1. He mistakenly ascribes the expression "survival of the fittest" to Charles Darwin.
 [ترجمه گوگل]او به اشتباه تعبیر «بقای شایسته ترین ها» را به چارلز داروین نسبت می دهد 
[ترجمه ترگمان]او به اشتباه این عبارت \"بقای مناسب ترین\" را برای چارلز داروین قایل می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. The law of the survival of the fittest was not made by man.
 [ترجمه گوگل]قانون بقای توانا توسط انسان ساخته نشده است 
[ترجمه ترگمان]قانون زنده ماندن توسط انسان ساخته نشده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Survival of the fittest Firms unable to compete in the new marketplace will fail.
 [ترجمه گوگل]بقای قوی ترین شرکت هایی که قادر به رقابت در بازار جدید نیستند شکست خواهد خورد 
[ترجمه ترگمان]بقای مناسب ترین شرکت ها که قادر به رقابت در بازار جدید نیستند شکست خواهند خورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. It is survival of the fittest out there and if I had to do it again I believe I would.
 [ترجمه گوگل]این بقای قوی ترین هاست و اگر مجبور باشم دوباره این کار را انجام دهم، معتقدم که انجام می دهم 
[ترجمه ترگمان]اگر مجبور بودم دوباره این کار را انجام دهم، نجات پیدا می کردم و اگر مجبور بودم دوباره این کار را انجام دهم، فکر می کنم که این کار را می کردم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. They call it survival of the fittest, although it's their own survival they are now worried about.
 [ترجمه گوگل]آنها آن را بقای بهترینها مینامند، هرچند که اکنون نگران بقای خودشان هستند 
[ترجمه ترگمان]آن ها بقای مناسب ترین را حفظ می کنند، اگر چه بقای خود آن ها در حال حاضر نگران آن است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Skiing involves the survival of the fittest.
 [ترجمه گوگل]اسکی مستلزم بقای بهترین هاست 
[ترجمه ترگمان]اسکی شامل بقای شایسته ترین فرد است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The society is the reality brutal survival of the fittest.
 [ترجمه گوگل]جامعه واقعیت بقای بی رحمانه ترین هاست 
[ترجمه ترگمان]جامعه بقای وحشیانه اصلح است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Survival of the fittest, this one is the law of competition the market.
 [ترجمه گوگل]بقای بهترین ها، این قانون رقابت در بازار است 
[ترجمه ترگمان]بقای شایسته ترین، این یکی قانون رقابت در بازار است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Our philosophy is: the survival of the fittest - only suitable for the design and marketing strategy.
 [ترجمه گوگل]فلسفه ما این است: بقای بهترین ها - فقط برای استراتژی طراحی و بازاریابی مناسب است 
[ترجمه ترگمان]فلسفه ما عبارت است از: بقا of - تنها برای طراحی و استراتژی بازاریابی مناسب است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The British philosopher Herbert Spencer described this struggle as "survival of the fittest. " But biologists use the term "natural selection" to describe the evolutionary process.
 [ترجمه گوگل]هربرت اسپنسر، فیلسوف بریتانیایی، این مبارزه را "بقای شایسته ترین ها" توصیف کرد اما زیست شناسان از اصطلاح "انتخاب طبیعی" برای توصیف روند تکاملی استفاده می کنند 
[ترجمه ترگمان]هربرت اسپنسر فیلسوف انگلیسی این مبارزه را \"بقای مناسب ترین\" توصیف کرد، اما زیست شناسان از عبارت \"انتخاب طبیعی\" برای توصیف روند تکاملی استفاده می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Sometimes we have to obey the theory of survival of the fittest.
 [ترجمه گوگل]گاهی اوقات باید از نظریه بقای بهترین ها تبعیت کنیم 
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ما باید از نظریه بقای شایسته ترین فرد پیروی کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Isn't our business about the survival of the fittest?
 [ترجمه گوگل]آیا کسب و کار ما در مورد بقای بهترین ها نیست؟ 
[ترجمه ترگمان]کار ما در مورد بقا و بقا نیست؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The survival of the fittest is the rule of the game.
 [ترجمه گوگل]بقای بهترین ها قاعده بازی است 
[ترجمه ترگمان]بقای شایسته ترین قانون بازی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Fourth the survival of the fittest also give high - quality business opportunities.
 [ترجمه گوگل]چهارم، بقای بهترین ها نیز فرصت های تجاری با کیفیت بالا را به شما می دهد 
[ترجمه ترگمان]چهارم بقای اصلح نیز به فرصت های کسب وکار با کیفیت بالا می پردازد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید