superpose

/ˌsuːpəˈpoʊz//ˌsuːpəˈpəʊz/

معنی: قرار دادن، منطبق کردن با
معانی دیگر: روگذاری کردن، روگذاشت کردن، روی چیزی قرار دادن، روخسباندن، قرار دادن روی

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: superposes, superposing, superposed
مشتقات: superposition (n.)
• : تعریف: to lay or place above or upon something else.

جمله های نمونه

1. Later all the time superpose was not updated.
[ترجمه گوگل]بعداً تمام زمان سوپرپوز آپدیت نشد
[ترجمه ترگمان]بعدا گذشت زمان به روز نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eventually, it debates how to superpose the electric potential when the zero point is different.
[ترجمه گوگل]در نهایت، در مورد اینکه چگونه می توان پتانسیل الکتریکی را در زمانی که نقطه صفر متفاوت است، روی هم قرار داد، بحث می کند
[ترجمه ترگمان]در نهایت، بحث بر سر این است که چگونه پتانسیل الکتریکی را در زمانی که نقطه صفر متفاوت است، مجددا مورد بررسی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Besides sequence superpose reinforced hoop can use for build large flexibility storage building or build trash landfill field.
[ترجمه گوگل]علاوه بر توالی حلقه تقویت‌شده سوپرپوز می‌توان برای ساختن ساختمان‌های ذخیره‌سازی انعطاف‌پذیر بزرگ یا ساخت میدان دفن زباله استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، حلقه تقویت شده superpose می تواند برای ساخت یک ساختمان ذخیره سازی بزرگ و یا ساخت زمین دفن زباله مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With Superpose, volume datasets are processed automatically to yield images which are corrected for differences in pixel size and patient orientation.
[ترجمه گوگل]با Superpose، مجموعه داده‌های حجمی به‌طور خودکار پردازش می‌شوند تا تصاویری که برای تفاوت در اندازه پیکسل و جهت‌گیری بیمار تصحیح می‌شوند، ارائه شود
[ترجمه ترگمان]با superpose، مجموعه داده های حجم به طور خودکار پردازش می شوند تا تصاویری ارایه دهند که برای تفاوت در اندازه پیکسل و جهت گیری بیمار تصحیح می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The performance of the character superpose chip SD01C01 and the application in camera watch system are described in this paper.
[ترجمه گوگل]عملکرد تراشه superpose کاراکتر SD01C01 و کاربرد در سیستم ساعت دوربین در این مقاله توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]عملکرد مدل superpose character و کاربرد در سیستم ساعت دوربین در این مقاله توضیح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wax and chewing gum, with ice cube superpose a little while, make frozen contraction, then gently sweep, reoccupy wet dishcloth or dip in with dishcloth on right amount floor cleaner is wiped.
[ترجمه گوگل]موم و آدامس، با مکعب یخ کمی روی هم قرار می‌گیرند، انقباض یخ زده ایجاد می‌کنند، سپس به آرامی جارو می‌کنند، دوباره دستمال ظرف خیس را می‌گیرند یا با پارچه ظرف‌شویی روی مقدار مناسبی کف شوینده را آغشته می‌کنند
[ترجمه ترگمان]موم و آدامس جویدن با مکعب یخ کمی طول می کشد، انقباض منجمد را ایجاد می کند، سپس به آرامی آن را جاروب می کند، پارچه مرطوب reoccupy را تمیز می کند و یا با پاک کننده پارچه روی زمین درست و تمیز خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The website key term you superpose but cannot too much!
[ترجمه گوگل]عبارت کلیدی وب سایتی که شما در آن قرار می دهید، اما نمی توانید بیش از حد!
[ترجمه ترگمان]واژه کلیدی وب سایت شما superpose اما نمی تواند زیاد باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We superpose a voltage with high frequency but low amplitude on the shielding layer of power cables to make the loss current more obvious.
[ترجمه گوگل]ما یک ولتاژ با فرکانس بالا اما دامنه کم را روی لایه محافظ کابل های برق قرار می دهیم تا جریان تلفات واضح تر شود
[ترجمه ترگمان]ما یک ولتاژ با فرکانس بالا اما دامنه کم در لایه حفاظت از کابل های برق ایجاد می کنیم تا جریان تلفات آشکارتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Subsequently, the approximate arithmetic making use of superpose principle is researched in contrast with numeric arithmetic.
[ترجمه گوگل]پس از آن، محاسبه تقریبی با استفاده از اصل superpose در مقایسه با محاسبات عددی مورد بررسی قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]متعاقبا، محاسبه تقریبی ریاضی از اصل superpose در مقایسه با ریاضی عددی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But if linearly superpose the two fundamental wave solution, it does not have the significance because their background are nonlinear .
[ترجمه گوگل]اما اگر راه حل دو موج بنیادی را به صورت خطی بر هم بگذاریم، اهمیتی ندارد زیرا پس زمینه آنها غیرخطی است
[ترجمه ترگمان]اما اگر به صورت خطی از دو راه حل موج اساسی استفاده کنیم، اهمیت آن را ندارد چون پس زمینه آن ها غیر خطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Usually there will be some random variation of this sort superposed on a relatively constant overall pattern.
[ترجمه گوگل]معمولاً برخی تغییرات تصادفی از این نوع بر روی یک الگوی کلی نسبتاً ثابت قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]معمولا یک تغییر تصادفی از این نوع در یک الگوی کلی ثابت قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In other triangles are arrangements of triple peltae and series of small, filled, superposed triangles.
[ترجمه گوگل]در مثلث های دیگر آرایشی از پلت های سه گانه و مجموعه ای از مثلث های کوچک پر شده و روی هم قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در سایر مثلث ها arrangements سه تایی و مجموعه ای از مثلث ها چند تایی و پر از هم قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The same rectangular panel also has a band of superposed triangles.
[ترجمه گوگل]همین پانل مستطیلی همچنین دارای نواری از مثلث های روی هم قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]یک صفحه مستطیلی نیز یک باند از مثلث ها superposed قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hang clothes tree simply, it is OK to let satchel, clothings, cap superpose, also be good idea.
[ترجمه گوگل]درخت لباس را به سادگی آویزان کنید، خوب است که کیف، لباس، کلاه را روی هم قرار دهید، همچنین ایده خوبی است
[ترجمه ترگمان]به سادگی یک درخت لباس بپوشید و این خوب است که اجازه بدهید یک کیف، clothings، cap، و همچنین ایده خوبی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Chapter 4: Based on the previous achievements of the calculation and theoretical analysis of the surge-chamber ground swell, analyze the influence of the superimposition on it and the superpose time.
[ترجمه گوگل]فصل 4: بر اساس دستاوردهای قبلی محاسبه و تجزیه و تحلیل نظری تورم زمین محفظه موجی، تأثیر روی هم قرار گرفتن بر آن و زمان سوپرپوز را تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]فصل ۴: براساس دستاوردهای قبلی محاسبات و تجزیه و تحلیل نظری تورم زمین، تاثیر of بر روی آن و زمان superpose را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قرار دادن (فعل)
lodge, place, put, fix, pose, park, row, set, mount, pack, locate, include, posture, posit, superpose

منطبق کردن با (فعل)
superpose

تخصصی

[ریاضیات] روی هم گذاشتن، بر هم منطبق کردن

انگلیسی به انگلیسی

• place on or above something else; place one figure over another, cause two figures to exactly coincide (geometry)

پیشنهاد کاربران

بپرس