supplicant

/ˈsəpləkənt//ˈsʌplɪkənt/

معنی: ملتمس، درخواست کننده تضرع کننده
معانی دیگر: استغاثه کننده، دست به دامان شونده، لابه گر، التماس کننده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: requesting in a submissive way; supplicating.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who is supplicant.

جمله های نمونه

1. Maximum use might be made by supplicants and petitioners of the distance between them and Rome.
[ترجمه گوگل]بیشترین استفاده را دعانویسان و درخواست کنندگان از فاصله بین آنها و روم ممکن است انجام دهند
[ترجمه ترگمان]حداکثر استفاده ممکن است توسط supplicants و شاکیان فاصله بین آن ها و رم ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Supplicant is chased, harmed or otherwise threatened by the Persecutor and begs for help from the Power in Authority.
[ترجمه گوگل]درخواست کننده مورد تعقیب قرار می گیرد، صدمه می بیند یا به شکل دیگری مورد تهدید قرار می گیرد و از قدرت قدرت طلب کمک می کند
[ترجمه ترگمان]Supplicant مورد تعقیب قرار می گیرد، آسیب می بیند یا در غیر این صورت تهدید شده توسط the تهدید می شود و برای کمک از قدرت اداره درخواست کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is depicted as a supplicant to gods, or in the protective presence of the ram deity Amun, or as a sphinx himself, or in a warrior's posture. Most statues were defaced by his rivals.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک دعا کننده از خدایان، یا در حضور محافظ خدای قوچ، آمون، یا به عنوان یک ابوالهول، یا در وضعیت یک جنگجو به تصویر کشیده شده است بیشتر مجسمه ها توسط رقبای او تخریب شدند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک supplicant برای خدایان و یا در حضور محافظ \"آمون\"، یا به عنوان ابوالهول و یا به عنوان یک ابوالهول، یا در وضعیت یک جنگجو به تصویر کشیده می شود رقیبان او بیشتر مجسمه ها از بین رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Instead, Nixon turned up in Beijing as a supplicant, waiting anxiously to be summoned to the emperor's side, listening to tutorials in strategy.
[ترجمه گوگل]درعوض، نیکسون در پکن به‌عنوان یک دعاکننده حاضر شد و مشتاقانه منتظر بود تا به کنار امپراتور احضار شود و به آموزش‌های استراتژی گوش دهد
[ترجمه ترگمان]در عوض نیکسون در پکن به عنوان یک supplicant بزرگ شد و منتظر بود که به سمت امپراطور احضار شود و به برنامه های آموزشی در استراتژی گوش فرا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They want AI as a supplicant client, rather than as a well - disposed but independent ally.
[ترجمه گوگل]آنها هوش مصنوعی را به‌عنوان یک مشتری درخواست‌کننده می‌خواهند، نه به‌عنوان یک متحد خوب اما مستقل
[ترجمه ترگمان]آن ها خواهان عفو بین الملل به عنوان یک مشتری supplicant هستند تا به عنوان یک متحد خوب ولی مستقل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He flung himself down in the flat submissive posture of a mere supplicant.
[ترجمه گوگل]او خود را در حالت تسلیم صاف یک دعاکننده به پایین پرت کرد
[ترجمه ترگمان]خود را در حالی که در عین حال فروتن و فروتن بود، خود را به زمین افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whether they came on foot or in polished Ambassadors, the stream of guests sat before Nagji like supplicants.
[ترجمه گوگل]چه با پای پیاده و چه با سفیران صیقلی، جریان میهمانان مانند دعانویسان در برابر ناجی می نشستند
[ترجمه ترگمان]معلوم نبود که آن ها پیاده یا با Ambassadors آراسته شده بودند، و بسیاری از مهمانان در مقابل کسانی که در مقابلش ایستاده بودند، مانند افراد supplicants نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. More than one lord lieutenant told me almost apologetically of the number of supplicants who sought his intervention with the democratically-chosen authorities.
[ترجمه گوگل]بیش از یک لرد ستوان تقریباً با عذرخواهی از تعداد دعانویسانی که به دنبال مداخله او با مقامات منتخب دموکراتیک بودند به من گفتند
[ترجمه ترگمان]بیشتر از یک نفر به من گفت که یکی از افراد supplicants که به خاطر دخالت او با مقامات دموکراتیک خواستار مداخله او شده بودند، به من گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most newly-appointed Prime Ministers are embarrassed by a plethora of well-qualified supplicants.
[ترجمه گوگل]اکثر نخست وزیران تازه انتصاب شده توسط انبوهی از متقاضیان واجد شرایط شرمسار هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر وزیران منصوب که به تازگی منصوب شده اند، از بسیاری از supplicants واجد شرایط دست پاچه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But finally she is apparently moved by the piteous sight of the distressed supplicant and laboriously counts out 995 roubles change.
[ترجمه گوگل]اما در نهایت او ظاهراً از دیدن رقت بار دعاکننده مضطرب تحت تأثیر قرار می گیرد و با زحمت 995 روبل پول پول می شمارد
[ترجمه ترگمان]اما ظاهرا از دیدن این منظره غم انگیز که با زحمت و زحمت پول خرد شده را به حساب می آورد متاثر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Berkshire'a supplier of liquidity and capital to the system, a supplicant,'he wrote.
[ترجمه گوگل]او نوشت که برکشایر یک تامین کننده نقدینگی و سرمایه برای سیستم، یک درخواست کننده است
[ترجمه ترگمان]او نوشت که برکشایر، تامین کننده نقدینگی و سرمایه در سیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. 'It may seem like an all-powerful creditor and weak, supplicant debtors, but the debtor countries and the surplus country are locked in a mutual embrace that is problematic for both of them.
[ترجمه گوگل]ممکن است به نظر یک طلبکار قدرتمند و بدهکاران ضعیف و خواهان باشد، اما کشورهای بدهکار و کشور مازاد در آغوشی متقابل محبوس شده اند که برای هر دوی آنها مشکل ساز است
[ترجمه ترگمان]ممکن است به نظر یک بستانکار بسیار قدرتمند و ضعیف، supplicant بدهکار به نظر برسد، اما کشورهای بدهکار و کشور مازاد در فشار متقابل قرار دارند که برای هر دوی آن ها مشکل ساز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her rendering of it fell somewhere between that of teacher and supplicant.
[ترجمه گوگل]برداشت او از آن چیزی بین معلم و دعاکننده قرار داشت
[ترجمه ترگمان]تصویر او از آن بین معلم و supplicant افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The merest sliver of it upon the tongue of the Supplicant will make him or her forget all the horrors they are enduring, and deliver them to a place of paradisiacal calm.
[ترجمه گوگل]تکه تکه‌ای از آن بر زبان دعاکننده باعث می‌شود که او تمام وحشت‌هایی را که تحمل می‌کند فراموش کند و به مکانی با آرامش بهشتی برساند
[ترجمه ترگمان]ذره ای از آن را بر زبان of، او را وادار می سازد که همه وحشت های آن را که تحمل می کنند، فراموش کند، و آن ها را به یک مکان آرام و آرام برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ملتمس (اسم)
suppliant, supplicant

درخواست کننده تضرع کننده (صفت)
supplicant

انگلیسی به انگلیسی

• one who earnestly requests, petitioner, one who humbly entreats
a supplicant is a person who humbly asks god or an important person to help them or to give them something that they want very much; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : supplicate
✅️ اسم ( noun ) : supplication / supplicant
✅️ صفت ( adjective ) : supplicatory
✅️ قید ( adverb ) : _
متقاضی
متضرع
دعانویس

بپرس