crumbling the bricks.
[ترجمه گوگل]انگورها از بالای سر به پایین می ریزند و ریشه های درختان در حال فرو ریختن آجرها هستند
[ترجمه ترگمان]Grapevines پرده را از بالای سرشان پایین می آورد و ریشه های درخت در حال فروریختن آجرها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Garden machinery is the most popular swag - a grass-cutting tractor costs over £000.
[ترجمه گوگل]ماشین‌آلات باغی محبوب‌ترین ماشین‌ها هستند - یک تراکتور چمن‌بر بیش از 000 پوند هزینه دارد
[ترجمه ترگمان]ماشین آلات باغ محبوب ترین فیلم است - یک تراکتور برای برش علف بیش از ۲۰۰۰ پوند هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stitch braid to the top edge of the swag between the pleats.
[ترجمه گوگل]قیطان را به لبه بالایی سواگ بین چین‌ها بدوزید
[ترجمه ترگمان]braid را مرتب می کردند و braid را در حاشیه آن جمع می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The swag leads to a wall outlet where the fan is plugged in.
[ترجمه گوگل]سواگ به پریز دیواری منتهی می شود که در آن فن به برق وصل است
[ترجمه ترگمان]سرقت به یک خروجی دیواری منتهی می شود که در آن پنکه به پریز برق متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To waltz Matilda is to carry a swag.
[ترجمه گوگل]والس ماتیلدا به معنای حمل چماق است
[ترجمه ترگمان]برای این که waltz یلدا را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sleep under the stars in an Aussie-style swag bed or sleeping roll given a chic upgrade with a canopied futon-style platform base.
[ترجمه گوگل]زیر ستاره‌ها در یک تخت خواب یا رول خواب به سبک استرالیایی بخوابید که با یک پایه سکویی به سبک فوتون سایبان‌دار ارتقا یافته است
[ترجمه ترگمان]خوابیدن زیر ستاره ها در بس تر swag با سبک بالی و یا غلت خوردن شیک با یک پایگاه فضایی به سبک futon به روز رسانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A man camp up one evening, humping his swag.
[ترجمه گوگل]مردی در یک روز غروب اردو زد و چماق هایش را قوز کرد
[ترجمه ترگمان]یه شب یه مرد رو با گرفتن his اردو زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Between him and Stevenson, Washington has swag to spare.
[ترجمه گوگل]بین او و استیونسون، واشنگتن باید از تقلب در امان باشد
[ترجمه ترگمان]بین او و استیون سن، واشنگتن حق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can't we swag a fax machine and get it to this guy?
[ترجمه گوگل]آیا نمی‌توانیم یک دستگاه فکس را به دست این یارو ببریم؟
[ترجمه ترگمان]نمی شه یه ماشین فکس به ما بده و به این یارو برسیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Attach webbing tape to the top edge of tails on the lining side, in the same way as for the swag.
[ترجمه گوگل]نوار تار را به لبه بالای دم در سمت آستر وصل کنید، به همان روشی که برای سواگ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نوار چسب دار را به لبه بالایی دم وصل کنید، به همان شکل که در طرف پرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tom, something's always told me we'd never get holt of that swag. "
[ترجمه گوگل]تام، همیشه چیزی به من می‌گفت که ما هرگز از آن سواچ دست نخواهیم گرفت "
[ترجمه ترگمان]تام، همیشه به من می گفت که ما هرگز دستم ون به اون طلا نمی رسه \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every morning, it is a tussle between staying in my swag ( bed ) or a hike.
[ترجمه گوگل]هر روز صبح، این کشمکش بین ماندن در چماق من (تخت) یا پیاده روی است
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح، نزاع بین staying و یا پیاده روی صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کوله پشتی (اسم)
pack, backpack, knapsack, swag, pack sack

گودال (اسم)
hole, swag, grave, trench, pit, cavern, puddle, cavity, sinkhole, fossa, fosse, fovea, vesicle, sinus, graben

تاب دادن (فعل)
swing, swag, twist

به نوسان دراوردن (فعل)
swag

تاب خوردن، تلوتلو خوردن (فعل)
swag

انگلیسی به انگلیسی

• decorative curtain or other hanging draped in a curve from two points; loot, stolen goods (slang); swagman's pack or bundle containing personal belongings (australian)
walk unsteadily, sway; droop, sag; travel around carrying one's personal belongings in a pack or swag (australian)

پیشنهاد کاربران

هدیه
Swag refers to a person’s confidence and style. It can also refer to the way someone presents themselves or carries themselves.
اعتماد به نفس و سبک افراد.
همچنین می تواند به شیوه ای که شخص خود را نشان می دهد یا رفتار می کند اشاره داشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
He’s got so much swag, he always looks cool.
A person might compliment someone’s outfit by saying, “You’re rocking that swag. ”
A teenager might say, “I need to work on my swag before the school dance. ”

In the context of tips, “swag” refers to a generous or impressive tip. It implies that the tip is cool or stylish.
انعام سخاوتمندانه یا چشمگیر.
به این معنی که آن انعام معرکه یا قابل توجه است.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
A customer might say to a server, “You provided excellent service, here’s some swag for you. ”
A patron might say to a bartender, “That cocktail was amazing, here’s some swag as a thank you. ”
A customer might say to a taxi driver, “You got me to my destination quickly and safely, here’s some swag for your excellent driving. ”

Swag refers to free promotional items or merchandise that is given away, often as a form of advertising or to create brand awareness. It can also be used to describe a cool or stylish demeanor.
اقلام یا کالاهای تبلیغاتی رایگانی که اغلب به عنوان نوعی تبلیغات یا ایجاد آگاهی از برند ارائه می شود، هدایای تبلیغاتی
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین می توان از آن برای توصیف یک رفتار باحال یا شیک و با سلیقه استفاده کرد.
مثال ها؛
For example, at a trade show, companies might hand out swag like pens, keychains, or tote bags with their logo on them.
A celebrity might receive swag bags filled with luxury goods at an awards show.
A person might say, “He walked into the party with swag, wearing expensive clothes and exuding confidence. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-reward/
You got a swag on
تیپ خفنی زدی
اعتماد بنفس شیک
حدس تخمی تخیلی
استایل و رفتار خوب داشتن
معنی عامیانه ایی که داره و به کار میره، به معنای شاخ و باحال و گنگ هستش
کالاهای تبلیغاتی یا بازاریابی رایگان
اصطلاح عامیانه ای که مخفف "Stuff We All Get " است و معمولا به کالاهای تبلیغاتی یا بازاریابی رایگان اشاره دارد که شرکت ها یا محصولات آنها را تبلیغ می کنند.
همون شاخ خودمون
فکر کنم به معنی کالاهای تبلیغاتی هم هست.
بی خیال ، فارغ البال
SWAG is an acronym meaning "Stuff We All Get. " The term was created by convention regulars to describe all the stuff they get whenever they go to conventions. There's good SWAG ( cool freebies, drinks, etc. ) and bad SWAG ( flyers, useless information printouts, ads, and business cards ) .
...
[مشاهده متن کامل]

SWAG is not to be confused with "swag" which is abbreviated from "swagger". "swag" in this context is used to describe a style, a strut, a brag, a boast, or a vaunt.
Geek 1: I just got back from E3!
Geek 2: Cool! So did you get anything?
Geek 1: Mostly SWAG.
Fan 1: I'm going to a large Star Wars convention this weekend. Want to go?
Fan 2: Sure. Is there going to be SWAG?
Fan 3: Definitely!

Swag در اصل نزدیک به ۱۰۰ تا معنی داره که اگر یک امریکایی از کلمه swag استفاده بکنه یعنی داره درباره یه چیزه باحال حرف میزنه

برند - آرم - مارک تجاری
در اصطلاحات تجاری کاربرد دارد.
▶️The most used word in the whole fucking universe. Douche bags use it, your kids use it, your mail man uses it, and your fucking dog uses it. If you got swag, you generally wear those shitty hats side way, and your ass hanging out like a fucking goof cause your pants are half way down your white ass legs. To break down the word, it means ( Secretly We Are Gay ) . It is also a word that means to represent yourself/ the way you represent yourself, baggy clothes, shitty hats, small penis and basically a way to say your afraid to come out of the closet.
...
[مشاهده متن کامل]

Assface Magee: I got so much swag
Darrel: You got so much dick in your ass
Assface Magee: Fuck you, SWAG
.
۱. پول یا وسیله ی دزدیده شده
۲. چادر خواب
۳. اگه swag پوشیدین ( دارین ) در واقع کلاه لبه دار دارین و شلوار بگ و اینجور تیپا
۴. a military acronym meaning scientific wild - ass guess
i took a SWAG at it and i say it's about 200 yards away.
۵. SWAG stands for Stuff We All Get, typically when attending an expo or trade show. You get SWAG when people at booths hand out free stuff like pens, prizes, etc.
Look at all of this SWAG!

Swag .
به معنی خوشتیپ بودن هم هست .
Do I have swag
Stuff we all get
تمام چیزی هایی که داریم.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس