صفت ( adjective )• (1) تعریف: discharging pus.- a suppurative wound [ترجمه گوگل] یک زخم چرکی [ترجمه ترگمان] زخم بزرگی بود [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید • (2) تعریف: promoting the discharge of pus.- a suppurative ointment [ترجمه گوگل] یک پماد چرکی [ترجمه ترگمان] یه پماد ضد عفونی [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید اسم ( noun )• : تعریف: a medicine or preparation that promotes the discharge of pus.
چرکی (صفت)addle, purulent, suppurative, septic, pussyچرک دار (صفت)purulent, suppurative, pussyریم اور (صفت)suppurative