surfboarding

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: surfboarder (n.)
• : تعریف: the sport of riding waves using a surfboard; surfing.

جمله های نمونه

1. I'mgoing to buy a surfboard and learn to surf.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک تخته موج سواری بخرم و موج سواری را یاد بگیرم
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد یک surfboard بخرم و یاد بگیرم که به گشت و گذار بپردازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We strapped the surfboard to the car roof.
[ترجمه گوگل]تخته موج سواری را به سقف ماشین بستیم
[ترجمه ترگمان]تخته موج سواری را به سقف ماشین بستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This makes the surfboards more controllable.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود تخته های موج سواری قابل کنترل تر باشند
[ترجمه ترگمان]این تخته سیاه را بسیار دشوارتر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They cartopped their surfboards to the beach.
[ترجمه گوگل]آنها تخته های موج سواری خود را به ساحل رساندند
[ترجمه ترگمان]راهشان را به کنار ساحل باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A weekend's sport in California no longer requires a surfboard: panning for gold is now the sport of choice.
[ترجمه گوگل]ورزش آخر هفته در کالیفرنیا دیگر نیازی به تخته موج‌سواری ندارد: حرکت برای طلا اکنون بهترین ورزش است
[ترجمه ترگمان]ورزش یک تعطیلات آخر هفته در کالیفرنیا دیگر به یک surfboard نیاز ندارد: پنینگ برای طلا اکنون ورزش انتخاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The second ad in the series actually equips our shepherd with a surfboard.
[ترجمه گوگل]دومین تبلیغ این مجموعه در واقع چوپان ما را به تخته موج سواری مجهز می کند
[ترجمه ترگمان]دومین تبلیغ در این سری در واقع چوپان خود را با یک surfboard تجهیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The answer is not to charge more but to not make surfboards in Iowa.
[ترجمه گوگل]پاسخ این است که هزینه بیشتری دریافت نکنید بلکه تخته موج سواری در آیووا درست نکنید
[ترجمه ترگمان]پاسخ این سوال بیش از این نیست که در لوا رد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Power surfers are towed behind a jet-ski into massive oceanic swells that move too fast to catch by paddling conventional surfboards.
[ترجمه گوگل]موج‌سوارهای قدرتمند پشت یک جت اسکی به داخل موج‌های عظیم اقیانوسی کشیده می‌شوند که خیلی سریع حرکت می‌کنند و نمی‌توانند با پارو زدن با تخته‌های موج‌سواری معمولی آن‌ها را بگیرند
[ترجمه ترگمان]موج سواران در پشت یک جت اسکی سوار می شوند و به آب های دریایی عظیمی تبدیل می شوند که به سرعت حرکت می کنند تا با پارو زدن معمولی به دام بیفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the age of fifteen Ken ran away to California from his Texas home when his parents locked up his surfboard.
[ترجمه گوگل]کن در پانزده سالگی از خانه اش در تگزاس به کالیفرنیا گریخت، وقتی والدینش تخته موج سواری او را قفل کردند
[ترجمه ترگمان]در سن ۱۵ سالگی، زمانی که پدر و مادرش surfboard را قفل کردند، در سن پانزده سالگی از تگزاس به کالیفرنیا گریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And, covered in chicken waste, there are the canoes, boats and surfboards that he once built for a living.
[ترجمه گوگل]و قایق‌ها، قایق‌ها و تخته‌های موج‌سواری که زمانی برای امرار معاش ساخته بود، پوشیده از زباله‌های مرغ است
[ترجمه ترگمان]و پوشیده از ضایعات جوجه، قایق ها و قایق هایی که یک بار برای امرار معاش ساخته شده اند، آنجا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You breathe a burning surfboard and you die.
[ترجمه گوگل]یک تخته موج سواری در حال سوختن نفس می کشی و می میری
[ترجمه ترگمان]تو تخته موج سواری را می کشی و می میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tom breaks his Beach Boys album in half and stares at his room full of surfboards.
[ترجمه گوگل]تام آلبوم Beach Boys خود را از وسط می‌کند و به اتاق پر از تخته موج‌سواری خیره می‌شود
[ترجمه ترگمان]تام آلبوم پسران his را به نصف و نیم تاب می دهد و به اتاقش که پر از چوب اسکی است خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By dawn, the 46-year-old Agoura Hills businessman dons a wet suit, picks up a surfboard and catches waves.
[ترجمه گوگل]تا سپیده دم، تاجر 46 ساله آگورا هیلز، لباس خیس می پوشد، تخته موج سواری را برمی دارد و امواج را می گیرد
[ترجمه ترگمان]هنگام طلوع آفتاب، تاجر ۴۶ ساله Agoura که کت و شلوار خیس را بر دوش دارد، a را بلند می کند و امواج را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stories that she lightheartedly tipped him off his surfboard do not ring true of Diana who was totally in awe of him.
[ترجمه گوگل]داستان‌هایی که او با کمال میل او را از تخته موج‌سواری‌اش نادیده می‌گرفت، در مورد دایانا که کاملاً از او ترسیده بود صادق نیست
[ترجمه ترگمان]Stories که او او را از روی تخته موج سواری آگاه ساخته بود، درست مثل دیانا بود که از او می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sport of surfing using a surfboard; surfing, act of riding ocean waves with a surfboard

پیشنهاد کاربران