suppositional


فر­، مبنی برفر­

جمله های نمونه

1. In this sense, the suppositional way of expression conforms to the underlying laws of art.
[ترجمه گوگل]از این نظر، شیوه بیان فرضی با قوانین اساسی هنر مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]به این معنا، روش suppositional بیان با قوانین اساسی هنر همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This paper tries to introduce two suppositional variables which are named fictitious output and fictitious capital input in discussion for seeking a new method of measuring elastic ratio.
[ترجمه گوگل]در این مقاله سعی شده است دو متغیر فرضی به نام‌های خروجی ساختگی و ورودی سرمایه فرضی برای جستجوی روشی جدید برای اندازه‌گیری نسبت کشسان معرفی شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله سعی دارد دو متغیر suppositional را معرفی کند که به عنوان خروجی فرضی و ورودی سرمایه فرضی در بحث به دنبال یک روش جدید اندازه گیری نسبت الاستیک نامگذاری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper describes the suppositional grounding circuit of isolation power and isolation signal of the electrocardiography.
[ترجمه گوگل]این مقاله مدار زمینی فرضی قدرت جداسازی و سیگنال جداسازی الکتروکاردیوگرافی را توصیف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله مدار grounding suppositional قدرت جداسازی و سیگنال تنهایی of را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And the management of manpower resources of suppositional group is facing new challenges:low trust, great different culture, strong isolated feel, difficult evalution and inspiration and so on.
[ترجمه گوگل]و مدیریت منابع نیروی انسانی گروه فرضی با چالش های جدیدی مواجه است: اعتماد کم، فرهنگ متفاوت عالی، احساس انزوا قوی، ارزیابی و الهام گیری دشوار و غیره
[ترجمه ترگمان]و مدیریت منابع نیروی انسانی گروه suppositional با چالش های جدیدی رو به رو است: اعتماد کم، فرهنگ متفاوت، احساس منزوی و منزوی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. MASTER S TEESISAbstractThe suppositional space of statistics formed by Internet technology is a deep revolution of medium system in mankind society.
[ترجمه گوگل]چکیده استاد تیزی فضای فرضی آمار که توسط فناوری اینترنت شکل گرفته است، انقلاب عمیقی در سیستم متوسط ​​در جامعه بشری است
[ترجمه ترگمان]MASTER S فضا آمار تشکیل شده توسط تکنولوژی اینترنت، انقلاب عمیق سیستم متوسط در جامعه بشری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A suppositional environment is hearing effect of a simulated closed system to provide a feeling as in the environment.
[ترجمه گوگل]یک محیط فرضی اثر شنیداری یک سیستم بسته شبیه سازی شده برای ایجاد احساسی مانند محیط است
[ترجمه ترگمان]یک محیط suppositional تاثیر یک سیستم بسته شبیه سازی شده را دارد تا احساسی را در محیط ارایه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In our thinking activities, suppositional concept exists as an antithesis of real concept. It makes up the insufficiency of real concept and reasonable answer to the thinking activities.
[ترجمه گوگل]در فعالیت های فکری ما، مفهوم فرضی به عنوان نقطه مقابل مفهوم واقعی وجود دارد ناکافی بودن مفهوم واقعی و پاسخ معقول به فعالیت های فکری را جبران می کند
[ترجمه ترگمان]در فعالیت های فکری ما، مفهوم suppositional به عنوان متضاد مفهوم واقعی وجود دارد آن کافی نبودن مفهوم واقعی و پاسخ منطقی به فعالیت های فکری را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Secondly, it analyses the risk of suppositional sale, introduces the risk evaluation methods and points out the detailed measures to avoid risk.
[ترجمه گوگل]ثانیاً، ریسک فروش فرضی را تحلیل می‌کند، روش‌های ارزیابی ریسک را معرفی می‌کند و به اقدامات دقیق برای اجتناب از ریسک اشاره می‌کند
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، ریسک فروش suppositional را تجزیه و تحلیل می کند، روش های ارزیابی ریسک را معرفی می کند و اقدامات مفصل را برای اجتناب از ریسک مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The meaning also influences the emergence of suppositional object and understanding of favoringand favored role.
[ترجمه گوگل]معنا نیز در پیدایش مفعول فرضی و درک نقش پسندیده و پسندیده مؤثر است
[ترجمه ترگمان]این مفهوم همچنین بر پیدایش شی suppositional و درک نقش مورد پسند favoringand تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Downward inference, we might as well bold and suppositional, after network video media develops through these a few years, can divide a cup of a thick soup from inside TV medium.
[ترجمه گوگل]استنباط رو به پایین، ممکن است جسورانه و فرضی باشد، پس از اینکه رسانه های ویدئویی شبکه در این چند سال توسعه یافتند، می توانیم یک فنجان سوپ غلیظ را از داخل رسانه تلویزیونی تقسیم کنیم
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه وب سایت های شبکه از طریق این چند سال توسعه پیدا کردند، می توانیم یک فنجان سوپ غلیظ را از داخل رسانه تلویزیون تقسیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Supposing adsorption belt moves at a suppositional rate, the adsorption model equation in fixed bed can be set up through material calculation.
[ترجمه گوگل]با فرض حرکت تسمه جذب با نرخ فرضی، معادله مدل جذب در بستر ثابت را می توان از طریق محاسبه مواد تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که تسمه جذب با نرخ suppositional حرکت می کند، معادله مدل جذب در بس تر ثابت را می توان از طریق محاسبه مواد تشکیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Invading suppositional property must be punished by civil law, and if the invasion has serious danger, it is criminal.
[ترجمه گوگل]تعرض به مال مفروض باید مجازات قانون مدنی داشته باشد و اگر تهاجم خطر جدی داشته باشد مجرمانه است
[ترجمه ترگمان]اموال suppositional باید به وسیله قانون مدنی مجازات شوند و اگر حمله خطر جدی داشته باشد، مجرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As compared with entity group, the members of suppositional group don't depend on office place, but on modern technology to achieve long-distance interchange and cooperation.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با گروه نهاد، اعضای گروه فرضی برای دستیابی به تبادل و همکاری از راه دور به مکان اداری وابسته نیستند، بلکه به فناوری مدرن وابسته هستند
[ترجمه ترگمان]همانطور که در مقایسه با گروه نهاد وجود دارد، اعضای گروه suppositional به محل کار وابسته نیستند، بلکه در فن آوری مدرن برای رسیدن به تبادل و هم کاری با فاصله بلند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. English teaching is an important part of distance education. The basic patterns are network classroom teaching, alternate teaching and suppositional teaching.
[ترجمه گوگل]آموزش زبان انگلیسی بخش مهمی از آموزش از راه دور است الگوهای اساسی عبارتند از آموزش شبکه ای کلاس درس، تدریس متناوب و تدریس فرضی
[ترجمه ترگمان]آموزش زبان انگلیسی بخش مهمی از آموزش از راه دور است الگوهای اصلی تدریس، تدریس، تدریس متناوب و تدریس suppositional هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Electronic contract equals real contract by using transference and exchanges of electronic data in the suppositional exchange market-Internet.
[ترجمه گوگل]قرارداد الکترونیکی با استفاده از انتقال و مبادله داده های الکترونیکی در بازار مبادله فرضی - اینترنت برابر است با قرارداد واقعی
[ترجمه ترگمان]قرارداد الکترونیکی با استفاده از انتقال و تبادل داده های الکترونیکی در بازار مبادله suppositional - اینترنت با قرارداد واقعی برابری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• based on supposition, lacking concrete evidence, conjectural

پیشنهاد کاربران