supply and demand

/səˌplaɪ ən dɪˈmænd//səˌplaɪ ən dɪˈmænd/

عرضه وتقاضا

جمله های نمونه

1. The heart of the problem is supply and demand.
[ترجمه گوگل]قلب مشکل عرضه و تقاضا است
[ترجمه ترگمان]قلب مشکل تامین و تقاضا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prices change according to supply and demand.
[ترجمه گوگل]قیمت ها با توجه به عرضه و تقاضا تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]قیمت ها مطابق با عرضه و تقاضا تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The law of supply and demand governs the prices of goods.
[ترجمه گوگل]قانون عرضه و تقاضا بر قیمت کالاها حاکم است
[ترجمه ترگمان]قانون عرضه و تقاضا بر قیمت کالاها نظارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Supply and demand on the currency market will generally balance.
[ترجمه گوگل]عرضه و تقاضا در بازار ارز به طور کلی متعادل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]عرضه و تقاضا در بازار ارز به طور کلی متعادل خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As noted elsewhere, it is the relevant supply and demand elasticities that matter.
[ترجمه گوگل]همانطور که در جای دیگر ذکر شد، کشش عرضه و تقاضای مربوطه است که اهمیت دارد
[ترجمه ترگمان]همانطور که در جاه ای دیگر نیز اشاره شد، این امر، عرضه و کشش مربوطه آن ماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Second, a decrease in both supply and demand can be subjected to similar analysis.
[ترجمه گوگل]دوم، کاهش در عرضه و تقاضا می تواند مورد تجزیه و تحلیل مشابه قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]دوم، کاهشی در عرضه و تقاضا می تواند در معرض آنالیز مشابهی قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A graphic analysis of supply and demand should yield the same conclusions.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل گرافیکی عرضه و تقاضا باید همین نتایج را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تحلیل گرافیکی عرضه و تقاضا باید نتیجه یکسانی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. During the fifteenth century, the laws of supply and demand worked in favour of the peasantry.
[ترجمه گوگل]در طول قرن پانزدهم، قوانین عرضه و تقاضا به نفع دهقانان کار می کرد
[ترجمه ترگمان]در طی قرن پانزدهم، قوانین عرضه و تقاضا به نفع ده نشینان کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Incidentally, the possibility that supply and demand will both change in a gig-en period of time is not unlikely.
[ترجمه گوگل]اتفاقاً این احتمال که عرضه و تقاضا هر دو در یک دوره زمانی گیج تغییر کنند بعید نیست
[ترجمه ترگمان]ضمنا، این احتمال که عرضه و تقاضا هر دو در یک گردش کار تغییر کند - در یک دوره زمانی بعید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The market supply and demand situation prevailing when economic profits become zero will determine the total amount of X produced.
[ترجمه گوگل]وضعیت عرضه و تقاضای بازار که زمانی که سود اقتصادی صفر می‌شود، مقدار کل X تولید شده را تعیین می‌کند
[ترجمه ترگمان]وضعیت عرضه و تقاضا در زمانی غالب می شوند که سود اقتصادی به صفر برسد، مقدار کلی X تولید شده را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Suppose first that supply and demand both increase.
[ترجمه گوگل]ابتدا فرض کنید عرضه و تقاضا هر دو افزایش می یابند
[ترجمه ترگمان]ابتدا فرض کنید که عرضه و تقاضا هر دو افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Problems would seem to exist on both the supply and demand side of the labour market for designers.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مشکلات در هر دو طرف عرضه و تقاضای بازار کار برای طراحان وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مشکلات در هر دو طرف عرضه و تقاضا برای طراحان بازار کار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The yield curve is therefore determined by supply and demand conditions in each market segment without reference to conditions in other segments.
[ترجمه گوگل]بنابراین منحنی بازده با شرایط عرضه و تقاضا در هر بخش بازار بدون ارجاع به شرایط در بخش‌های دیگر تعیین می‌شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین منحنی بازده با شرایط عرضه و تقاضا در هر بخش بازار بدون اشاره به شرایط در بخش های دیگر تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Interest rates reflect the disequilibrium between supply and demand.
[ترجمه گوگل]نرخ بهره منعکس کننده عدم تعادل بین عرضه و تقاضا است
[ترجمه ترگمان]نرخ های بهره، توازن بین عرضه و تقاضا را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Low wages come back to supply and demand.
[ترجمه گوگل]دستمزدهای پایین به عرضه و تقاضا برمی گردد
[ترجمه ترگمان]دست مزد کم به عرضه و تقاضا باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] عرضه و تقاضا
[عمران و معماری] تولید و مصرف - عرضه و تقاضا

انگلیسی به انگلیسی

• powers of the market that are responsible for setting the prices according to the relationship between the offered amount of a product to the actual amount that is wanted by the public

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا سطوحی در اقتصاد هستند که به ترتیب تمایل بازار را برای خرید یا فروش دارایی ها یا خدمات تعیین می کنند.
بهره و بها!
عرضه و تقاضا

بپرس