1. The onset of superfluidity in materials on Earth occurs at extremely low temperatures near absolute zero, but in neutron stars, it can occur at temperatures near a billion degrees Celsius.
[ترجمه گوگل]شروع ابر سیالیت در مواد روی زمین در دمای بسیار پایین نزدیک به صفر مطلق رخ می دهد، اما در ستارگان نوترونی، می تواند در دمای نزدیک به یک میلیارد درجه سانتیگراد رخ دهد
[ترجمه ترگمان]ظهور of در مواد روی زمین در دماهای بسیار پایین نزدیک صفر مطلق رخ می دهد اما در ستاره های نوترونی می تواند در دماهای نزدیک یک میلیارد درجه سانتیگراد رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Now, two teams say they have direct evidence of such bizarre "superfluidity" in a neutron star, and other researchers seem convinced.
[ترجمه گوگل]اکنون، دو تیم می گویند که شواهد مستقیمی از چنین «ابر سیال» عجیب و غریب در یک ستاره نوترونی دارند، و به نظر می رسد محققان دیگر متقاعد شده اند
[ترجمه ترگمان]اکنون دو تیم می گویند که مدرک مستقیمی از \"superfluidity\" عجیب در یک ستاره نوترونی دارند و محققان دیگر متقاعد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Leggett(USA). Both superconductivity and superfluidity occur at very low temperatures.
[ترجمه گوگل]لگت (ایالات متحده آمریکا) هم ابررسانایی و هم ابرسیالیت در دماهای بسیار پایین اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]Leggett (آمریکا) هر دو superconductivity و superfluidity در دماهای بسیار پایین رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Superfluidity flows from the counterintuitive rules of quantum mechanics.
[ترجمه گوگل]ابر سیالیت از قوانین ضد شهودی مکانیک کوانتومی سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]superfluidity از قواعد counterintuitive مکانیک کوانتومی سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The 2003 Nobel Prize in Physics was awarded to three physicists who have made decisive contributions concerning two phenomena in quantum physics: superconductivity and superfluidity.
[ترجمه گوگل]جایزه نوبل فیزیک سال 2003 به سه فیزیکدان اعطا شد که سهم تعیین کننده ای در مورد دو پدیده در فیزیک کوانتوم داشتند: ابررسانایی و ابر سیال
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۳ جایزه نوبل فیزیک به سه فیزیکدان که در فیزیک کوانتوم دو پدیده داشته اند اعطا شد: superconductivity و superfluidity
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Unlike fermions, there is no limit to the number of bosons that can occupy the same quantum state, a behaviour that gives rise to the superfluidity of helium-
[ترجمه گوگل]برخلاف فرمیونها، هیچ محدودیتی برای تعداد بوزونهایی که میتوانند همان حالت کوانتومی را اشغال کنند، وجود ندارد، رفتاری که باعث ابرسیالیت هلیوم میشود
[ترجمه ترگمان]برخلاف فرمیون، هیچ محدودیتی برای تعداد of که می تواند همان حالت کوانتومی را داشته باشد وجود ندارد، رفتاری که به the هلیوم تبدیل می شود -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Now, two teams of physicists say they have more direct evidence for superfluidity in the heart of a neutron star.
[ترجمه گوگل]اکنون، دو تیم از فیزیکدانان می گویند که شواهد مستقیم بیشتری برای ابر سیالیت در قلب یک ستاره نوترونی دارند
[ترجمه ترگمان]اکنون دو تیم از فیزیک دان ها می گویند که آن ها مدرک مستقیمی برای superfluidity در قلب یک ستاره نوترونی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Scientists have accumulated indirect evidence for such pairing and superfluidity.
[ترجمه گوگل]دانشمندان شواهد غیرمستقیم برای چنین جفت شدن و ابر سیالی جمع آوری کرده اند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان شواهد غیرمستقیم زیادی را برای جفت کردن و superfluidity گردآوری کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These findings, to be published in Physical Review Letters, could yield deeper insights into superfluidity and also lead to especially precise navigation gyroscopes .
[ترجمه گوگل]این یافتهها، که در Physical Review Letters منتشر میشوند، میتوانند بینش عمیقتری در مورد ابرسیالیت ارائه دهند و همچنین به ژیروسکوپهای ناوبری دقیقی منجر شوند
[ترجمه ترگمان]این یافته ها، که باید در نامه های بررسی فیزیکی منتشر شوند، می توانند بینش عمیق تری را به superfluidity ارایه دهند و همچنین به especially هدایت دقیق منجر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید