supervening events

پیشنهاد کاربران

به معنای وقایع ناگهانی یا به اصطلاح قوه قهریه یا حوادث غیرمترقبه یا فورس ماژور
مثال:
the loss that is occasioned by supervening events. . .
خسارتی که ایجاد شده در اثر قوه قهریه یا حوادث غیرمترقبه یا فورس ماژور
...
[مشاهده متن کامل]

نکته: فعل occasioned گاهی به معنای ایجاد کردن و موجب شدنه و occasioned by به معنای ایجاد شده، پیامدِ، در اثرِ یا معلولِ . . . ست.

بپرس