surplus value

/ˈsɝːpləsˈvæljuː//ˈsɜːpləsˈvæljuː/

(اقتصاد مارکسیسی) ارزش اضافی (فزونی ارزش کالای تولید شده برمزد کارگر)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in Marxist theory, the difference between the value of the products of a worker's labor and the wage he or she receives, which constitutes the profit made by a capitalist owner of land, a factory, or the like.

جمله های نمونه

1. The difference between the two is the surplus value which the capitalist can extract from the workers.
[ترجمه گوگل]تفاوت این دو در ارزش اضافی است که سرمایه دار می تواند از کارگران استخراج کند
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین این دو مقدار مازاد است که سرمایه داری می تواند از کارگران استخراج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The state then determines how this surplus value will be used to serve its objectives and to provide goods to certain actors.
[ترجمه گوگل]سپس دولت تعیین می کند که چگونه از این ارزش اضافی برای خدمت به اهداف خود و ارائه کالا به بازیگران خاص استفاده شود
[ترجمه ترگمان]سپس دولت مشخص می کند که چگونه این مقدار مازاد برای خدمت به اهداف خود و ارائه کالا به فعالان خاص استفاده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Political intervention is needed to realize absolute surplus value.
[ترجمه گوگل]مداخله سیاسی برای تحقق ارزش اضافی مطلق لازم است
[ترجمه ترگمان]برای درک ارزش مازاد مطلق، مداخله سیاسی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Or how much surplus value must be extracted to make labor cheap?
[ترجمه گوگل]یا چه مقدار ارزش اضافی باید استخراج کرد تا نیروی کار ارزان شود؟
[ترجمه ترگمان]یا اینکه چقدر ارزش مازاد باید استخراج شود تا کار ارزان باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this political economy, surplus value is accumulated by the state, not by individuals.
[ترجمه گوگل]در این اقتصاد سیاسی، ارزش اضافی توسط دولت انباشته می شود، نه توسط افراد
[ترجمه ترگمان]در این اقتصاد سیاسی، ارزش افزوده توسط دولت جمع می شود، نه توسط افراد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. From these assumptions we can readily understand surplus value.
[ترجمه گوگل]از این مفروضات می توانیم به راحتی ارزش اضافی را درک کنیم
[ترجمه ترگمان]از این فرضیات می توانیم به آسانی ارزش مازاد را درک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although Karl Marx's formulation of the theory of surplus value was more sophisticated, his debt to Hodgskin is unmistakable.
[ترجمه گوگل]اگرچه فرمول‌بندی کارل مارکس از نظریه ارزش اضافی پیچیده‌تر بود، اما بدهی او به هاجسکین غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]اگرچه تدوین کارل مارکس از نظریه ارزش افزوده پیچیده تر بود، اما بدهی او به Hodgskin غیرقابل انکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper, therefore, mainly discusses the theory of surplus value, the theory of accumulation of capital, the theory of social reproduction and the theory of profit and average profit.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این مقاله عمدتاً نظریه ارزش اضافی، نظریه انباشت سرمایه، نظریه بازتولید اجتماعی و نظریه سود و سود متوسط ​​را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین این مقاله به طور عمده نظریه ارزش افزوده، تیوری انباشت سرمایه، نظریه تولید اجتماعی و نظریه سود و سود متوسط را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The production of Basic surplus value comes along and goes with capitalistic production from beginning to end, and it is the basic attainment of capitalistic production objective.
[ترجمه گوگل]تولید ارزش اضافی پایه از ابتدا تا انتها با تولید سرمایه داری همراه است و می رود و این دستیابی اساسی به هدف تولید سرمایه داری است
[ترجمه ترگمان]تولید ارزش افزوده اصلی همراه با تولید سرمایه داری از آغاز تا پایان است، و دستیابی اساسی به هدف تولید سرمایه داری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Surplus value is alterable capital generation.
[ترجمه گوگل]ارزش اضافی تولید سرمایه قابل تغییر است
[ترجمه ترگمان]مازاد ارزش مازاد تولید سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Marxian theory of surplus value, there could only exist zero-sum relations between capital and labor in the creation of value.
[ترجمه گوگل]در تئوری ارزش اضافی مارکسیستی، فقط می‌توانست روابط مجموع صفر بین سرمایه و کار در خلق ارزش وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در نظریه Marxian ارزش افزوده، تنها روابط مجموع صفر بین سرمایه و نیروی کار در خلق ارزش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Secondly, industrial capitalists alone possess all the surplus value of the realized value in commodities.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، سرمایه داران صنعتی به تنهایی دارای تمام ارزش اضافی ارزش تحقق یافته در کالاها هستند
[ترجمه ترگمان]دوم، سرمایه داران صنعتی به تنهایی دارای ارزش مازاد ارزش تحقق یافته در کالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Organic composition of capital and surplus value rate are closely related to real wage, technical changes, non-economic fa.
[ترجمه گوگل]ترکیب ارگانیک سرمایه و نرخ ارزش اضافی رابطه نزدیکی با دستمزد واقعی، تغییرات فنی، فاکتورهای غیراقتصادی دارد
[ترجمه ترگمان]ترکیب آلی سرمایه و نرخ سود مازاد نزدیک به حقوق واقعی، تغییرات فنی، عوامل غیر اقتصادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Capitalists batten on the surplus value created by workers.
[ترجمه گوگل]سرمایه داران بر ارزش اضافی ایجاد شده توسط کارگران ضربه می زنند
[ترجمه ترگمان]Capitalists batten بر روی ارزش افزوده ایجادشده توسط کارگران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The theory of surplus value, together with the historical materialism, turned socialism into from a dream a science.
[ترجمه گوگل]تئوری ارزش اضافی، همراه با ماتریالیسم تاریخی، سوسیالیسم را از رویا به یک علم تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]نظریه ارزش افزوده، همراه با مادی گرایی تاریخی، سوسیالیسم را تبدیل به یک عالم رویا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] ارزش اضافی

انگلیسی به انگلیسی

• extra worth, extra value

پیشنهاد کاربران

ارزش افزوده
ارزش اضافی از مفاهیم نقد اقتصاد سیاسی که با ارزش افزوده ( added value ) متفاوت است

بپرس