1. The UN pledged to help supervise the clearance of mines.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متعهد شد که به نظارت بر پاکسازی مین ها کمک کند
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل متعهد شده است که به نظارت بر پاک سازی مین ها کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. University teachers have refused to supervise students' examinations.
[ترجمه گوگل]معلمان دانشگاه از نظارت بر امتحانات دانشجویان خودداری کرده اند
[ترجمه ترگمان]اساتید دانشگاه از نظارت بر امتحانات دانش آموزان خودداری کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. UN monitors will remain in the country to supervise the elections.
[ترجمه گوگل]ناظران سازمان ملل برای نظارت بر انتخابات در کشور خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]ناظران سازمان ملل برای نظارت بر انتخابات در کشور باقی خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The United Nations is to supervise the handover of the prisoners of war.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل باید بر تحویل اسیران جنگی نظارت کند
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل متحد نظارت بر تحویل زندانیان جنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The UN is to supervise the implementation of the peace treaty.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل باید بر اجرای پیمان صلح نظارت کند
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل قرار است بر اجرای پیمان صلح نظارت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An executive officer was appointed to supervise the arrangements.
[ترجمه گوگل]یک مسئول اجرایی برای نظارت بر ترتیبات منصوب شد
[ترجمه ترگمان]یک مامور اجرایی برای نظارت بر مقدمات کار منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The school staff are expected to supervise school meals.
[ترجمه گوگل]از کارکنان مدرسه انتظار می رود که بر وعده های غذایی مدرسه نظارت کنند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که کارکنان مدرسه بر وعده های غذایی مدرسه نظارت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She wants to supervise the cosmetics shop.
[ترجمه گوگل]او می خواهد بر مغازه لوازم آرایش نظارت کند
[ترجمه ترگمان]اون می خواد به مغازه لوازم آرایشی نظارت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I will supervise the work personally.
[ترجمه گوگل]من شخصاً بر کار نظارت خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من شخصا روی کار نظارت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Tomorrow he will supervise all the pupils taking the English examination.
[ترجمه گوگل]فردا او بر تمام دانش آموزانی که در امتحان زبان انگلیسی شرکت می کنند نظارت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]فردا، او بر همه شاگردان که امتحان انگلیسی را می گیرند نظارت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I supervise the packing of all mail orders.
[ترجمه گوگل]من بر بسته بندی تمام سفارشات پستی نظارت می کنم
[ترجمه ترگمان]من روی بستن وسایل همه دستورها نظارت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A committee was appointed to supervise the exhumation and identification of the bodies.
[ترجمه گوگل]کمیته ای برای نظارت بر نبش قبر و شناسایی اجساد تعیین شد
[ترجمه ترگمان]کمیته ای برای نظارت بر نبش قبر و شناسایی اجساد منصوب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Missi continued to be expected to supervise counts, and to act as vital links between palace and counties.
[ترجمه گوگل]از میسی همچنان انتظار می رفت که بر شمارش ها نظارت کند و به عنوان حلقه های حیاتی بین کاخ و شهرستان ها عمل کند
[ترجمه ترگمان]Missi همچنان انتظار داشت که بر شمارش نظارت داشته باشد و به عنوان لینک های حیاتی بین کاخ و استان ها عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This allows him to supervise all the family's vast landholdings in the delta.
[ترجمه گوگل]این به او اجازه می دهد تا بر تمام زمین های وسیع خانواده در دلتا نظارت کند
[ترجمه ترگمان]این کار به او این امکان را می دهد که تمام اراضی وسیع خانواده را در دلتا تحت نظارت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید