surrey

/ˈsɜːri//ˈsʌri/

(سده ی 19) کالسکه ی چهار چرخه، درشکه، ساری (شاعر انگلیسی)، شهرستان سری (در جنوب خاوری انگلیس)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: surreys
• : تعریف: a lightweight horse-drawn carriage with four wheels and two seats, each of which accommodates two people.
مشابه: carriage

جمله های نمونه

1. He grew up in the comfort of the Surrey stockbroker belt.
[ترجمه گوگل]او در آسایش کمربند دلال سهام ساری بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]او در آرامش کمربند ساری بزرگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He commuted daily between London and Surrey.
[ترجمه گوگل]او روزانه بین لندن و ساری رفت و آمد داشت
[ترجمه ترگمان]او هر روز بین لندن و ساری به گردش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Surrey team were given a warning last year for repeated offences.
[ترجمه گوگل]تیم ساری سال گذشته به دلیل تخلفات مکرر اخطار داده شد
[ترجمه ترگمان]تیم ساری در سال گذشته به خاطر جرم های مکرر هشدار داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Welcome to our little corner of Surrey.
[ترجمه گوگل]به گوشه کوچک ما در ساری خوش آمدید
[ترجمه ترگمان]به گوشه کوچولوی سوری ما خوش آمدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They've just bought an 18th-century pile in Surrey.
[ترجمه گوگل]آنها به تازگی یک توده قرن هجدهم در ساری خریده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک توده قرن ۱۸ در ساری خریدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Surrey have been building up an impregnable lead in this season's County Championship.
[ترجمه گوگل]ساری در مسابقات قهرمانی کانتی این فصل یک برتری تسخیرناپذیر ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]در مسابقات قهرمانی این فصل، ساری یک رهبری غیرقابل تسخیر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the Earl of Surrey died in 134he left no direct heir.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ارل ساری در سال 134 درگذشت، هیچ وارث مستقیمی از خود بر جای نگذاشت
[ترجمه ترگمان]وقتی ارل آو ساری در سال ۱۳۴ درگذشت، او هیچ وارثی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Traces still remain of the long-defunct Surrey Iron Railway.
[ترجمه گوگل]هنوز آثاری از راه‌آهن آهنی سوری که مدت‌ها کارکرده بود باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]هنوز بقایای راه آهن از بین رفته است که از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People living in Surrey Street say they are tired of an unhealthy eyesore in their midst.
[ترجمه گوگل]مردمی که در خیابان ساری زندگی می کنند می گویند که از یک چشم ناسالم در میان خود خسته شده اند
[ترجمه ترگمان]مردمی که در ساری زندگی می کنند می گویند که از an ناسالم در میان آن ها خسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Joey Benjamin was the pick of the Surrey bowlers with four for 79 off 29 overs.
[ترجمه گوگل]جوی بنجامین با 79 امتیاز از 29 اور، انتخابی بود که با 4 بولر ساری انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]\"جوی بنجامین\" (جویی بنجامین)، برنده چهار توپ گیران سوری با کسب چهار ویکت در ۲۹ اور ۲۹ اور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Surrey had made 92 for three when Stuart suddenly declared - we thought he had gone mad.
[ترجمه گوگل]ساری 92 برای سه ساخته بود که استوارت ناگهان اعلام کرد - ما فکر کردیم او دیوانه شده است
[ترجمه ترگمان]ساری برای سه سال آماده کرده بود که استوارت ناگهان اعلام کرد که او دیوانه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Harris faces a tough opener against fast improving Surrey youngster Tim Garner at noon on the opening day.
[ترجمه گوگل]هریس در ظهر روز افتتاحیه در مقابل تیم گارنر جوان در حال بهبود سریع ساری با یک بازکننده سخت روبرو می شود
[ترجمه ترگمان]هریس در روز افتتاحیه در روز افتتاحیه، در برابر بهبود سریع تیم ملی سوری (سوری)روبرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This training structure is in place in the Surrey and West Sussex area where there is a strong orientation towards counselling skills.
[ترجمه گوگل]این ساختار آموزشی در منطقه ساری و ساسکس غربی وجود دارد که در آن جهت گیری قوی به سمت مهارت های مشاوره وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این ساختار آموزشی در منطقه غربی و غربی ساسکس، جایی که گرایش قوی به سمت مهارت های مشاوره وجود دارد، انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ian Beckett, the deputy chief constable of Surrey, has been cleared of indecently assaulting two female colleagues.
[ترجمه گوگل]ایان بکت، معاون پلیس ساری، از تجاوز ناشایست به دو همکار زن تبرئه شد
[ترجمه ترگمان]ایان بکت، معاون رئیس سوری، از این موضوع به خاطر تجاوز به دو نفر از همکارای زن پاک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• four-wheeled horse-drawn carriage

پیشنهاد کاربران

بپرس