■ مترادف با suck :
مِک، مِکیدن، مِک زدن، شیر دوشی، شیره ی کسی ( یا چیزی ) را کشیدن، در دهان نگه داشتن و حل کردن
••••••••
■ گَنده دماغ - عوضی - ناکس - ناتو - مرد رِند - حُقّه باز - کَلَک - پُر اِفاده
( عامیانه: ) ۲دَره باز
مِک، مِکیدن، مِک زدن، شیر دوشی، شیره ی کسی ( یا چیزی ) را کشیدن، در دهان نگه داشتن و حل کردن
••••••••
■ گَنده دماغ - عوضی - ناکس - ناتو - مرد رِند - حُقّه باز - کَلَک - پُر اِفاده
( عامیانه: ) ۲دَره باز