1. One must think in terms of superpositions of all the different possible locations of all the particles separately!
[ترجمه گوگل]باید از نظر برهم نهی همه مکان های مختلف ممکن همه ذرات به طور جداگانه فکر کرد!
[ترجمه ترگمان]فرد باید به صورت جداگانه در مورد تمام موقعیت های احتمالی تمام ذرات به طور جداگانه فکر کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرد باید به صورت جداگانه در مورد تمام موقعیت های احتمالی تمام ذرات به طور جداگانه فکر کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This kind of superposition of states is a general-and important-feature of quantum mechanics, referred to as quantum linear superposition.
[ترجمه گوگل]این نوع برهم نهی حالت ها یک ویژگی کلی و مهم مکانیک کوانتومی است که به آن برهم نهی خطی کوانتومی می گویند
[ترجمه ترگمان]این حالت برهم نهی حالات، یک ویژگی کلی و مهم مکانیک کوانتومی است که به برهم نهی خطی کوانتومی اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حالت برهم نهی حالات، یک ویژگی کلی و مهم مکانیک کوانتومی است که به برهم نهی خطی کوانتومی اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Superposition is of the essence of waves, which can be added together to reinforce or cancel each other out.
[ترجمه گوگل]برهم نهی از ذات امواج است که می توانند برای تقویت یا خنثی کردن یکدیگر به یکدیگر اضافه شوند
[ترجمه ترگمان]Superposition از ماهیت امواج است، که می تواند به هم اضافه شوند تا یکدیگر را تقویت یا خنثی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Superposition از ماهیت امواج است، که می تواند به هم اضافه شوند تا یکدیگر را تقویت یا خنثی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. However, early on, as he introduced the superposition principle, Dirac would break in half a piece of chalk.
[ترجمه گوگل]با این حال، دیراک در اوایل، همانطور که او اصل برهم نهی را معرفی کرد، نصف تکه گچ را شکست
[ترجمه ترگمان]با این حال، ابتدا همان طور که اصل برهم نهی را معرفی کرد، دیراک نصف یک تکه گچ را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، ابتدا همان طور که اصل برهم نهی را معرفی کرد، دیراک نصف یک تکه گچ را شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The principle of superposition is the basis of the wave theory of light.
[ترجمه گوگل]اصل برهم نهی اساس نظریه موج نور است
[ترجمه ترگمان]اصل برهم نهی، اساس نظریه موج نور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصل برهم نهی، اساس نظریه موج نور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Display the progress of charge: the use of superposition circuit technology[Sentence dictionary], charging indicator light changes.
[ترجمه گوگل]نمایش پیشرفت شارژ: استفاده از فناوری مدار برهم نهی [فرهنگ جملات]، چراغ نشانگر شارژ تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]نمایش پیشرفت شارژ: استفاده از تکنولوژی مدار برهم نهی [ فرهنگ لغت میانی ]، شارژ در مورد تغییرات نور شاخص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمایش پیشرفت شارژ: استفاده از تکنولوژی مدار برهم نهی [ فرهنگ لغت میانی ]، شارژ در مورد تغییرات نور شاخص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is based on the principle of superposition, and the design load is optimized dynamically.
[ترجمه گوگل]این بر اساس اصل برهم نهی است و بار طراحی به صورت پویا بهینه شده است
[ترجمه ترگمان]آن مبتنی بر اصل برهم نهی است، و بار طراحی به صورت پویا بهینه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن مبتنی بر اصل برهم نهی است، و بار طراحی به صورت پویا بهینه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Principle of original horizontality, principle of superposition, principle of lateral continuity, principle of crosscutting relationship and unconformity.
[ترجمه گوگل]اصل افقی اولیه، اصل برهم نهی، اصل تداوم جانبی، اصل رابطه مقطعی و عدم انطباق
[ترجمه ترگمان]اصل of اصلی، اصل برهم نهی، اصل پیوستگی جانبی، اصل روابط crosscutting و unconformity
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصل of اصلی، اصل برهم نهی، اصل پیوستگی جانبی، اصل روابط crosscutting و unconformity
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Principle of Superposition has found its wide application in physics and many other fields.
[ترجمه گوگل]اصل برهم نهی کاربرد گسترده ای در فیزیک و بسیاری از زمینه های دیگر پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]اصل of کاربرد وسیع خود را در فیزیک و بسیاری از زمینه های دیگر پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصل of کاربرد وسیع خود را در فیزیک و بسیاری از زمینه های دیگر پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The theories express the sound fields by a superposition of various resonance reradiation modes and reveal the vibro-acoustic coupling mechanism in viewpoint of vibration.
[ترجمه گوگل]تئوری ها میدان های صوتی را با برهم نهی حالت های تابش مجدد تشدید مختلف بیان می کنند و مکانیسم جفت ارتعاشی-آکوستیک را از نظر ارتعاش نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]این تئوری ها، میدان های صوتی را با برهم نهی حالات reradiation رزونانس مختلف بیان می کنند و مکانیزم جفت شدگی vibro - acoustic را در نظر ارتعاش آشکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تئوری ها، میدان های صوتی را با برهم نهی حالات reradiation رزونانس مختلف بیان می کنند و مکانیزم جفت شدگی vibro - acoustic را در نظر ارتعاش آشکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In virtue of superposition principle on potential flow field, on the basis of boundary condition from engineering site, saving-energy diffuser is designed from the above.
[ترجمه گوگل]بر اساس اصل برهم نهی در میدان جریان پتانسیل، بر اساس شرایط مرزی از سایت مهندسی، دیفیوزر صرفه جویی در انرژی از موارد فوق طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]به لحاظ اصل برهم نهی بر روی میدان پتانسیل جریان، براساس شرایط مرزی از محل مهندسی، دیفیوزر انرژی ذخیره شده از بالا طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به لحاظ اصل برهم نهی بر روی میدان پتانسیل جریان، براساس شرایط مرزی از محل مهندسی، دیفیوزر انرژی ذخیره شده از بالا طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Based on the superposition principle of small deflections, general stiffness model for multi-axis series machine tool was established as physical constrains for tool posture optimization.
[ترجمه گوگل]بر اساس اصل برهم نهی انحرافات کوچک، مدل سختی عمومی برای ماشین ابزار سری چند محوره به عنوان محدودیت های فیزیکی برای بهینه سازی وضعیت ابزار ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]براساس اصل برهم نهی کوچک، مدل سفتی کلی برای ابزار ماشین سری چند محور به عنوان محدودیت فیزیکی برای بهینه سازی حالت ابزار در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]براساس اصل برهم نهی کوچک، مدل سفتی کلی برای ابزار ماشین سری چند محور به عنوان محدودیت فیزیکی برای بهینه سازی حالت ابزار در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The amino-acid sequences were aligned on the basis of structural superpositions.
[ترجمه گوگل]توالی های اسید آمینه بر اساس برهم نهی های ساختاری تراز شدند
[ترجمه ترگمان]دنباله های آمینو اسید بر پایه of ساختاری تنظیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دنباله های آمینو اسید بر پایه of ساختاری تنظیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. References are given in the text for specific matters such as the glass transition and time-temperature superposition.
[ترجمه گوگل]منابعی در متن برای موضوعات خاصی مانند انتقال شیشه ای و برهم نهی دما-زمان آورده شده است
[ترجمه ترگمان]مراجع در متن برای موضوعات خاص مانند گذار شیشه ای و برهم نهی زمان - دما داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مراجع در متن برای موضوعات خاص مانند گذار شیشه ای و برهم نهی زمان - دما داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید