suprarenal


واقع در بالای کلیه ها، فوق کلیوی، ابر گرده ای، زبر گرده ای، واقع درروی گرده یاکلیه، رو گرده ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: situated on or above the kidney.
اسم ( noun )
• : تعریف: a part of the body on or above the kidney, esp. the adrenal gland.

جمله های نمونه

1. Two clinically asymptomatic infants showed a suprarenal right-sided mass, one infant had a mediastinal tumour with tracheal compression causing immediate postnatal dyspnoea.
[ترجمه گوگل]دو نوزاد بدون علامت بالینی توده سمت راست فوق کلیه را نشان دادند، یک نوزاد تومور مدیاستن با فشرده سازی نای داشت که باعث تنگی نفس بلافاصله پس از تولد می شد
[ترجمه ترگمان]دو نوزاد از لحاظ بالینی mass a را نشان دادند که یک نوزاد دارای تومور mediastinal با فشرده سازی tracheal بود که باعث زایمان فوری پس از زایمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The morphological structure of suprarenal gland was observed for newborn yak in Datong County of Qinghai Province.
[ترجمه گوگل]ساختار مورفولوژیکی غده فوق کلیوی برای یاک نوزاد در شهرستان داتونگ استان چینگهای مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]ساختار مورفولوژیک غده suprarenal در ناحیه newborn از استان چینگهای در ناحیه Datong از استان چینگهای مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With suprarenal aortic thrombosis:grave prognosis due to acute renal failure, GI ischemia, spinal cord dysfunction and degeneration.
[ترجمه گوگل]با ترومبوز آئورت فوق کلیوی: پیش آگهی شدید به دلیل نارسایی حاد کلیه، ایسکمی دستگاه گوارش، اختلال عملکرد نخاع و دژنراسیون
[ترجمه ترگمان]با suprarenal دریچه آئورتی: پیش بینی جدی ناشی از نارسایی حاد کلیوی، ایسکمی مغزی، اختلال عملکرد نخاعی و انحطاط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two suprarenal masses were characterised by small cystic areas.
[ترجمه گوگل]دو توده فوق کلیوی با نواحی کوچک کیستیک مشخص شدند
[ترجمه ترگمان]دو جرم suprarenal توسط نواحی کوچک فیبروز کیستی شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Method:To dissect and observe the suprarenal gland, to draw materials from the organ in whole, then suprarenal gland tissue slices under the light microscope with methods of HE.
[ترجمه گوگل]روش: تشریح و مشاهده غده فوق کلیوی، استخراج مواد از اندام به طور کامل، سپس برش های بافت غده فوق کلیه در زیر میکروسکوپ نوری با روش HE
[ترجمه ترگمان]روش: برای تشریح و مشاهده غده هیپوفیز، برای کشیدن مصالح از ارگ به طور کلی، سپس بافت غده دار را با استفاده از روش های او، زیر میکروسکوپ نوری قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Methods:The abdominal aortography, the selective angiography of suprarenal artery and digital cine photograph were performed in patients with doubtful right adrenal pheochromocytomas.
[ترجمه گوگل]روش کار: آئورتوگرافی شکمی، آنژیوگرافی انتخابی شریان فوق کلیه و عکس سینمای دیجیتال در بیماران مبتلا به فئوکروموسیتومای آدرنال راست مشکوک انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: The شکمی، آنژیوگرافی انتخابی شریان suprarenal و عکس cine دیجیتالی در بیماران با doubtful right یا آدرنالی، انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. CT of 14 cases revealed sharply marginated suprarenal mass, usually round or oval.
[ترجمه گوگل]CT 14 مورد، توده فوق کلیوی به شدت حاشیه ای، معمولا گرد یا بیضی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]CT از ۱۴ مورد به شدت marginated suprarenal را نشان می دهد که معمولا گرد یا بیضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The suprarenal ligation of the IVC was considered to be dangerous.
[ترجمه گوگل]بستن فوق کلیه IVC خطرناک در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]suprarenal ligation از the خطرناک تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective : To discuss the development and histological character of 3 malformation fetus suprarenal gland.
[ترجمه گوگل]هدف: بحث در مورد رشد و ویژگی های بافتی 3 ناهنجاری غده فوق کلیوی جنین
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بحث در مورد رشد و ویژگی های بافتی ۳ ناهنجاری در غده suprarenal جنین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective:To provide anatomic basis for the clinical imaging diagnosis and treatment of the left testicular vein(TV) and the left suprarenal vein(SV).
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه مبنای آناتومیک برای تشخیص تصویربرداری بالینی و درمان ورید بیضه چپ (TV) و ورید فوق کلیوی چپ (SV)
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن اساس بالینی برای تشخیص بالینی بالینی و درمان رگ آئورت چپ (تلویزیون)و سیاه رگ چپ چپ (چپ)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can brush the ointment of antibiosis material, or contain suprarenal and coriaceous hormonal ointment.
[ترجمه گوگل]می تواند پماد مواد آنتی بیوزیس را مسواک بزند یا حاوی پماد هورمونی فوق کلیه و کوریاس باشد
[ترجمه ترگمان]می تواند پماد مرطوب کننده را مسواک بزند و یا حاوی suprarenal و coriaceous هورمونی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion: To anencephalus the hypophysis and nervous system develop defectively result in un development of suprarenal gland.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: در آنسفالی، هیپوفیز و سیستم عصبی به طور معیوب توسعه می‌یابند که منجر به عدم رشد غده فوق کلیوی می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برای تقویت سیستم عصبی و سیستم عصبی، defectively نتیجه را در توسعه سازمان ملل در غده suprarenal ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A 55-year-old female was incidentally found to have a left suprarenal cystic lesion with a calcified wall by abdominal sonography during a workup for her epigastralgia and left flank pain.
[ترجمه گوگل]یک زن 55 ساله به طور تصادفی با سونوگرافی شکم در حین کار برای اپی گاسترالژی و درد پهلو چپ، ضایعه کیستیک سوپراکلیه چپ با دیواره کلسیفیه پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]یک پیرزن ۵۵ ساله تصادفا پیدا شد که با دیواره آهکی، با دیواره آهکی، با دیواره آهکی، با دیواره آهکی، در هنگام معاینه درد جناح چپ، با دیواره آهکی، مواجه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To explore the diagnostic value of color Doppler in suprarenal tumor.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارزش تشخیصی داپلر رنگی در تومور فوق کلیه
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی ارزش تشخیصی داپلر رنگی در تومور suprarenal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• situated above the kidney (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس