1. He was bluffed into supposing I was ill prepared.
[ترجمه گوگل]او با بلوف فکر کرد که من آمادگی خوبی ندارم
[ترجمه ترگمان]به تصور اینکه من آماده بودم بلوف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به تصور اینکه من آماده بودم بلوف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Supposing he isn't out, how can I do then?
[ترجمه ترجمه صحیح] فرض کنیداو ( مرد ) بیرون است، پس من چه طور میتوانم این کار را بکنم|
[ترجمه گوگل]اگر او بیرون نیست، چگونه می توانم انجام دهم؟[ترجمه ترگمان]اگر هم نباشد، من چطور می توانم این کار را بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You are only supposing this on hearsay, you have no proof.
[ترجمه گوگل]شما فقط بر اساس شنیده ها این را فرض می کنید، هیچ مدرکی ندارید
[ترجمه ترگمان]شما فقط تصور می کنید که این شایعه است، شما هیچ مدرکی ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما فقط تصور می کنید که این شایعه است، شما هیچ مدرکی ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Supposing he's right and I do die tomorrow? Maybe I should take out an extra insurance policy.
[ترجمه گوگل]فرض کنید او راست می گوید و من فردا می میرم؟ شاید باید بیمه نامه اضافی بگیرم
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم حق با او باشد و من فردا می میرم؟ شاید من باید یه بیمه اضافی داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم حق با او باشد و من فردا می میرم؟ شاید من باید یه بیمه اضافی داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I'm going to university, always supposing I pass my exams.
[ترجمه گوگل]من به دانشگاه می روم، همیشه فکر می کنم امتحاناتم را پس می دهم
[ترجمه ترگمان]من دارم به دانشگاه می روم، همیشه تصور می کنم که امتحان را قبول می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من دارم به دانشگاه می روم، همیشه تصور می کنم که امتحان را قبول می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Supposing it rains what shall you do?
[ترجمه گوگل]فرض کنید باران ببارد، چه باید بکنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر بارون ببارد، چه باید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر بارون ببارد، چه باید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Supposing you are wrong, what will you do then?
[ترجمه گوگل]اگر فرض کنید اشتباه می کنید، پس چه می کنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر اشتباه کرده باشی، پس چه کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر اشتباه کرده باشی، پس چه کار می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Supposing it rains, can we play the match indoors?
[ترجمه گوگل]اگر باران می بارد، آیا می توانیم مسابقه را در داخل خانه انجام دهیم؟
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم بارون بیاد، میتونیم خونه رو با هم بازی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم بارون بیاد، میتونیم خونه رو با هم بازی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Supposing it really is a fire!
[ترجمه گوگل]فرض کنید واقعاً آتش است!
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم که آتش سوزی شده باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم که آتش سوزی شده باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Supposing he is not at home, what then?
[ترجمه گوگل]اگر او در خانه نباشد، پس چه؟
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم که در خانه نباشد، پس چه خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم که در خانه نباشد، پس چه خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is all very hypothetical but supposing Jackie got the job, how would that affect you?
[ترجمه گوگل]همه اینها بسیار فرضی است، اما فرض کنید جکی این کار را به دست آورد، چه تاثیری روی شما خواهد داشت؟
[ترجمه ترگمان]اگه جکی این شغل رو داشته باشه چه تاثیری روی تو داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگه جکی این شغل رو داشته باشه چه تاثیری روی تو داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Supposing you want your house rewired.
[ترجمه گوگل]فرض کنید می خواهید خانه خود را دوباره سیم کشی کنید
[ترجمه ترگمان]به فرض این که you را بخواهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به فرض این که you را بخواهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Indeed, there is a case for supposing that in complicated matters it is likely to be the worst one.
[ترجمه گوگل]در واقع، این فرض وجود دارد که در مسائل پیچیده احتمالاً بدترین است
[ترجمه ترگمان]به فرض اینکه مساله پیچیده در کار پیچیده باشد، ممکن است بدتر از همه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به فرض اینکه مساله پیچیده در کار پیچیده باشد، ممکن است بدتر از همه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You had to learn things, she whispered, supposing that the activity which Gordon found difficult required practice, like tennis.
[ترجمه گوگل]او زمزمه کرد که باید چیزهایی یاد می گرفتی، با این تصور که فعالیتی که گوردون برایش سخت می دید، نیاز به تمرین دارد، مانند تنیس
[ترجمه ترگمان]زمزمه کرد: تو باید چیزها یاد بگیری، به فرض این که فعالیتی که گوردون به سختی نیاز به تمرین داشت، مثل تنیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمزمه کرد: تو باید چیزها یاد بگیری، به فرض این که فعالیتی که گوردون به سختی نیاز به تمرین داشت، مثل تنیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید