support group

جمله های نمونه

1. She attended a cancer support group at her local hospital.
[ترجمه گوگل]او در یک گروه حمایت از سرطان در بیمارستان محلی خود شرکت کرد
[ترجمه ترگمان]او در یک گروه پشتیبانی از سرطان در بیمارستان محلی خود شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After their baby died, they joined a local support group.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ نوزادشان، آنها به یک گروه پشتیبانی محلی پیوستند
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ فرزند آن ها، آن ها به یک گروه حمایت محلی پیوستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The support group wants to take part in a sitting service to give carers a break.
[ترجمه گوگل]گروه پشتیبانی می خواهد در یک سرویس نشسته شرکت کند تا به مراقبان استراحت بدهد
[ترجمه ترگمان]گروه حمایتی می خواهد در خدمت وظیفه خود شرکت کند تا از break جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They seek shelter in a Sunday night support group.
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال سرپناهی در یک گروه حمایتی یکشنبه شب هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال سرپناه در یک گروه پشتیبانی شبانه در یکشنبه شب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was great anger in the parents' support group.
[ترجمه گوگل]خشم شدیدی در گروه حمایت از والدین وجود داشت
[ترجمه ترگمان]خشم شدیدی در گروه حمایت از والدین وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The strategic support group ground rules were all they needed to get started.
[ترجمه گوگل]قوانین پایه گروه پشتیبانی استراتژیک تنها چیزی بود که برای شروع نیاز داشتند
[ترجمه ترگمان]حمایت استراتژیک از قوانین زمین تنها چیزی بود که باید شروع می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The idea came from the cancer support group which meets every fortnight at the Derry Well Woman centre.
[ترجمه گوگل]این ایده از گروه حمایت از سرطان گرفته شد که هر دو هفته یکبار در مرکز زنان دری ول تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه ترگمان]این ایده از گروه پشتیبانی سرطان ناشی می شود که هر دو هفته یک بار در مرکز زن دری Derry ملاقات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A special thanks to our prayer support group who meet regularly at John and Rosemary Turner's.
[ترجمه گوگل]یک تشکر ویژه از گروه پشتیبانی دعای ما که مرتباً در جان و رزماری ترنر ملاقات می کنند
[ترجمه ترگمان]یک تشکر ویژه از گروه حمایت از prayer که به طور منظم در جان و رز ماری ترنر ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By that time all the support group were staying at the Copley Plaza.
[ترجمه گوگل]در آن زمان تمام گروه پشتیبانی در Copley Plaza اقامت داشتند
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان تمام گروه های حمایتی در میدان Copley اقامت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The health centre runs a support group for Parkinson's disease sufferers.
[ترجمه گوگل]این مرکز بهداشتی یک گروه حمایتی برای مبتلایان به بیماری پارکینسون دارد
[ترجمه ترگمان]مرکز بهداشت یک گروه حمایتی را برای مبتلایان به بیماری پارکینسون اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But suicide is a recurrent theme in support group discussions.
[ترجمه گوگل]اما خودکشی یک موضوع تکراری در بحث های گروهی حمایتی است
[ترجمه ترگمان]اما خودکشی یک موضوع تکراری در بحث های گروهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then Lisa, one of the support group for the Refuge, moved away.
[ترجمه گوگل]سپس لیزا، یکی از گروه های پشتیبانی پناهگاه، از آنجا دور شد
[ترجمه ترگمان]بعد لیزا، یکی از گروه حمایتی که به نوانخانه تعلق داشت از آنجا دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's an additive that the Hyperactive Children's Support Group recommends eliminating from the diet of susceptible children.
[ترجمه گوگل]این یک افزودنی است که گروه حمایت از کودکان بیش فعال توصیه می کند از رژیم غذایی کودکان مستعد حذف شود
[ترجمه ترگمان]این یک افزودنی است که گروه حمایت از کودکان hyperactive توصیه می کند که از رژیم غذایی کودکان آسیب پذیر حذف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Three women are now ready for an informal support group to share their experiences of the child protection system.
[ترجمه گوگل]سه زن اکنون برای یک گروه حمایتی غیررسمی آماده هستند تا تجربیات خود را از سیستم حمایت از کودکان به اشتراک بگذارند
[ترجمه ترگمان]سه زن اکنون آماده یک گروه حمایتی غیر رسمی هستند تا تجارب خود در مورد سیستم حفاظت از کودکان را به اشتراک بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• group of people having similar problems who meet so as to give and to receive mutual support

پیشنهاد کاربران

گروه پشتیبانی
( Goruhe poshtibāny )
گروه حامی
گروه حمایتی
گروه پشتیبان

بپرس