1. Life had not taught her domination -- superciliousness of grace, which is the lordly power of some women.
[ترجمه گوگل]زندگی به او تسلط را یاد نداده بود - ظرافت فیض، که قدرت ربانی برخی از زنان است
[ترجمه ترگمان]زندگی به او تسلط و سلطه grace را که قدرت lordly برخی از زنان است، یاد نگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندگی به او تسلط و سلطه grace را که قدرت lordly برخی از زنان است، یاد نگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Eyes looking sideways can show one's coldness and superciliousness.
[ترجمه گوگل]چشمانی که به طرفین نگاه می کنند می تواند سردی و نابخردی فرد را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]چشم هایی که از پهلو به اطراف نگاه می کنند می توانند خونسردی و تکبر را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشم هایی که از پهلو به اطراف نگاه می کنند می توانند خونسردی و تکبر را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The landlords, the dying ruling class of China, were pervaded by premonitions of early death and were mortally afraid even while they tried to maintain their own attitude of superciliousness.
[ترجمه گوگل]زمینداران، طبقه حاکم در حال مرگ چین، با پیشبینی مرگ زودهنگام فراگیر شده بودند و حتی در حالی که سعی میکردند نگرش نابخردانه خود را حفظ کنند، بهشدت میترسیدند
[ترجمه ترگمان]The، طبقه حاکم در حال احتضار چین، با پیش بینی مرگ زودهنگام حکمفرما بودند و تا هنگام تلاش برای حفظ نگرش خود با فیس و افاده، به شدت وحشت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The، طبقه حاکم در حال احتضار چین، با پیش بینی مرگ زودهنگام حکمفرما بودند و تا هنگام تلاش برای حفظ نگرش خود با فیس و افاده، به شدت وحشت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Courage is a spelling bee and your word is superciliousness .
[ترجمه گوگل]شجاعت یک زنبور املایی است و کلمه شما نابخردی است
[ترجمه ترگمان]شجاعت، یک زنبور تلفظ است و کلمه شما، فیس و افاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شجاعت، یک زنبور تلفظ است و کلمه شما، فیس و افاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Nothing special. Between those villagers, I only could feel superciliousness, unrealistically comparison and peacock.
[ترجمه گوگل]چیز خاصی نیست بین آن روستاییان فقط میتوانستم احساس نابخردی، مقایسه غیرواقعی و طاووسی کنم
[ترجمه ترگمان]چیز خاصی نیست بین آن روستاییان، من فقط می توانستم نسبت به مقایسه با یک طاووس مغرور باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیز خاصی نیست بین آن روستاییان، من فقط می توانستم نسبت به مقایسه با یک طاووس مغرور باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید