superinduce

/suːpərɪnˈduːs//ˌsjuːpərɪnˈdjuːs/

معنی: تخحت فشار قرار گرفتن، تجدید فراش کردن، کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن
معانی دیگر: (به وضع موجود) افزودن، برافزودن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: superinduces, superinducing, superinduced
مشتقات: superinduction (n.)
• : تعریف: to bring in or introduce as an addition, added circumstance, or the like; superimpose.

جمله های نمونه

1. Try to superinduce a little more water.
[ترجمه گوگل]سعی کنید کمی آب بیشتر القا کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید کمی آب بنوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To me, you never want to superinduce your faults upon lies.
[ترجمه گوگل]از نظر من، شما هرگز نمی خواهید عیب های خود را بر دروغ ها القا کنید
[ترجمه ترگمان]به نظر من، تو هیچ وقت نمی خو ای faults دروغ بگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The development of network technique superinduce wing in modern enterprise finance management.
[ترجمه گوگل]توسعه تکنیک شبکه بال فوق القایی در مدیریت مالی سازمانی مدرن
[ترجمه ترگمان]توسعه تکنیک شبکه در مدیریت مالی شرکت مدرن شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It can superinduce the real feeling during the driving simulation, which is the particular characteristic of the newfashioned training system distinguished from the training system in existence.
[ترجمه گوگل]این می تواند احساس واقعی را در طول شبیه سازی رانندگی، که ویژگی خاص سیستم آموزشی جدید متمایز از سیستم آموزشی موجود است، القا کند
[ترجمه ترگمان]این می تواند احساس واقعی در طول شبیه سازی رانندگی داشته باشد، که مشخصه خاص سیستم آموزشی newfashioned است که از سیستم آموزشی موجود متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The culture is a medium between clients and the public, it can superinduce affinity of products and the whole competition of enterprise.
[ترجمه گوگل]فرهنگ یک واسطه بین مشتریان و عموم است، می تواند باعث ایجاد وابستگی به محصولات و کل رقابت شرکت شود
[ترجمه ترگمان]فرهنگ یک رسانه بین مشتریان و عموم است، می تواند وابستگی محصول و کل رقابت شرکت را تسهیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخحت فشار قرار گرفتن (فعل)
superinduce

تجدید فراش کردن (فعل)
superinduce

کشیدن یا گذاشتن یا جا دادن (فعل)
superinduce

انگلیسی به انگلیسی

• bring in as an addition, superimpose

پیشنهاد کاربران

بپرس