supercharged

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of an engine, having a supercharger.

(2) تعریف: of a liquid or gas, put under high pressure.

(3) تعریف: filled with tension, energy, or the like.

- a supercharged atmosphere in the office
[ترجمه گوگل] یک فضای فوق العاده در دفتر
[ترجمه ترگمان] جو حاکم بر دفتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The economy has expanded at a supercharged pace.
[ترجمه گوگل]اقتصاد با سرعتی فوق العاده گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد با سرعت supercharged گسترش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was a supercharged atmosphere during the debate in the House of Commons last night.
[ترجمه گوگل]در جریان مناظره شب گذشته در مجلس عوام فضای فوق العاده ای وجود داشت
[ترجمه ترگمان]دیشب در مجلس عوام یک جو supercharged وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were all supercharged with anger by his behaviour.
[ترجمه گوگل]همه ما از رفتار او غرق در عصبانیت شدیم
[ترجمه ترگمان]همه ما از رفتار او خشمگین بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That adds up to 30 minutes of supercharged Hollywood spectacle.
[ترجمه گوگل]این به 30 دقیقه تماشای هالیوودی فوق العاده اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]که به ۳۰ دقیقه نمایش supercharged هالیوود منجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Consider the case of a new, supercharged mutant gene that appears in a bacterium.
[ترجمه گوگل]مورد یک ژن جهش یافته جدید و سوپرشارژ که در یک باکتری ظاهر می شود را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]یک ژن جهش یافته supercharged که در یک باکتری ظاهر می شود را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Skyline Fund attracted interest because of its supercharged performance.
[ترجمه گوگل]صندوق Skyline به دلیل عملکرد فوق العاده اش مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این صندوق به دلیل عملکرد supercharged علاقه خود را جذب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the supercharged 5-litre V16 engine was all wailing noise and no go.
[ترجمه گوگل]اما پیشرانه 5 لیتری V16 سوپرشارژر، سر و صدای ناله و ناله داشت
[ترجمه ترگمان]اما موتور v۱۶ ۵ لیتری همه سرو صدا می کرد و هیچ حرکت نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You are holding out for a supercharged Camaro Z 2that GM keeps denying it is building.
[ترجمه گوگل]شما منتظر یک کامارو Z 2 سوپرشارژ هستید که جنرال موتورز ساختن آن را انکار می کند
[ترجمه ترگمان]شما برای یک فیلم \"Camaro Z\" ۲ که شرکت جنرال موتورز تصمیم به انکار آن دارد، شرکت خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The entrepreneurial boom was supercharged by two developments.
[ترجمه گوگل]رونق کارآفرینی با دو تحول افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]شکوفایی کارآفرینی به وسیله دو تحولات صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The heat calculation method of the marin ? supercharged boiler is studied.
[ترجمه گوگل]روش محاسبه گرما دریایی ? دیگ سوپرشارژ مطالعه شده است
[ترجمه ترگمان]روش محاسبه حرارتی of؟ دیگ بخار supercharged مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Vivio was available with a variety of supercharged 4 - cylinder engines.
[ترجمه گوگل]Vivio با انواع موتورهای 4 سیلندر سوپرشارژ در دسترس بود
[ترجمه ترگمان]The با انواع موتورهای ۴ سیلندر در دسترس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Washington's intellectual life has been supercharged during the Bush years,[sentence dictionary] despite the Decider's aversion to ideas.
[ترجمه گوگل]علیرغم بیزاری Decider از ایده ها، [فرهنگ جملات]، زندگی فکری واشنگتن در طول سال های بوش بسیار پربار بوده است
[ترجمه ترگمان]زندگی فکری واشنگتن با وجود تنفری که نسبت به ایده ها دارد، در طول سال های بوش به فراموشی سپرده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Supercharged Particle Beam and VenomsThe Supercharged Particle Beam does two key things that will aid you in warding off your opponents spam.
[ترجمه گوگل]پرتو ذرات سوپرشارژ و زهر پرتو ذرات سوپرشارژ دو کار کلیدی انجام می دهد که به شما در دفع هرزنامه های مخالفانتان کمک می کند
[ترجمه ترگمان]تیر ذره supercharged و تیر Particle ذره ذره دو کار اصلی انجام می دهد که به شما در دفع off your کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The machine can also supercharged turbocharged small - displacement engine can burst out 150 horsepower.
[ترجمه گوگل]این دستگاه همچنین می‌تواند موتور کوچک توربوشارژر سوپرشارژر کند - موتور با جابجایی می‌تواند 150 اسب بخار قدرت تولید کند
[ترجمه ترگمان]این ماشین همچنین می تواند موتور جابجایی کمی را نیز منفجر کند و می تواند ۱۵۰ اسب بخار را منفجر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Programmed to react in kind, the Mechonoids turn on the Daleks, matching their ray guns with supercharged flame throwers.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی شده برای واکنش مشابه، Mechonoids دالک ها را روشن می کنند و تفنگ های اشعه ای خود را با شعله افکن های سوپرشارژ تطبیق می دهند
[ترجمه ترگمان]واکنش نشان می دادند که واکنش نشان دهند، the که بر ضد آفتاب می چرخید، ray را با شعله های supercharged دیگر به هم وصل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• filled with intensity; fitted with a supercharger (of an engine)

پیشنهاد کاربران

بپرس