surgical operation


معنی: عمل جراحی
معانی دیگر: دست کاری

جمله های نمونه

1. The delicate surgical operation took five hours.
[ترجمه گوگل]عمل جراحی ظریف پنج ساعت طول کشید
[ترجمه ترگمان]جراحی ظریف جراحی ۵ ساعت طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In his case a simple surgical operation is indicated.
[ترجمه گوگل]در مورد او یک عمل جراحی ساده نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]در مورد او یک عمل جراحی ساده نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If it isn't a surgical operation will be needed.
[ترجمه گوگل]اگر این عمل جراحی نباشد نیاز است
[ترجمه ترگمان]اگر این عمل جراحی صورت نگیرد، مورد نیاز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sometimes it is a surgical operation, sometimes not.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این عمل جراحی است، گاهی اوقات نه
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات یک عمل جراحی است، گاهی نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion pancreas injury surgical operation havded to do a diagnosis before.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری جراحی آسیب پانکراس قبلاً تشخیص داده شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری عمل جراحی آسیب لوزالمعده havded برای انجام یک تشخیص قبل از آن انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cost of the surgical operation figured out at about $ 30,000.
[ترجمه گوگل]هزینه عمل جراحی حدود 30000 دلار برآورد شد
[ترجمه ترگمان]هزینه جراحی جراحی حدود ۳۰۰۰۰ دلار برآورد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:Sum up the various surgical operation skills of oviduct gestation which were cured by peritoneoscope.
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه مهارت‌های عمل جراحی مختلف حاملگی مجرای تخمک که با پریتونوسکوپ بهبود یافته‌اند
[ترجمه ترگمان]هدف: جمع کردن مهارت های جراحی جراحی مختلف بارداری oviduct که توسط peritoneoscope درمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All patients were successfully cured in surgical operation, without serious complications like eye infection and loss of sight.
[ترجمه گوگل]همه بیماران در عمل جراحی بدون عوارض جدی مانند عفونت چشم و از دست دادن بینایی با موفقیت درمان شدند
[ترجمه ترگمان]تمام بیماران در عملیات جراحی با موفقیت درمان شدند، بدون عوارض جدی مثل عفونت چشم و از دست دادن بینایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The table is supplied for surgical operation of chest, abdomen gynaecology and obstetrics, orthopaedic department.
[ترجمه گوگل]میز برای عمل جراحی قفسه سینه، شکم زنان و زایمان و بخش ارتوپدی عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]این میز برای جراحی جراحی سینه، شکم، و بیماری های زنان و ارتوپدی تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To probe into the surgical operation method of restoring incommodious bile duct by gallbladder one (lamella) with cystic artery.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روش عمل جراحی بازگرداندن مجرای صفراوی غیرطبیعی توسط کیسه صفرا یک (لاملا) با شریان کیستیک
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد روش جراحی ترمیمی مجرای صفرا از طریق کیسه صفرا یکی (lamella)با سرخرگ ریوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In surgical operation, the hypertrophic part of ligamenta flava should. . .
[ترجمه گوگل]در عمل جراحی قسمت هیپرتروفیک لیگامانتا فلوا باید
[ترجمه ترگمان]در عمل جراحی، بخش hypertrophic از ligamenta flava باید …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mostly because abortion, labor, surgical operation or not clean sexual behavior come cervix uteri's damnification, the pathogen penetration comes the infection.
[ترجمه گوگل]بیشتر به این دلیل که سقط جنین، زایمان، عمل جراحی یا عدم رفتار جنسی تمیز ناشی از لعنتی دهانه رحم است، نفوذ پاتوژن به عفونت وارد می شود
[ترجمه ترگمان]بیشتر به این دلیل که سقط جنین، کار جراحی، عمل جراحی و یا رفتار جنسی تمیز به زن رحم مراجعه می کنند، نفوذ پاتوژن ها ناشی از عفونت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To discuss the curative effect of the surgical operation with areolar incision or routine radial incision in treating benign masses of mammary glands and to compare the differences.
[ترجمه گوگل]هدف بحث درباره اثر درمانی عمل جراحی با برش آرئولار یا برش معمول رادیال در درمان توده های خوش خیم غدد پستانی و مقایسه تفاوت ها
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد اثرات درمانی عمل جراحی با برش عرضی یا برش شعاعی روتین در درمان توده های خوش خیم غدد پستانی و مقایسه تفاوت ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To study the diagnosis and surgical operation in the treatment of temporal lobe epilepsy with hippocampal atrophia .
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخیص و عمل جراحی در درمان صرع لوب تمپورال با آتروفی هیپوکامپ
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تشخیص و عملیات جراحی در درمان صرع لوب گیجگاهی با hippocampal atrophia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When you are facing a surgical operation.
[ترجمه گوگل]زمانی که با یک عمل جراحی روبرو هستید
[ترجمه ترگمان]زمانی که با یک جراحی جراحی مواجه هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عمل جراحی (اسم)
operation, surgery, surgical operation, surgical aggression

تخصصی

[بهداشت] عمل جراحی

انگلیسی به انگلیسی

• surgical procedure, surgery, operation, operation performed by a surgeon

پیشنهاد کاربران

بپرس