1. We observe no evidence for granular superconductivity.
[ترجمه گوگل]ما هیچ مدرکی برای ابررسانایی دانه ای مشاهده نکردیم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ مدرکی برای تشخیص granular نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Consequently, it cannot be the cause of the superconductivity.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، نمی تواند علت ابررسانایی باشد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، آن نمی تواند علت of باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The theory of Tc superconductivity had a visible development since the discovery of the stripe phase.
[ترجمه گوگل]نظریه ابررسانایی Tc از زمان کشف فاز راه راه توسعه قابل مشاهده ای داشت
[ترجمه ترگمان]نظریه of superconductivity از زمان کشف فاز نوار، یک پیشرفت مشهود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Leggett(USA). Both superconductivity and superfluidity occur at very low temperatures.
[ترجمه گوگل]لگت (ایالات متحده آمریکا) هم ابررسانایی و هم ابرسیالیت در دماهای بسیار پایین اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]Leggett (آمریکا) هر دو superconductivity و superfluidity در دماهای بسیار پایین رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Operating on the borderline of superconductivity and ordinary conductivity, they produce immense amplification.
[ترجمه گوگل]آنها با عملکرد بر روی مرز ابررسانایی و رسانایی معمولی، تقویت بسیار زیادی تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]عملیاتی در مرز superconductivity و رسانایی معمولی، آن ها تقویت بسیار بالایی را تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Superconductivity means no electrical resistance, and that in turn means no wasted power.
[ترجمه گوگل]ابررسانایی به معنای عدم مقاومت الکتریکی است و این به نوبه خود به معنای عدم اتلاف انرژی است
[ترجمه ترگمان]مقاومت الکتریکی به معنای هیچ مقاومت الکتریکی نیست و این به نوبه خود هیچ قدرت wasted ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As a kind of excellent cryogen with superconductivity, liquid helium of high purity has been widely used in many fields, such as industry and aerospace .
[ترجمه گوگل]هلیوم مایع با خلوص بالا به عنوان نوعی برودت عالی با ابررسانایی به طور گسترده در بسیاری از زمینه ها مانند صنعت و هوافضا استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]هلیوم مایع خلوص بالا به طور گسترده در بسیاری از زمینه ها مثل صنعت و هوافضا به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What is the theory of high - Tc superconductivity ? What interactions can successfully pair electrons?
[ترجمه گوگل]تئوری ابررسانایی با Tc بالا چیست؟ چه برهمکنش هایی می توانند الکترون ها را با موفقیت جفت کنند؟
[ترجمه ترگمان]نظریه of high (Tc -)چیست؟ چه تعاملات می توانند با هم الکترون ها را با موفقیت جفت کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Polarons, Excitons, Superconductivity, Dielectric, Magnetic Materials, Point Defects, Alloys.
[ترجمه گوگل]پولارون ها، اکسایتون ها، ابررسانایی، دی الکتریک، مواد مغناطیسی، عیوب نقطه ای، آلیاژها
[ترجمه ترگمان]Polarons، Excitons، superconductivity، Dielectric، مواد مغناطیسی، مواد مغناطیسی، عیوب نقطه ای، آلیاژ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. John Bardeen was also co-developer of the theory of superconductivity.
[ترجمه گوگل]جان باردین همچنین یکی از توسعه دهندگان نظریه ابررسانایی بود
[ترجمه ترگمان]جان Bardeen نیز یکی از بنیانگذاران تئوری of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The project provides only a few specialised types of mass-produced magnets, using the already-established technology of low-temperature superconductivity.
[ترجمه گوگل]این پروژه تنها چند نوع تخصصی از آهنرباهای تولید انبوه را با استفاده از فناوری از قبل تثبیت شده ابررسانایی در دمای پایین ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این پروژه تنها چند نوع تخصصی از اهن رباها تولید شده را ایجاد می کند، که از تکنولوژی تثبیت شده با دمای پایین استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Resistance comes from mobile electrons losing momentum in scattering and is usually inevitable except in superconductivity.
[ترجمه گوگل]مقاومت از الکترون های متحرک ناشی می شود که حرکت خود را در پراکندگی از دست می دهند و معمولاً غیر از ابررسانایی اجتناب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]مقاومت از الکترون های تلفن همراه حاصل می شود که شتاب در پراکندگی را از دست می دهند و معمولا به جز در superconductivity اجتناب ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At this point, Bardeen, cooper and Schrieffer ( BCS ) produced their epochmaking pairing theory of superconductivity.
[ترجمه گوگل]در این مرحله، باردین، کوپر و شریفر (BCS) نظریه جفت شدن ابررسانایی دوران ساز خود را ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، Bardeen، کوپر و Schrieffer (بی سی بی سی)نظریه جفت کردن epochmaking را ارایه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The 2003 Nobel Prize in Physics was awarded to three physicists who have made decisive contributions concerning two phenomena in quantum physics: superconductivity and superfluidity.
[ترجمه گوگل]جایزه نوبل فیزیک سال 2003 به سه فیزیکدان اعطا شد که سهم تعیین کننده ای در مورد دو پدیده در فیزیک کوانتوم داشتند: ابررسانایی و ابر سیال
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۳ جایزه نوبل فیزیک به سه فیزیکدان که در فیزیک کوانتوم دو پدیده داشته اند اعطا شد: superconductivity و superfluidity
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 