supernal

/suːˈpɜːrnl̩//suːˈpɜːnl̩/

معنی: بلند، علوی، آسمانی، بهشتی، وابسته به عالم بالا
معانی دیگر: عرشی، الهی، وابسته بعالم بالا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: supernally (adv.)
(1) تعریف: of or pertaining to heaven or the sky; celestial.
متضاد: infernal
مشابه: celestial

(2) تعریف: of a higher nature or greater excellence than that of most humans.
مشابه: superhuman

جمله های نمونه

1. Arcadia: A Supernal Realm where the Ruling Arcana are Fate and Time. Mages who walk the Acanthus Path claim a Watchtower in this realm.
[ترجمه گوگل]آرکادیا: قلمروی ماورایی که در آن آرکانای حاکم سرنوشت و زمان هستند جادوگرانی که در مسیر آکانتوس قدم می‌زنند، مدعی داشتن برج مراقبت در این قلمرو هستند
[ترجمه ترگمان]Arcadia: یک Realm که در آن the حاکم سرنوشت و زمان هستند Mages که مسیر acanthus را پیاده می کنند، ادعای a در این قلمرو دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. By right of its great free degree, supernal precision measure, dispense with secondary process, bonded magnet has become necessary and important apparatus in high-tech product.
[ترجمه گوگل]آهنربای پیوندی به دلیل درجه رایگان عالی، اندازه گیری دقیق فوق العاده، دوری از فرآیند ثانویه، به دستگاه ضروری و مهم در محصولات با فناوری پیشرفته تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به درجه آزادی بسیار آزاد، اندازه گیری دقیق supernal، که با فرآیند ثانویه انجام می شود، آهن ربا به تجهیزات لازم و مهم در محصول با فن آوری بالا تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The supernal ideology will not coexistence with the everyman.
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی مافوقی با همه انسانها همزیستی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی supernal با everyman هم زیستی نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Put in something about the Supernal Oneness . Don't say a syllable about the Infernal Twoness.
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد یگانگی ماورایی قرار دهید یک هجا در مورد دوتایی دوزخی نگویید
[ترجمه ترگمان] یه چیزی راجع به \"supernal oneness\" بذار حتی یک کلمه هم درباره the Infernal نگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Primal Wild: A Supernal Realm where the Ruling Arcana are Life and Spirit. Mages who walk the Thyrsus Path claim a Watchtower in this realm.
[ترجمه گوگل]Primal Wild: قلمروی ماورایی که در آن آرکانای حاکم زندگی و روح هستند جادوگرانی که در مسیر Thyrsus قدم می‌زنند، مدعی داشتن برج مراقبت در این قلمرو هستند
[ترجمه ترگمان]Primal Wild: یک Realm supernal که در آن the حاکم زندگی و روح هستند Mages که مسیر Thyrsus را پیاده می کنند، ادعای a در این قلمرو دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He put in something about the - Supernal Oneness.
[ترجمه گوگل]او چیزی در مورد - یگانگی ماورایی - گذاشت
[ترجمه ترگمان] اون یه چیزی در مورد \"supernal oneness\" نوشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has virtue of strong function, supernal efficiency and shortens development time of single - chip microcomputer system.
[ترجمه گوگل]دارای عملکرد قوی، کارایی فوق العاده است و زمان توسعه سیستم میکرو کامپیوتر تک تراشه را کوتاه می کند
[ترجمه ترگمان]آن دارای خاصیت عملکرد قوی، کارایی supernal بوده و زمان توسعه سیستم میکرو کامپیوتر single را کوتاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This equipment is speedy in answer to speed, deferent sine wave distortion is small, intelligentize degree is high, anti-jamming is better, the power complication and the efficiency is supernal .
[ترجمه گوگل]این تجهیزات در پاسخ به سرعت سریع است، اعوجاج موج سینوسی متفاوت کوچک، درجه هوشمندسازی بالا، ضد پارگی بهتر، عارضه قدرت و کارایی فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات در پاسخ به سرعت بسیار سریع بوده، اعوجاج موج سینوسی کم است، درجه intelligentize بالا است، پیچیدگی کنترل بهتر است، پیچیدگی قدرت و کارایی supernal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is the soul that Awakens and yearns to ascend to the Supernal World.
[ترجمه گوگل]این روح است که بیدار می شود و مشتاق صعود به دنیای ماورایی است
[ترجمه ترگمان]این روح است که تشنه و مشتاق به صعود به دنیای supernal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Only faith, poetry, love, romance, can push aside that curtain and view and picture the supernal beauty and glory beyond.
[ترجمه گوگل]فقط ایمان، شعر، عشق، عاشقانه می توانند آن پرده را کنار بزنند و زیبایی و شکوه ماورایی را ببینند و تصویر کنند
[ترجمه ترگمان]فقط ایمان، شعر، عشق، عشق، می تواند پرده را کنار بزند و زیبایی و شکوه را فراتر از آن تصور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بلند (صفت)
forte, loud, high, long, supernal, tall, highfalutin, upland, eminent, lofty, vociferous, grandiose, sonorous, high-ranking, skyscraping

علوی (صفت)
high, astral, heavenly, celestial, empyrean, supernal, ethereal

آسمانی (صفت)
heavenly, celestial, empyrean, supernal, ethereal, olympian, empyreal, skyey, skiey, sky-blue

بهشتی (صفت)
heavenly, supernal, olympian, elysian, paradisal, skyey

وابسته به عالم بالا (صفت)
supernal

انگلیسی به انگلیسی

• celestial, heavenly, divine; located in or existing in the heavens

پیشنهاد کاربران

بپرس