supposed to be

پیشنهاد کاربران

تصور بر این است
America is supposed to be a very violent country
تصور بر این است که آمریکا کشور خشنی است
i hope always everything will be in place the way supposed to be
امیدوارم همیشه همه چیز سر جای خودش باشد، همانطور که باید باشد
supposed to be = قرار است، قرار بود که
examples:
1 - The children are supposed to be at school by 8. 45 a. m.
بچه ها قرار است تا ساعت 8. 45 در مدرسه باشند.
2 - What are you doing out of bed - you're supposed to be asleep.
...
[مشاهده متن کامل]

بیرون از رختخواب چه می کنی - قرار بود خواب باشی.
3 - You're not supposed ( = allowed ) to park here.
قرار نبود ( = اجازه نداشتید ) اینجا پارک کنید.
4 - The whole conference was totally disorganized - nobody knew what they were supposed to be doing.
کل کنفرانس کاملاً بهم ریخته بود - هیچ کس نمی دانست که قرار است چه کاری انجام دهد.
5 - You know full well that you're not supposed to go there without asking me!
خودت خوب میدونی که قرار نیست بدون اینکه از من بپرسی بری اونجا!
6 - You're supposed to put the handbrake on whenever you stop on a hill.
شما قرار است هر زمان که روی تپه توقف می کنید، ترمز دستی را بکشید.

بپرس