supple

/ˈsəpl̩//ˈsʌpl̩/

معنی: تغییر پذیر، نرم، کش دار، انعطاف پذیر، راضی شدن، نرم شدن
معانی دیگر: خمش پذیر، قابل انعطاف، خم پذیر، خمشو، (انسان یا جانور) چست و چالاک، نرمش دار، پرنرمش، (مغز و هوش و غیره) تند آموز، سریع الانتقال، تیز، سربراه، زود پذیر، زود تسلیم، حرف شنو، مطیع، نوکر مسلک، کاسه لیس، چکمه لیس، بی غیرت، در بافت قابل ارتجاع

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: suppler, supplest
(1) تعریف: easily curved or bent; flexible.
مترادف: flexible, limber, pliable, pliant
متضاد: inflexible, rigid, stiff
مشابه: ductile, elastic, lissome, lithe, malleable, manipulable, plastic, springy, willowy, yielding

- She swung back and forth from the supple willow limb.
[ترجمه A.A] او بوسیله شاخه نرم بید به عقب و جلو تاب خورد ( تاب بازی کرد )
|
[ترجمه گوگل] او از روی اندام نرم بید به جلو و عقب تاب می‌خورد
[ترجمه ترگمان] به عقب و جلو تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: able to move with ease and flexibility.
مترادف: limber, lissome, loose-limbed
متضاد: stiff
مشابه: agile, double-jointed, flexible, lithe, lithesome, willowy

- She was a supple gymnast in high school.
[ترجمه گوگل] او در دبیرستان یک ژیمناستیک انعطاف پذیر بود
[ترجمه ترگمان] اون توی دبیرستان یه ژیمناست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Stretching will make your muscles more supple.
[ترجمه گوگل] حرکات کششی عضلات شما را انعطاف پذیرتر می کند
[ترجمه ترگمان] کشش عضلات شما را نرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: adapting easily to change or confrontation.
مترادف: adaptable, flexible, pliable
متضاد: inflexible, rigid
مشابه: accommodating, adjustable, amenable, changeable, complaisant, compliant, elastic, pliant, receptive, resilient, yielding

- My mind was more supple when I was young.
[ترجمه گوگل] در جوانی ذهن من انعطاف پذیرتر بود
[ترجمه ترگمان] وقتی جوان بودم، ذهنم نرم و انعطاف پذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: supples, suppling, suppled
مشتقات: supply (adv.), suppleness (n.)
• : تعریف: to make supple.
مترادف: limber
مشابه: flex, loosen up, work

جمله های نمونه

1. supple leather
چرم نرم

2. the supple body of a wrestler
بدن نرمشدار یک کشتی گیر

3. uncle reza had a supple mind
دایی رضا تیز هوش بود.

4. a green pomeogranate branch is supple
ترکه ی سبز انار خم پذیر است.

5. The gloves were made of very supple leather.
[ترجمه گوگل]دستکش ها از چرم بسیار انعطاف پذیر ساخته شده بودند
[ترجمه ترگمان]دستکش از چرم بسیار نرم ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her skin had stayed soft and supple.
[ترجمه گوگل]پوستش نرم و لطیف مانده بود
[ترجمه ترگمان]پوستش نرم و نرم مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was gradually getting more supple.
[ترجمه گوگل]او به تدریج انعطاف پذیرتر می شد
[ترجمه ترگمان]کم کم نرم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The leather is supple and sturdy enough to last for years.
[ترجمه گوگل]چرم به اندازه کافی انعطاف پذیر و محکم است تا سال ها دوام بیاورد
[ترجمه ترگمان]چرم نرم و قوی است تا سال ها دوام بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although it's not strenuous exercise, you feel toned-up, supple and relaxed.
[ترجمه گوگل]اگرچه این ورزش سختی نیست، اما احساس می‌کنید تندرست، انعطاف‌پذیر و آرام هستید
[ترجمه ترگمان]با اینکه ورزش سختی نیست، اما احساس راحتی و نرمش بیشتری می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We need a more supple monetary policy.
[ترجمه گوگل]ما به یک سیاست پولی انعطاف‌پذیرتر نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به یک سیاست پولی نرم تری نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This mask leaves your complexion feeling soft and supple.
[ترجمه گوگل]این ماسک به پوست شما احساس نرمی و لطافت می دهد
[ترجمه ترگمان]این ماسک صورت شما را نرم و نرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Try these simple exercises to keep your feet supple.
[ترجمه گوگل]این تمرینات ساده را امتحان کنید تا پاهای خود را انعطاف پذیر نگه دارید
[ترجمه ترگمان]این تمرینات ساده را امتحان کنید تا پاهای خود را انعطاف پذیر نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These exercises will help to keep you supple.
[ترجمه گوگل]این تمرینات به انعطاف پذیری شما کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این تمرین ها به حفظ نرمی و نرمی شما کمک خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This supple shiraz offers ripe blackberry, chocolate and herb flavors with purity and intensity.
[ترجمه گوگل]این شیراز منعطف، طعم توت رسیده، شکلاتی و گیاهی را با خلوص و شدت ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این شهر انعطاف پذیر، تمشک، شکلات و طعم های مناسب را با خلوص و شدت ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This full-bodied, supple red wine offers lovely blackberry and black raspberry fruit and hints of chocolate and herbs.
[ترجمه گوگل]این شراب قرمز پر بدن و انعطاف پذیر میوه های دوست داشتنی شاه توت و تمشک سیاه و نکاتی از شکلات و گیاهان را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این شراب کامل و انعطاف پذیر، که با شراب قرمز آراسته به توت سیاه و میوه و انواع شکلات و گیاه اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تغییر پذیر (صفت)
supple, variable, changeable, skittish, mutant, mutable, convertible, plastic, vacillatory

نرم (صفت)
slick, fine, effeminate, supple, suave, sleek, mellow, soft, tractable, downy, limp, floppy, smooth, limber, spongy, pliant, flexible, lubricious, flexuous, cottony, fluffy, tractile, treatable, plastic, glace, flabby, plumy, lissom, lissome, lithesome, lithe, flexural, sequacious, levigated, silky, irrefrangible, lambent, sericeous, silken

کش دار (صفت)
supple, elastic, ventilatory, tensile

انعطاف پذیر (صفت)
supple

راضی شدن (فعل)
acquiesce, consent, admit, supple

نرم شدن (فعل)
relent, supple, soften, smoothen

انگلیسی به انگلیسی

• easy to bend, pliant; limber, able to move and bend with ease; compliant, adaptable
a supple person moves and bends easily and gracefully.
if an object or material is supple, it is soft and bends easily without cracking or breaking.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Flexible and able to bend easily; adaptable 🧘
🔍 مترادف: Flexible
✅ مثال: The gymnast's supple body allowed her to perform incredible feats of agility.
در زبان ورزش، کلمه "supple" به معنای انعطاف پذیری و انعطاف پذیر بودن اشیاء یا بدن اشاره داردکه بعد از حرکات کششی و نرم به واسطه ی ورزش به وجود می آید
مثال:
"Regular stretching exercises can help maintain supple muscles and improve flexibility. "
...
[مشاهده متن کامل]

"انجام تمرینات روزانه کششی می تواند به حفظ انعطاف پذیری عضلات و بهبود انعطاف پذیری کمک کند. "

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : suppleness
✅️ صفت ( adjective ) : supple
✅️ قید ( adverb ) : _
به کردی به کبد میگن سپل
چون نام و انعطاف پذیر است
نرم و انعطاف پذیر
Limber
Flexible
انعطاف پذیر بودن
ظریف
Elegant, graceful

بپرس