surely

/ˈʃʊrli//ˈʃʊəli/

معنی: یقینا، محققا، مسلما، بطور حتم، لاریب
معانی دیگر: همانا، به طور قطع، قطعا، حتما، مطمئنا، (با فعل منفی - خودمانی) مطمئن هستم که، با اطمینان

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: certainly; positively.
مشابه: all right, clearly, definitely, indeed, just, of course, positively

- That is surely the case.
[ترجمه گوگل] مطمئناً همین طور است
[ترجمه ترگمان] مطمئنا همین طور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: with confidence or assurance.

(3) تعریف: without fail; inevitably.
مشابه: by all means

- Slowly but surely they will finish the job.
[ترجمه گوگل] آهسته اما مطمئناً کار را تمام خواهند کرد
[ترجمه ترگمان] آهسته اما مطمئنا کار را تمام خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: yes, indeed; certainly.
مشابه: all right

(5) تعریف: used as an intensive in statements not necessarily supported by fact.

- Surely you are not serious.
[ترجمه گوگل] حتما جدی نیستی
[ترجمه ترگمان] مطمئنا تو جدی نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. surely you are a born peasant . . .
همانا که تو روستا زاده ای . . .

2. surely you don't believe in such superstitions!
اطمینان دارم که به چنین خرافاتی اعتقاد نداری !

3. he will surely go
یقینا خواهد رفت.

4. slowly but surely
آهسته و پیوسته،بدون احتمال شکست،با سنجش کلیه ی جوانب

5. this (world) is a house which will surely crack
این سرایی است که البته خلل خواهد یافت.

6. Surely such weighty matters merit a higher level of debate?
[ترجمه گوگل]مطمئناً چنین موضوعات سنگینی مستحق سطح بالاتری از بحث است؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنا این موضوعات مهم یک سطح بالاتری از بحث است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You surely don't begrudge him his happiness.
[ترجمه مهرداد] مطمئنا تو نمی تونی مانع شادیش بشی
|
[ترجمه گوگل]مطمئناً از خوشحالی او ناراحت نمی شوید
[ترجمه ترگمان]مطمئنا باعث خوشحالی او نخواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Surely anyone with marketing gumption should be able to sell good books at any time of year.
[ترجمه گوگل]مطمئناً هر کسی که اشتهای بازاریابی دارد باید بتواند در هر زمانی از سال کتاب های خوب بفروشد
[ترجمه ترگمان]مطمئنا هر کسی با زیرکی بازاریابی قادر به فروش کتاب های خوب در هر زمان از سال خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Surely we should do something about it?
[ترجمه گوگل]حتما باید کاری کنیم؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنا ما باید کاری در این مورد بکنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That incident will surely bring on a crisis.
[ترجمه گوگل]آن حادثه مطمئناً یک بحران ایجاد خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این حادثه قطعا موجب بروز یک بحران خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's surely only a matter of time before he is found, isn't it?
[ترجمه گوگل]مطمئناً فقط یک مسئله زمان است که او پیدا شود، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنا قبل از اینکه او را پیدا کنند، فقط مساله زمان است، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company's donation was surely motivated by self-interest, as it attracted a lot of media attention.
[ترجمه گوگل]کمک مالی این شرکت مطمئناً با انگیزه منافع شخصی بوده است، زیرا توجه بسیاری از رسانه ها را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه این شرکت توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است، این شرکت قطعا با انگیزه خود انگیزه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You must have heard about the riots, surely?
[ترجمه گوگل]حتما در مورد شورش ها شنیده اید، حتما؟
[ترجمه ترگمان]حتما راجع به شورش شنیده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The goat leaped surely from rock to rock.
[ترجمه گوگل]بز مطمئناً از سنگی به صخره دیگر پرید
[ترجمه ترگمان]بز به طور حتم از سنگ به صخره بیرون جست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The benefits would surely far outweigh the risks.
[ترجمه گوگل]مطمئناً فواید آن بسیار بیشتر از خطرات است
[ترجمه ترگمان]این مزایا قطعا به مراتب بیشتر از خطرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It should surely be possible for them to reach an agreement.
[ترجمه گوگل]مطمئناً باید برای آنها امکان توافق وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]قطعا این امکان وجود دارد که آن ها به توافق برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. You're an intelligent woman, surely you realize by now that I'm helping you.
[ترجمه گوگل]شما زن باهوشی هستید، مطمئناً تا به حال متوجه شده اید که من به شما کمک می کنم
[ترجمه ترگمان]تو زن باهوشی هستی، مطمئنا می فهمی که من دارم به تو کمک می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Surely my existence cannot be so purposeless?
[ترجمه گوگل]حتما وجود من نمی تواند اینقدر بی هدف باشد؟
[ترجمه ترگمان]بی شک وجود من این قدر بی معنی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یقینا (قید)
certainly, surely

محققا (قید)
indeed, certainly, surely

مسلما (قید)
surely, undoubtedly

بطور حتم (قید)
surely

لاریب (قید)
surely

انگلیسی به انگلیسی

• confidently; certainly; without a doubt; yes, of course
you use surely to emphasize that you think something is true, and often to express surprise that other people do not agree.
in american english, you use surely when you are agreeing with what someone has said or suggested.
if something is happening slowly but surely, it is happening gradually and cannot be stopped.

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: حتماً

⚫ نگارش به خط لاتین: Hatman

⚫ آمیخته از: حَتم ( sure ) و �‍اً� ( ly )

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

شاید واضح نیست که برای Surely not بکار میره، این قسمت از کتاب خارپشت و روباه آیزایا برلین، ص۲۶:
Surely it is not merely physical strength that is meant? Nor moral strength? Did Napoleon possess either of these?
...
[مشاهده متن کامل]

واضح نیست که منظور صرفا نیروی جسمانی بوده ؟ و یا نیروی اخلاقی؟ آیا ناپلئون یکی از این نیروها را داشت ؟

قطع به یقین
با اطمینان کامل
قطعا"
یقینا"
به ظن قوی
مطمئنا
حتما
absolutely
واضح نیست که؟
قطعا_یقینا

بپرس