🔸 معادل فارسی: 
حبس قطعی / زندان ادامه دار / حکم زندان تثبیت شده
در زبان حقوقی و قضایی:
اشاره به حالتی که حکم زندان توسط دادگاه تأیید، تمدید، یا تثبیت شده باشد—چه در مرحله ی اعتراض، چه در اجرای حکم
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( قضایی – تأیید حکم ) :**
توصیف وضعیتی که در آن دادگاه، حکم زندان را پس از بررسی اعتراض یا تجدیدنظر تأیید می کند
مثال: The appellate court issued a sustained jail ruling.
دادگاه تجدیدنظر حکم زندان را تأیید کرد.
2. ** ( اجرایی – ادامه ی بازداشت ) :**
در برخی موارد، ممکن است به تمدید بازداشت موقت یا ادامه ی حبس اشاره کند، به ویژه در مراحل پیش از محاکمه
مثال: The judge ordered sustained jail pending trial.
قاضی ادامه ی بازداشت تا زمان دادگاه را دستور داد.
3. ** ( استعاری – محکومیت تثبیت شده ) :**
در گفتار رسانه ای یا غیررسمی، ممکن است به زندان طولانی مدت یا غیرقابل تغییر اشاره داشته باشد
مثال: He’s facing sustained jail time for repeated offenses.
به خاطر تخلفات مکرر با حکم قطعی زندان مواجهه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
confirmed imprisonment – upheld sentence – extended detention – affirmed incarceration  
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در نظام حقوقی ایران، معادل هایی مثل �حبس تعزیری قطعی�، �تمدید بازداشت�، یا �تأیید حکم زندان� بسته به مرحله ی دادرسی به کار می روند.
در رسانه ها، این اصطلاح ممکن است برای تأکید بر قطعی بودن یا طولانی بودن محکومیت استفاده شود.
حبس قطعی / زندان ادامه دار / حکم زندان تثبیت شده
در زبان حقوقی و قضایی:
اشاره به حالتی که حکم زندان توسط دادگاه تأیید، تمدید، یا تثبیت شده باشد—چه در مرحله ی اعتراض، چه در اجرای حکم
... [مشاهده متن کامل]
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( قضایی – تأیید حکم ) :**
توصیف وضعیتی که در آن دادگاه، حکم زندان را پس از بررسی اعتراض یا تجدیدنظر تأیید می کند
مثال: The appellate court issued a sustained jail ruling.
دادگاه تجدیدنظر حکم زندان را تأیید کرد.
2. ** ( اجرایی – ادامه ی بازداشت ) :**
در برخی موارد، ممکن است به تمدید بازداشت موقت یا ادامه ی حبس اشاره کند، به ویژه در مراحل پیش از محاکمه
مثال: The judge ordered sustained jail pending trial.
قاضی ادامه ی بازداشت تا زمان دادگاه را دستور داد.
3. ** ( استعاری – محکومیت تثبیت شده ) :**
در گفتار رسانه ای یا غیررسمی، ممکن است به زندان طولانی مدت یا غیرقابل تغییر اشاره داشته باشد
مثال: He’s facing sustained jail time for repeated offenses.
به خاطر تخلفات مکرر با حکم قطعی زندان مواجهه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در نظام حقوقی ایران، معادل هایی مثل �حبس تعزیری قطعی�، �تمدید بازداشت�، یا �تأیید حکم زندان� بسته به مرحله ی دادرسی به کار می روند.
در رسانه ها، این اصطلاح ممکن است برای تأکید بر قطعی بودن یا طولانی بودن محکومیت استفاده شود.