surrounded by

پیشنهاد کاربران

فراگرفته شده ، در بر گرفته ، محصور شده
It was surrounded by beauty and greatness, yet it was just a small and ugly fragment of rock.
‏اطرافش را زیبایی و عظمت فراگرفته بود، اما او فقط قطعه ی کوچک و زشت سنگی بود.
Surrounded by enemy : محاصره شده توسط دشمن
Surrounded by native speakers : در میان بومیان
Surrounded by pussy : غرق در کس
در احاطه ی، در محاصره ی، در حصارِ، محصور در، احاطه شده با، در میانِ

بپرس