supplies

/səˈplaɪz//səˈplaɪz/

معنی: تدارکات
معانی دیگر: تدارکات

جمله های نمونه

1. medical supplies in a clear plastic kit
وسایل پزشکی در یک محفظه ی شفاف پلاستیکی

2. airplanes dropped supplies for the soldiers
هواپیماها برای سربازان سازو برگ ریختند.

3. the requisite supplies for this journey
توشه های لازم برای این سفر

4. the adequacy of food supplies
بسندگی منابع غذایی

5. he was charged with the duty of getting the supplies
وظیفه ی تهیه ی لوازم به او محول شده بود.

6. Attempts to get supplies to the region are futile because troops will not allow the aid convoy to enter the city.
[ترجمه گوگل]تلاش برای رساندن آذوقه به منطقه بی فایده است زیرا نیروها اجازه ورود کاروان کمک به شهر را نمی دهند
[ترجمه ترگمان]تلاش برای رسیدن به این منطقه بی هوده است، زیرا نیروهای نظامی به کاروان کمک رسانی اجازه ورود به این شهر را نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Increased supplies are needed to meet the level of demand.
[ترجمه گوگل]برای پاسخگویی به سطح تقاضا، نیاز به افزایش عرضه است
[ترجمه ترگمان]افزایش تدارکات برای برآورده کردن سطح تقاضا مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A leakage of kerosene has polluted water supplies.
[ترجمه Mahtab] نشت نفت سفید ذخایر آب را آلوده کرده است.
|
[ترجمه گوگل]نشت نفت سفید باعث آلودگی منابع آب شده است
[ترجمه ترگمان]نشت نفت، تامین آب آلوده را آلوده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The supplies were sent on the railroad.
[ترجمه گوگل]تدارکات از طریق راه آهن ارسال شد
[ترجمه ترگمان]آذوقه را برای خط آهن فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The IRA had extensive supplies of arms.
[ترجمه گوگل]ارتش جمهوری اسلامی ایران تسلیحات گسترده ای داشت
[ترجمه ترگمان]IRA منابع وسیعی از سلاح داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Current estimates suggest that supplies will run out within six months.
[ترجمه گوگل]برآوردهای فعلی حاکی از آن است که ذخایر ظرف شش ماه تمام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برآورده ای کنونی حاکی از آن است که عرضه در عرض شش ماه آینده آغاز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is a place in London that supplies practically everything for left-handed people.
[ترجمه گوگل]جایی در لندن وجود دارد که عملاً همه چیز را برای افراد چپ دست فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]در لندن جایی وجود دارد که عملا همه چیز را برای افراد چپ دست تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The charity will be taking food and essential supplies to six refugee camps.
[ترجمه گوگل]این موسسه خیریه غذا و لوازم ضروری را به شش کمپ پناهندگان خواهد برد
[ترجمه ترگمان]این موسسه خیریه مواد غذایی و مایحتاج ضروری را به شش اردوگاه پناهندگان خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The factory supplies electrical components for cars.
[ترجمه گوگل]این کارخانه قطعات الکتریکی خودروها را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]این کارخانه اجزای الکتریکی خودروها را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تدارکات (اسم)
munition, provisions, supplies

تخصصی

[حسابداری] مواد مصرفی، ملزومات
[نساجی] ملزومات - لوازم
[ریاضیات] تدارکات، مواد مصرفی، ملزومات

انگلیسی به انگلیسی

• provisions, food and other regular goods that people need every day; stores

پیشنهاد کاربران

مقادیر
"Supplies" به معنای امور تأمین و تهیه مواد، مختصراً مواد و وسایل مصرفی یا لوازم، و یا حتی امور تدارکات و فراهمی است. به طور کلی، supplies به هر چیزی که برای تأمین یا تهیه در زمان مورد نیاز است اشاره دارد. این اصطلاح به طور گسترده در محیط های کاری، تجاری و حتی عمومی مورد استفاده قرار می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
- The office supplies are running low, we need to order more pens and paper.
- The camping supplies should include a tent, sleeping bag, and cooking utensils.
منبع CHATGPT4. 00

مواد اولیه
مایحتاج اولیه
supplies: موجودی، ذخیره
وسایل یا لوازم مورد نیاز
rationing of supplies
جیره بندی ذخایر و آذوقه
تامین کننده
آذوقه
بعضی اوقات در جای مناسبش معنی مواد مخدرم میده
Oil supplies منابع نفتی
supplies ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: تدارکات
تعریف: در آماد، همۀ مواد و اقلامی که در تجهیز و پشتیبانی و نگهداری نیروهای نظامی مورد استفاده قرار می گیرد
جمع supply ، منابع ، مخازن
تدارکات
تحویل ، ارائه
لوازم ضروری
موجودی
ذخایر، منابع
Example: water supplies
منابع آب، ذخایر آب
تجهیزات
ملزومات
ذخایر
عرضه
ملزومات
عرضه
فراورده ها
تدارکات و وسایل
مایحتاج
لوازم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس