1. budget surplus
اضافه بودجه
2. the surplus moisture will sweat out
رطوبت زائد بیرون خواهد تراوید.
3. the export of surplus wheat
صادرات گندم اضافه برنیاز
4. america became an outlet for europe's surplus population
امریکا به دریچه ای برای خروج جمعیت اضافی اروپا تبدیل شد.
5. Take heed and be on guard against those who try to deceive you.
[ترجمه گوگل]مراقب باشید و مراقب کسانی باشید که می خواهند شما را فریب دهند
[ترجمه ترگمان]توجه کنید و مراقب کسانی باشید که سعی می کنند شما را فریب دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The country's trade surplus widened to 5 billion dollars.
[ترجمه گوگل]مازاد تجاری این کشور به 5 میلیارد دلار افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]مازاد تجاری این کشور به ۵ میلیارد دلار رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wheat was in surplus that year.
8. Western countries often dumped surplus goods into Third World countries.
[ترجمه گوگل]کشورهای غربی اغلب کالاهای مازاد را به کشورهای جهان سوم می ریختند
[ترجمه ترگمان]کشورهای غربی اغلب کالاهای اضافی را به کشورهای جهان سوم پرتاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These goods are surplus to requirements .
10. The manufacturers in some countries dumped their surplus commodities abroad.
[ترجمه گوگل]تولیدکنندگان در برخی کشورها کالاهای مازاد خود را در خارج از کشور تخلیه کردند
[ترجمه ترگمان]تولید کنندگان در برخی کشورها کالاهای اضافی خود را در خارج از کشور رها کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It's an essay heavy with surplus phrasing.
[ترجمه گوگل]این یک مقاله سنگین با عبارت های اضافی است
[ترجمه ترگمان]این یک مقاله سنگین با جمله بندی مازاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Any surplus can be trimmed away.
[ترجمه گوگل]هر مازادی را می توان حذف کرد
[ترجمه ترگمان]هر مازادی می تواند اصلاح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Brazil has a big surplus of coffee.
14. He tried to work off his surplus fat by doing exercises every day.
[ترجمه گوگل]او سعی می کرد با انجام تمرینات روزانه چربی اضافی خود را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد با انجام تمرین هر روز از چربی اضافی خود استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The surplus steam was blown off through the pipes.
[ترجمه گوگل]بخار اضافی از طریق لوله ها خارج شد
[ترجمه ترگمان]بخار اضافی از میان لوله ها شلیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The agricultural surplus was taken over almost in its entirety by the ruler.
[ترجمه گوگل]مازاد کشاورزی تقریباً به طور کامل توسط حاکم تصرف شد
[ترجمه ترگمان]مازاد کشاورزی تقریبا در تمامیت آن توسط پادشاه گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The balance of payments was in surplus last year .
[ترجمه گوگل]تراز پرداخت ها در سال گذشته مازاد بود
[ترجمه ترگمان]توازن پرداخت ها در سال گذشته مازاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Surplus grain is being sold for export.
[ترجمه گوگل]غلات مازاد برای صادرات به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان]مازاد گندم برای صادرات فروخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. The pension fund is in surplus.